چكيده هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش و تأثير عدالت سازماني در تعهد كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي بندرعباس انجام شده است. روش تحقيق: اين مطالعه از حيث هدف يك تحقيق كاربردي و از حيث نحوة گردآوري دادهها، از نوع توصيفي و از شاخة ميداني به شمار ميرود. روش انجام تحقيق نيز به صورت پيمايشي بوده است. جامعة آماري اين تحقيق را كاركنان كتابخانههاي دانشگاههاي دولتي و آزاد اسلامي شهر بندرعباس (از جمله دانشگاههاي هرمزگان، علوم پزشكي، پيام نور و دانشگاه آزاد اسلامي) تشكيل ميدهند. با توجه به فرمول تعيين حجم نمونة كوكران، حجم نمونة آماري در سطح خطاي 05/0 با دقت برآورد 05%، 36 نفر بهدست آمد. رويكرد: براي جمعآوري دادهها، از پرسشنامههاي استاندارد تعهد سازماني «آلن و ميير» (1990) و عدالت سازماني «نيهوف و مورمن» (1993) استفاده شده و به منظور تجزيه و تحليل دادهها، از آزمونهاي آماري مناسب از جمله ضريب همبستگي پيرسون، تحليل رگرسيون چندگانه، آزمون T-Test و تحليل واريانس (ANOVA) به كمك نرمافزار SPSS 15.0 استفاده شده است. نتايج: نتايج پژوهش حاكي از آن است كه بين عدالت سازماني و تعهد سازماني در سطح اطمينان 99% رابطه مثبت و معناداري (0.792= r و 0.01> P) وجود دارد و عدالت سازماني بر تعهد سازماني تأثير قوي و چشمگيري دارد. بهطوريكه عدالت سازماني پيشبينيكنندة مناسبي براي تعهد سازماني كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس است. همچنين، يافتهها حكايت از آن دارد كه با وجود ارتباط بين عدالت سازماني و ابعاد سهگانة تعهد سازماني (تعهد عاطفي، تعهد مستمر و تعهد تكليفي)، رابطة بين عدالت سازماني و تعهد عاطفي معنادار نيست. يافتة ديگر نيز بيانگر تأثيرگذاري ابعاد سهگانة عدالت سازماني بر تعهد سازماني كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس است. كليد واژهها: عدالت سازماني، تعهد سازماني، تعهد عاطفي، تعهد تكليفي، تعهد مستمر. 1. مقدمه امروزه يكي از مهمترين موضوعات ارزشي و مورد توجه و تأكيد مديريت منابع انساني، عدالت سازماني است. توجه به اين امر، بيانگر اهميتي است كه مديران براي نيروي انساني به عنوان يكي از سرمايههاي با ارزش قايل هستند. از طرف ديگر، سازمانها در فضاي رقابتي در پي كسب رضايت مشتريان و جذب آنان ميباشند كه لازمة بقا و استمرار حيات آنهاست (زينالي صومعه، 1383). اين امر مسير نميشود، مگر اينكه به عدالت سازماني توجه ويژهاي شود، زيرا عدالت به مثابة عامل حيات و بقاي سازمانها و نظامهاي اجتماعي شناخته شده است (پور عزت، 1381). امروزه عدالت سازماني بيش از پيش مورد توجه مديريت منابع انساني قرار گرفته است، زيرا موفقيت هر سازماني بخصوص سازمانهاي خدماتي، به نحوة تعامل كاركنان با مشتريان و مراجعهكنندگان است. ضرورت و اهميت رعايت سازماني، به دليل نقش حايز اهميت كاركنان در ارائه خدمات به مشتريان و جلب رضايت آنها در زمينه مسائل پرسنلي، بيشتر مد نظر قرار ميگيرد، زيرا رفتار عادلانة سازمان با كاركنان، منجر به تعامل و برخورد مناسب كاركنان سازمان با مشتريان و مراجعهكنندگان شده و در نهايت موجب افزايش وفاداري و رضايت آنها ميگردد كه در بلندمدت ضامن بقاي سازمان است (زينالي صومعه، 1383). از طرف ديگر، به نظر ميرسد رعايت عدالت سازماني، يكي از عوامل كليدي و تأثيرگذار تعهد سازماني است كه تأثير چشمگيري بر عملكرد كاركنان دارد و موجب افزايش سطح تعهد به سازمان ميشود (Rylander, 2003). بررسي و شناخت كاركنان متعهد ميتواند در فرايند اثربخشي به مديران منابع انساني در مراحل مختلف روند مديريت منابع انساني كمك شاياني نمايد. تعهد سازماني بر كاهش غيبت، افزايش ماندگاري، تعلق و وفاداري، بهرهوري، پذيرش راهبرد و هنجارها و ارزشهاي سازماني نقش عمدهاي دارد. مطالعات و بررسيهاي مربوط به تعهد كاركنان در سازمان، به كاهش هزينههاي هنگفت ناشي از ترك خدمت و جذب نيروهاي جديد و نيز بهبود شاخصهاي كليدي عملكرد ميانجامد (دولتآبادي فراهاني، 1378). بنابراين، اين مقاله درصدد است به بررسي و ارزيابي رعايت عدالت سازماني و تعهد سازماني در بين كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس بپردازد و رابطة اين دو متغير را بررسي كند. 2. چارچوب نظري تحقيق 2-1. تعهد سازماني صاحبنظران و متخصصان علم مديريت تعريفهاي متعددي از تعهد سازماني ارائه نمودهاند. «گاوتام و همكارانش» تعهد سازماني را «نگرش يا جهتگيري نسبت به سازمان كه هويت فرد را به سازمان مرتبط ميسازد»، تعريف نمودهاند (Gautam et al., 2004). «ميير و همكارانش» نيز تعهد را «تمايل افراد به صرف انرژي و وفاداري خويش به نظام اجتماعي» تعريف ميكنند (Meyer et al., 2002). همچنين، به گمان «رابينز» تعهد سازماني «حالتي است كه فرد سازمان را معرّف خود ميداند و آرزوي باقي ماندن در سازمان را دارد» (Robbins, 2005). صاحبنظر ديگري به نام «دري» تعهد سازماني را «درجه وفاداري فرد به سازمان» تعريف نموده است (Derry & Iverson, 1998). دو ديدگاه در مورد تعهد سازماني وجود دارد: - ديدگاه اول: تعهد سازماني را امري نگرشي يا عاطفي ميداند. بر اساس اين ديدگاه، تعهد سازماني عبارت است از «دلبستگي و علاقه قوي به سازمان و تعيين هويت، با آنكه از نظر مفهومي دستكم سه عامل ميتوان براي آن در نظر گرفت: 1- پذيرش و اعتقاد قوي به هدفها و ارزشهاي سازمان 2- تمايل به تلاش زياد براي تحقق هدفهاي سازمان و 3- تمايل شديد به باقي ماندن و عضويت در سازمان (Mowday, 2000). - ديدگاه دوم: تعهد سازماني را امري رفتاري و اين نوع تعهد را «تعهد حسابگرانه» تلقي ميكند. در اين ديدگاه، افراد به دليل مزايا و منافعي كه دارند و سرمايهگذاريهايي كه در سازمان كردهاند، به سازمان دلبسته ميشوند (Mathieu & Zajac, 1990). «ميير و آلن» در مطالعاتي كه انجام دادهاند، با تفكيك دو بُعد نگرشي و رفتاري تعهد، براي هر يك از ابعاد تعهد سازماني تعريفهاي متفاوتي ارائه كردهاند. آنها تعهد عاطفي و تكليفي را با بُعد نگرشي و تعهد مستمر را با بُعد رفتاري تعهد مطابقت دادهاند. در نتيجه، به زعم «ميير و آلن» ابعاد تعهد سازماني عبارت است از: 1. تعهد عاطفي : تعهد سازماني عبارت است از وابستگي عاطفي كاركنان به تعيين هويّت با سازمان و درگير شدن در فعاليتهاي سازماني. 2. تعهد مستمر : تمايل به انجام فعاليتهاي مستمر بر اساس تشخيص فرد از هزينههاي مرتبط با ترك سازمان. 3. تعهد تكليفي (هنجاري) : افراد در سازمان ميمانند، چون احساس ميكنند بايد بمانند و نبايد آن را ترك كنند (Meyer et al., 1993). 2-2. عدالت سازماني عدالت سازماني يكي از شاخصهاي مؤثر بر رضايتمندي و تعهد كاركنان است، به گونهاي كه احساس بيعدالتي توسط كاركنان سبب نارضايتي شغلي آنان ميشود و اين نارضايتي بر تعهد سازماني و عملكرد شغلي آنان تأثيرگذار است. رعايت عدالت سازماني با فراهم آوردن قابليت پيشبيني رفتار كاركنان، رفتار سازماني را تا حدودي كنترلپذير مينمايد (زينالي صومعه، 1383). اهميت عدالت سازماني در تحقيقات متعددي مورد بحث قرار گرفته است. در اين زمينه، دو مدل ارائه شده است كه عبارتند از: مدل منفعت شخصي و مدل ارزش گروهي. مدل منفعت شخصي، اهميت عدالت را چنين توجيه ميكند كه عدالت، حداكثر كردن منفعت شخصي را امكانپذير ميسازد؛ يعني افراد براي رويّههاي منصفانه ارزش قايل هستند، زيرا صاحبنظران معتقدند رويّههاي منصفانه، در نهايت به نتايج مطلوب منجر ميشوند. از طرف ديگر، مدل ارزش گروهي بيان ميكند كه عدالت مهم است؛ زيرا كاركنان با ادراك رفتار منصفانه سرپرستان با آنان، اطلاعاتي دربارة عضويت و هويت گروهي به دست ميآورند (Lind & Tyler, 1988). همچنين، در مدل ديگري، عدالت بر ويژگيهاي اخلاقي و اصول اخلاقي متكي است و افراد به علت احترام به ارزشهاي انساني، نسبت به عدالت حساس هستند (Maureen, 2002). صاحبنظران، ابعادي را به شرح زير براي عدالت سازماني در نظر گرفتهاند: الف) عدالت رويّهاي : رويّهها مشخصكنندة شيوه عمليات و نحوة انجام كار هستند. رويّهها در قالب يك برنامة زمانبندي شده، نحوة انجام فعاليتهاي آتي را مشخص ميكنند. در واقع، رويّهها تعيينكنندة شيوة عمل در سطوح مختلف سازمان هستند (رضائيان، 1384). عدالت رويّهاي، عدالت درك شده از رويّههاي مورد استفاده براي تصميمگيري است (Groth & Gilliland, 2001). ادراكهاي انصاف در سازمانها صرفاً تحت تأثير نتايج نيست، بلكه از انصاف فراگرد مورد استفاده براي تحقق نتايج نيز متأثر است. نظرية عدالت، رويّهاي را مطرح ميكند كه افراد ميتوانند نگاهي فراتر از نتايج كوتاهمدت داشته باشند. بنابراين، نتايج نامطلوب، قابل قبول به نظر ميرسد، زماني كه تصور بر اين است كه فراگرد مورد استفاده منصفانه بوده است (Greenberg, 1987). اجراي عدالت رويّهاي با رعايت انصاف در تدوين و فرايند به كارگيري رويّهها و خط مشيها، مرتبط است (Lind & Tyler, 1988). از اينرو، ميتوان گفت عدالت مستلزم صراحت قوانين است و رويه اجراي قوانين زماني عادلانه است كه امكان بهرهمندي از قانون را به آساني در اختيار همگان قرار دهد. امكان كنترل فراگرد يا اظهار نظر، يكي از متداولترين متغيرهاي مطالعه شدة عدالت رويّهاي است كه به افراد، فرصت كافي براي ارائه اطلاعات به تصميمگيرنده را ميدهد. امكان يا فرصت اظهار نظر، احتمال كنترل بر فراگرد تعيينكنندة نتايج را افزايش ميدهد. برخي از صاحبنظران دريافتند كه مشورت و تبادل نظر با كاركنان، در اجراي عدالت رويّهاي نقش مهمي را ايفا ميكند؛ زيرا كاركنان به رويّههايي كه آزادي كافي براي اظهار نظر به آنها ميدهد، واكنش مطلوبتري نشان داده و در نتيجه كاركنان فراگرد رويّهها را منصفانه درك ميكنند (Orlando, 2002). ب) عدالت مراودهاي/ تعاملي : در دهه 1990، تحقيقات مرتبط با عدالت گسترش يافت، به طوري كه محققان به بررسي روابط و جنبههاي اجتماعي عدالت پرداختند. عدالت مراودهاي به عنوان كيفيت رفتار بين كاركنان و تصميمگيرندگان سازماني معرفي شد. عدالت مراودهاي بيان ميكند كه كيفيت رفتار بين شخصي در طول اجراي رويّهها، بر نوع قضاوت كاركنان پيرامون وجود انصاف در سازمان، مهم و مؤثر بوده و احتمال منصفانه بودن رويّههاي تصميمگيري را افزايش ميدهد (Kray et al., 2002). همچنين، برخي ديگر از عناصر مرتبط با عدالت تعاملي شناسايي شده، عبارتند از: درستي، توجيه كردن، ادب، دوستي، علاقه و صداقت، همدلي و قوّت قلب دادن. همچنين، همدلي با مشتريان در زمينة شكايت آنان، قبول سرزنش و پوزش خواهي از كوتاهيها و اهمالكاريهاي احتمالي نيز در زمرة ساير عوامل مؤثر بر عدالت مراودهاي است (Jeffery et al., 1997). تحقيقات ديگري نيز، ابعاد ارتباطات، انتقاد پذيري، توجيه، دانش و ادب و مهرباني و تواضع را شناسايي كردهاند (Brashear, 2002). ج) عدالت توزيعي : سازمان، سيستمي از رفتارهاي اجتماعي متقابل شماري از افراد است كه ما آنها را افراد ذينفع سازمان ميناميم. هر فرد و هر گروه ذينفع از سازمان دريافتهايي ميكند كه اين امر به دليل مساعدت وي به سازمان است و تا زماني به مساعدت خود با سازمان ادامه ميدهد كه انگيزههاي دريافتي وي برابر يا بيشتر از ارزش مساعدتهاي خواسته شده از او باشد (ميرزايي و سلطاني، 1374). تحقيقات سازماني در خصوص عدالت توزيعي، مؤيد اين مطلب است كه ادراكهاي افراد از عدالت، بر طرز تلقيها و رفتارها (مانند رضايت شغلي، عمكرد و ...) مؤثر است (Maureen, 2002). عدالت توزيعي به ادراكهاي دريافتكننده از اينكه پاداشهاي دريافتي به نسبت وروديها عادلانه بوده است يا خير، اشاره دارد. در مطالعات اخير، عدالت توزيعي به منزلة انصاف پاداشها با توجه به وروديهاي كارمند تعريف ميشود و از طرف ديگر، منافع سازماني هم از وروديهاي كارمند به دست ميآيد. همچنين، در برخي از مطالعات، عدالت توزيعي به ادراك كارمند از عدالت توزيعي مبتني بر تخصيص پاداشها توسط مدير اشاره دارد (Brashear, 2002). گفتني است، پاداش ميتواند بر عملكرد و رضايت شغلي فرد اثر بگذارد، مشروط بر اينكه: 1) فرد فكر كند كه عدل و انصاف رعايت ميشود. 2) ميزان پاداش با عملكرد رابطه مستقيم داشته باشد و 3) پاداش بتواند نيازهاي فردي را تأمين كند. وجود چنين شرايطي، موجب كاهش نارضايتي و غيبت اعضاي سازمان خواهد شد. همچنين، جابجايي كاركنان را كاهش ميدهد و در نهايت سبب افزايش تعهد سازماني كاركنان ميشود (Robbins, 2005). نكتة مهم اين است كه اينكه نظام پاداش از نظر سازمان درست و عادلانه طراحي شده باشد به تنهايي كافي نيست، بلكه كاركنان سازمان بايد نظام پاداش را عادلانه و منصفانه بدانند. 2-3. پيشينة تحقيق پژوهشي به منظور بررسي روابط عدالت سازماني با خشنودي شغلي كاركنان يك شركت صنعتي انجام گرديد. نمونه آماري اين تحقيق 268 نفر از كاركنان يك كارخانه بودند كه با روش نمونة تصادفي طبقهاي، انتخاب شدند. نتايج اين تحقيق نشان داد عدالت سازماني با خشنودي شغلي رابطة معناداري دارد. همچنين، بين ابعاد عدالت سازماني با خشنودي شغلي رابطهاي مثبت و معنادار وجود دارد (نعامي و شكر شكن، 1383). مطالعهاي نيز با هدف بررسي رعايت عدالت سازماني در اثربخشي سازمانهاي خدماتي براي جلب رضايت مشتريان در شعب بانك رفاه كارگران تهران انجام گرديد. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد ادراكهاي عدالت سازماني توسط كاركنان، باعث رضايت شغلي و در نتيجه عملكرد مثبت و به مثابة عاملي مؤثر در رضايتمندي مشتريان سازمان است كه اثربخشي سازمان را به همراه دارد (زينالي صومعه، 1383). در تحقيقي ديگر، رابطة عدالت سازماني با رفتار مدني كاركنان در يك سازمان صنعتي در شهر اهواز بررسي شد. نتايج اين پژوهش نشان داد بين عدالت سازماني و رفتار مدني كاركنان و همچنين بين ابعاد سهگانة عدالت سازماني و رفتار مدني كاركنان، رابطة مثبت وجود دارد (نعامي و شكر شكن، 1385). «ليو و همكارانش» در سال 1992 تعهد سازماني در بخش دولتي را بررسي كردند. اين مطالعه ماهيت چند بُعدي بودن انگيزهها و تعهد سازماني كاركنان بخش دولتي و همچنين اهميت تأثير تعهد سازماني كاركنان بر سازمانهاي دولتي را تأييد نمود (Liov & Nyhan, 1992). همچنين، نتايج تحقيق «بورلي»، حاكي از آن است كه تعهد سازماني مراكز آموزشي در سطح بالايي قرار دارد و اين امر موجب افزايش رضايت شغلي ميشود (Beverly et al., 2001). تحقيق ديگري در سازمانهاي خدماتي اسپانيا انجام گرفت. يافتههاي اين پژوهش حاكي از آن است كه بين تعهد سازماني و عملكرد سازماني، رابطة مثبت و معنادار وجود دارد (Vicente, 2007). با وجود توجه زياد به مطالعه دربارة موضوع تعهد سازماني در كشورهاي پيشرفته، در ايران كمتر به اين موضوع پرداخته شده است. در ادامه، به برخي از تحقيقات انجام شده اشاره خواهد شد. نتايج تحقيق ديگري دربارة تأثير يك سري از عوامل بر تعهد سازماني در سازمانهاي دولتي نشان داد بين ميزان تعهد سازماني در كاركنان رسمي و قراردادي تفاوت معناداري وجود دارد. همچنين، نتايج اين تحقيق نشان داد بين امنيت شغلي و تعهد سازماني كاركنان در سازمانهاي دولتي، همبستگي مثبت و معناداري وجود دارد (مرتضوي، 1372). پژوهش ديگري به منظور بررسي تعهد سازماني مديران و معلمان تربيت بدني مرد آموزشگاههاي استان خراسان انجام گرفت. نتايج اين پژوهش نشان داد سطح تعهد سازماني مديران، بالا و مطلوب بوده و از ميزان تعهد سازماني معلمان بيشتر است. همچنين، بين سن و تعهد سازمان جامعة مورد بررسي، ارتباط معناداري وجود نداشت و رابطة بين ميزان تحصيلات و تعهد سازمان مديران و معلمان، منفي بود (كوزهچيان و همكارانش، 1382). تحقيقي به منظور اندازهگيري سطح تعهد سازماني و عوامل مؤثر بر آن در بين كاركنان شركتهاي پالايش گاز فجر و بيدبلند انجام گرفت. نتايج اين مطالعه نشان داد عدالت سازماني يكي از عوامل تأثيرگذار بر تعهد سازماني است و تعهد سازماني كاركنان اين دو شركت در سطح مطلوبي قرار دارد، اما ميانگين ابعاد تعهد سازماني شركت «بيدبلند» بيشتر از شركت «فجر» است. همچنين، رابطه ميزان تحصيلات و تعهد عاطفي و رابطة سابقه خدمت با تعهد مستمر در شركت بيدبلند، معنادار بود (مدني و زاهدي، 1384). گفتني است، در داخل كشور تحقيقي كه به طور اخص رابطة بين رعايت عدالت سازماني و تعهد سازماني در بين كاركنان كتابخانهها را بررسي كرده باشد، مشاهده نشد. 3. روششناسي تحقيق 3-1. نوع تحقيق تحقيق حاضر از حيث هدف يك تحقيق كاربردي و از حيث نحوة گردآوري دادهها از نوع توصيفي (غير آزمايشي) و از شاخة ميداني به شمار ميرود. روش انجام تحقيق نيز به صورت پيمايشي بوده است. 3-2. جامعه و نمونه آماري جامعه آماري اين پژوهش را تمامي كاركنان كتابخانههاي دانشگاههاي دولتي و آزاد اسلامي شهر بندرعباس (از جمله دانشگاههاي هرمزگان، علوم پزشكي بندرعباس، پيام نور واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامي مركز بندرعباس) تشكيل ميدهد. با توجه به فرمول تعيين حجم نمونة كوكران، حجم نمونة آماري در سطح خطاي 05/0 با دقت برآورد 05%، 36 نفر بهدست آمد. گفتني است، با وجود پراكندگي جامعة آماري، با توجه به اختلاف اندك بين حجم جامعه و نمونة آماري و با توجه به احتمال عدم برگشت برخي از پرسشنامهها، پرسشنامهها بين تمامي كاركنان كتابخانههاي تحت مطالعه كه در دسترس بودند، توزيع گرديد تا تعداد پرسشنامههاي جمعآوري شده، به سقف حجم نمونه آماري برسد. در نهايت، 38 پرسشنامه جمعآوري و 3 پرسشنامه به دليل نقص كنار گذاشته شد. بنابراين، 35 پرسشنامه قابل استفاده بهدست آمد كه مبناي تجزيه و تحليل دادهها قرار گرفتند. 3-3. ابزار جمعآوري دادهها و روايي و پايايي آن در اين پژوهش، براي جمعآوري دادهها از دو پرسشنامة پاسخ بسته زير استفاده شد: 1. پرسشنامه تعهد سازماني آلن و ميير (1990): مشتمل بر 24 سؤال در سه بُعد تعهد عاطفي، مستمر و تعهد تكليفي بوده و هر بُعد آن حاوي 8 سؤال است. 2. پرسشنامه عدالت سازماني نيهوف و مورمن (1993): مشتمل بر 19 سؤال و سه بُعد (عدالت توزيعي 5 سؤال، عدالت رويّهاي 5 سؤال و عدالت مراودهاي/ تعاملي 9 سؤال) ميباشد. با وجود استاندارد بودن پرسشنامههاي تعهد سازماني «آلن و ميير» (1990) و عدالت سازماني «نيهوف و مورمن» (1993)، بهمنظور تعيين روايي، پرسشنامهها در اختيار تعدادي از خبرگان قرار داده شد و نظرهاي اصلاحي آنان اعمال گرديد. براي سنجش پايايي پرسشنامهها، يك مرحله پيش آزمون انجام گرفت. بدين صورت، نخست تعداد 30 پرسشنامه در جامعه مورد نظر توزيع و جمعآوري، و پس از وارد كردن دادهها به نرمافزار SPSS 15.0، ضرايب آلفاي كرونباخ اين پرسشنامه عدالت سازماني و پرسشنامه تعهد سازماني بهترتيب برابر 865/0 و 807/0 به دست آمد كه نشاندهنده پايايي اين پرسشنامههاست. 3-4. مدل مفهومي و فرضيههاي پژوهش مدل مفهومي تحقيق (نمودار1) كه نشاندهندة تأثير عدالت سازماني بر ارتقاي تعهد سازماني ميباشد، بر اساس اديبات و هدفهاي تحقيق، طراحي شده است. بر اساس اين مدل فرضيههاي تحقيق تدوين شد. چكيده هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش و تأثير عدالت سازماني در تعهد كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي بندرعباس انجام شده است. روش تحقيق: اين مطالعه از حيث هدف يك تحقيق كاربردي و از حيث نحوة گردآوري دادهها، از نوع توصيفي و از شاخة ميداني به شمار ميرود. روش انجام تحقيق نيز به صورت پيمايشي بوده است. جامعة آماري اين تحقيق را كاركنان كتابخانههاي دانشگاههاي دولتي و آزاد اسلامي شهر بندرعباس (از جمله دانشگاههاي هرمزگان، علوم پزشكي، پيام نور و دانشگاه آزاد اسلامي) تشكيل ميدهند. با توجه به فرمول تعيين حجم نمونة كوكران، حجم نمونة آماري در سطح خطاي 05/0 با دقت برآورد 05%، 36 نفر بهدست آمد. رويكرد: براي جمعآوري دادهها، از پرسشنامههاي استاندارد تعهد سازماني «آلن و ميير» (1990) و عدالت سازماني «نيهوف و مورمن» (1993) استفاده شده و به منظور تجزيه و تحليل دادهها، از آزمونهاي آماري مناسب از جمله ضريب همبستگي پيرسون، تحليل رگرسيون چندگانه، آزمون T-Test و تحليل واريانس (ANOVA) به كمك نرمافزار SPSS 15.0 استفاده شده است. نتايج: نتايج پژوهش حاكي از آن است كه بين عدالت سازماني و تعهد سازماني در سطح اطمينان 99% رابطه مثبت و معناداري (0.792= r و 0.01> P) وجود دارد و عدالت سازماني بر تعهد سازماني تأثير قوي و چشمگيري دارد. بهطوريكه عدالت سازماني پيشبينيكنندة مناسبي براي تعهد سازماني كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس است. همچنين، يافتهها حكايت از آن دارد كه با وجود ارتباط بين عدالت سازماني و ابعاد سهگانة تعهد سازماني (تعهد عاطفي، تعهد مستمر و تعهد تكليفي)، رابطة بين عدالت سازماني و تعهد عاطفي معنادار نيست. يافتة ديگر نيز بيانگر تأثيرگذاري ابعاد سهگانة عدالت سازماني بر تعهد سازماني كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس است. كليد واژهها: عدالت سازماني، تعهد سازماني، تعهد عاطفي، تعهد تكليفي، تعهد مستمر. 1. مقدمه امروزه يكي از مهمترين موضوعات ارزشي و مورد توجه و تأكيد مديريت منابع انساني، عدالت سازماني است. توجه به اين امر، بيانگر اهميتي است كه مديران براي نيروي انساني به عنوان يكي از سرمايههاي با ارزش قايل هستند. از طرف ديگر، سازمانها در فضاي رقابتي در پي كسب رضايت مشتريان و جذب آنان ميباشند كه لازمة بقا و استمرار حيات آنهاست (زينالي صومعه، 1383). اين امر مسير نميشود، مگر اينكه به عدالت سازماني توجه ويژهاي شود، زيرا عدالت به مثابة عامل حيات و بقاي سازمانها و نظامهاي اجتماعي شناخته شده است (پور عزت، 1381). امروزه عدالت سازماني بيش از پيش مورد توجه مديريت منابع انساني قرار گرفته است، زيرا موفقيت هر سازماني بخصوص سازمانهاي خدماتي، به نحوة تعامل كاركنان با مشتريان و مراجعهكنندگان است. ضرورت و اهميت رعايت سازماني، به دليل نقش حايز اهميت كاركنان در ارائه خدمات به مشتريان و جلب رضايت آنها در زمينه مسائل پرسنلي، بيشتر مد نظر قرار ميگيرد، زيرا رفتار عادلانة سازمان با كاركنان، منجر به تعامل و برخورد مناسب كاركنان سازمان با مشتريان و مراجعهكنندگان شده و در نهايت موجب افزايش وفاداري و رضايت آنها ميگردد كه در بلندمدت ضامن بقاي سازمان است (زينالي صومعه، 1383). از طرف ديگر، به نظر ميرسد رعايت عدالت سازماني، يكي از عوامل كليدي و تأثيرگذار تعهد سازماني است كه تأثير چشمگيري بر عملكرد كاركنان دارد و موجب افزايش سطح تعهد به سازمان ميشود (Rylander, 2003). بررسي و شناخت كاركنان متعهد ميتواند در فرايند اثربخشي به مديران منابع انساني در مراحل مختلف روند مديريت منابع انساني كمك شاياني نمايد. تعهد سازماني بر كاهش غيبت، افزايش ماندگاري، تعلق و وفاداري، بهرهوري، پذيرش راهبرد و هنجارها و ارزشهاي سازماني نقش عمدهاي دارد. مطالعات و بررسيهاي مربوط به تعهد كاركنان در سازمان، به كاهش هزينههاي هنگفت ناشي از ترك خدمت و جذب نيروهاي جديد و نيز بهبود شاخصهاي كليدي عملكرد ميانجامد (دولتآبادي فراهاني، 1378). بنابراين، اين مقاله درصدد است به بررسي و ارزيابي رعايت عدالت سازماني و تعهد سازماني در بين كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس بپردازد و رابطة اين دو متغير را بررسي كند. 2. چارچوب نظري تحقيق 2-1. تعهد سازماني صاحبنظران و متخصصان علم مديريت تعريفهاي متعددي از تعهد سازماني ارائه نمودهاند. «گاوتام و همكارانش» تعهد سازماني را «نگرش يا جهتگيري نسبت به سازمان كه هويت فرد را به سازمان مرتبط ميسازد»، تعريف نمودهاند (Gautam et al., 2004). «ميير و همكارانش» نيز تعهد را «تمايل افراد به صرف انرژي و وفاداري خويش به نظام اجتماعي» تعريف ميكنند (Meyer et al., 2002). همچنين، به گمان «رابينز» تعهد سازماني «حالتي است كه فرد سازمان را معرّف خود ميداند و آرزوي باقي ماندن در سازمان را دارد» (Robbins, 2005). صاحبنظر ديگري به نام «دري» تعهد سازماني را «درجه وفاداري فرد به سازمان» تعريف نموده است (Derry & Iverson, 1998). دو ديدگاه در مورد تعهد سازماني وجود دارد: - ديدگاه اول: تعهد سازماني را امري نگرشي يا عاطفي ميداند. بر اساس اين ديدگاه، تعهد سازماني عبارت است از «دلبستگي و علاقه قوي به سازمان و تعيين هويت، با آنكه از نظر مفهومي دستكم سه عامل ميتوان براي آن در نظر گرفت: 1- پذيرش و اعتقاد قوي به هدفها و ارزشهاي سازمان 2- تمايل به تلاش زياد براي تحقق هدفهاي سازمان و 3- تمايل شديد به باقي ماندن و عضويت در سازمان (Mowday, 2000). - ديدگاه دوم: تعهد سازماني را امري رفتاري و اين نوع تعهد را «تعهد حسابگرانه» تلقي ميكند. در اين ديدگاه، افراد به دليل مزايا و منافعي كه دارند و سرمايهگذاريهايي كه در سازمان كردهاند، به سازمان دلبسته ميشوند (Mathieu & Zajac, 1990). «ميير و آلن» در مطالعاتي كه انجام دادهاند، با تفكيك دو بُعد نگرشي و رفتاري تعهد، براي هر يك از ابعاد تعهد سازماني تعريفهاي متفاوتي ارائه كردهاند. آنها تعهد عاطفي و تكليفي را با بُعد نگرشي و تعهد مستمر را با بُعد رفتاري تعهد مطابقت دادهاند. در نتيجه، به زعم «ميير و آلن» ابعاد تعهد سازماني عبارت است از: 1. تعهد عاطفي : تعهد سازماني عبارت است از وابستگي عاطفي كاركنان به تعيين هويّت با سازمان و درگير شدن در فعاليتهاي سازماني. 2. تعهد مستمر : تمايل به انجام فعاليتهاي مستمر بر اساس تشخيص فرد از هزينههاي مرتبط با ترك سازمان. 3. تعهد تكليفي (هنجاري) : افراد در سازمان ميمانند، چون احساس ميكنند بايد بمانند و نبايد آن را ترك كنند (Meyer et al., 1993). 2-2. عدالت سازماني عدالت سازماني يكي از شاخصهاي مؤثر بر رضايتمندي و تعهد كاركنان است، به گونهاي كه احساس بيعدالتي توسط كاركنان سبب نارضايتي شغلي آنان ميشود و اين نارضايتي بر تعهد سازماني و عملكرد شغلي آنان تأثيرگذار است. رعايت عدالت سازماني با فراهم آوردن قابليت پيشبيني رفتار كاركنان، رفتار سازماني را تا حدودي كنترلپذير مينمايد (زينالي صومعه، 1383). اهميت عدالت سازماني در تحقيقات متعددي مورد بحث قرار گرفته است. در اين زمينه، دو مدل ارائه شده است كه عبارتند از: مدل منفعت شخصي و مدل ارزش گروهي. مدل منفعت شخصي، اهميت عدالت را چنين توجيه ميكند كه عدالت، حداكثر كردن منفعت شخصي را امكانپذير ميسازد؛ يعني افراد براي رويّههاي منصفانه ارزش قايل هستند، زيرا صاحبنظران معتقدند رويّههاي منصفانه، در نهايت به نتايج مطلوب منجر ميشوند. از طرف ديگر، مدل ارزش گروهي بيان ميكند كه عدالت مهم است؛ زيرا كاركنان با ادراك رفتار منصفانه سرپرستان با آنان، اطلاعاتي دربارة عضويت و هويت گروهي به دست ميآورند (Lind & Tyler, 1988). همچنين، در مدل ديگري، عدالت بر ويژگيهاي اخلاقي و اصول اخلاقي متكي است و افراد به علت احترام به ارزشهاي انساني، نسبت به عدالت حساس هستند (Maureen, 2002). صاحبنظران، ابعادي را به شرح زير براي عدالت سازماني در نظر گرفتهاند: الف) عدالت رويّهاي : رويّهها مشخصكنندة شيوه عمليات و نحوة انجام كار هستند. رويّهها در قالب يك برنامة زمانبندي شده، نحوة انجام فعاليتهاي آتي را مشخص ميكنند. در واقع، رويّهها تعيينكنندة شيوة عمل در سطوح مختلف سازمان هستند (رضائيان، 1384). عدالت رويّهاي، عدالت درك شده از رويّههاي مورد استفاده براي تصميمگيري است (Groth & Gilliland, 2001). ادراكهاي انصاف در سازمانها صرفاً تحت تأثير نتايج نيست، بلكه از انصاف فراگرد مورد استفاده براي تحقق نتايج نيز متأثر است. نظرية عدالت، رويّهاي را مطرح ميكند كه افراد ميتوانند نگاهي فراتر از نتايج كوتاهمدت داشته باشند. بنابراين، نتايج نامطلوب، قابل قبول به نظر ميرسد، زماني كه تصور بر اين است كه فراگرد مورد استفاده منصفانه بوده است (Greenberg, 1987). اجراي عدالت رويّهاي با رعايت انصاف در تدوين و فرايند به كارگيري رويّهها و خط مشيها، مرتبط است (Lind & Tyler, 1988). از اينرو، ميتوان گفت عدالت مستلزم صراحت قوانين است و رويه اجراي قوانين زماني عادلانه است كه امكان بهرهمندي از قانون را به آساني در اختيار همگان قرار دهد. امكان كنترل فراگرد يا اظهار نظر، يكي از متداولترين متغيرهاي مطالعه شدة عدالت رويّهاي است كه به افراد، فرصت كافي براي ارائه اطلاعات به تصميمگيرنده را ميدهد. امكان يا فرصت اظهار نظر، احتمال كنترل بر فراگرد تعيينكنندة نتايج را افزايش ميدهد. برخي از صاحبنظران دريافتند كه مشورت و تبادل نظر با كاركنان، در اجراي عدالت رويّهاي نقش مهمي را ايفا ميكند؛ زيرا كاركنان به رويّههايي كه آزادي كافي براي اظهار نظر به آنها ميدهد، واكنش مطلوبتري نشان داده و در نتيجه كاركنان فراگرد رويّهها را منصفانه درك ميكنند (Orlando, 2002). ب) عدالت مراودهاي/ تعاملي : در دهه 1990، تحقيقات مرتبط با عدالت گسترش يافت، به طوري كه محققان به بررسي روابط و جنبههاي اجتماعي عدالت پرداختند. عدالت مراودهاي به عنوان كيفيت رفتار بين كاركنان و تصميمگيرندگان سازماني معرفي شد. عدالت مراودهاي بيان ميكند كه كيفيت رفتار بين شخصي در طول اجراي رويّهها، بر نوع قضاوت كاركنان پيرامون وجود انصاف در سازمان، مهم و مؤثر بوده و احتمال منصفانه بودن رويّههاي تصميمگيري را افزايش ميدهد (Kray et al., 2002). همچنين، برخي ديگر از عناصر مرتبط با عدالت تعاملي شناسايي شده، عبارتند از: درستي، توجيه كردن، ادب، دوستي، علاقه و صداقت، همدلي و قوّت قلب دادن. همچنين، همدلي با مشتريان در زمينة شكايت آنان، قبول سرزنش و پوزش خواهي از كوتاهيها و اهمالكاريهاي احتمالي نيز در زمرة ساير عوامل مؤثر بر عدالت مراودهاي است (Jeffery et al., 1997). تحقيقات ديگري نيز، ابعاد ارتباطات، انتقاد پذيري، توجيه، دانش و ادب و مهرباني و تواضع را شناسايي كردهاند (Brashear, 2002). ج) عدالت توزيعي : سازمان، سيستمي از رفتارهاي اجتماعي متقابل شماري از افراد است كه ما آنها را افراد ذينفع سازمان ميناميم. هر فرد و هر گروه ذينفع از سازمان دريافتهايي ميكند كه اين امر به دليل مساعدت وي به سازمان است و تا زماني به مساعدت خود با سازمان ادامه ميدهد كه انگيزههاي دريافتي وي برابر يا بيشتر از ارزش مساعدتهاي خواسته شده از او باشد (ميرزايي و سلطاني، 1374). تحقيقات سازماني در خصوص عدالت توزيعي، مؤيد اين مطلب است كه ادراكهاي افراد از عدالت، بر طرز تلقيها و رفتارها (مانند رضايت شغلي، عمكرد و ...) مؤثر است (Maureen, 2002). عدالت توزيعي به ادراكهاي دريافتكننده از اينكه پاداشهاي دريافتي به نسبت وروديها عادلانه بوده است يا خير، اشاره دارد. در مطالعات اخير، عدالت توزيعي به منزلة انصاف پاداشها با توجه به وروديهاي كارمند تعريف ميشود و از طرف ديگر، منافع سازماني هم از وروديهاي كارمند به دست ميآيد. همچنين، در برخي از مطالعات، عدالت توزيعي به ادراك كارمند از عدالت توزيعي مبتني بر تخصيص پاداشها توسط مدير اشاره دارد (Brashear, 2002). گفتني است، پاداش ميتواند بر عملكرد و رضايت شغلي فرد اثر بگذارد، مشروط بر اينكه: 1) فرد فكر كند كه عدل و انصاف رعايت ميشود. 2) ميزان پاداش با عملكرد رابطه مستقيم داشته باشد و 3) پاداش بتواند نيازهاي فردي را تأمين كند. وجود چنين شرايطي، موجب كاهش نارضايتي و غيبت اعضاي سازمان خواهد شد. همچنين، جابجايي كاركنان را كاهش ميدهد و در نهايت سبب افزايش تعهد سازماني كاركنان ميشود (Robbins, 2005). نكتة مهم اين است كه اينكه نظام پاداش از نظر سازمان درست و عادلانه طراحي شده باشد به تنهايي كافي نيست، بلكه كاركنان سازمان بايد نظام پاداش را عادلانه و منصفانه بدانند. 2-3. پيشينة تحقيق پژوهشي به منظور بررسي روابط عدالت سازماني با خشنودي شغلي كاركنان يك شركت صنعتي انجام گرديد. نمونه آماري اين تحقيق 268 نفر از كاركنان يك كارخانه بودند كه با روش نمونة تصادفي طبقهاي، انتخاب شدند. نتايج اين تحقيق نشان داد عدالت سازماني با خشنودي شغلي رابطة معناداري دارد. همچنين، بين ابعاد عدالت سازماني با خشنودي شغلي رابطهاي مثبت و معنادار وجود دارد (نعامي و شكر شكن، 1383). مطالعهاي نيز با هدف بررسي رعايت عدالت سازماني در اثربخشي سازمانهاي خدماتي براي جلب رضايت مشتريان در شعب بانك رفاه كارگران تهران انجام گرديد. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد ادراكهاي عدالت سازماني توسط كاركنان، باعث رضايت شغلي و در نتيجه عملكرد مثبت و به مثابة عاملي مؤثر در رضايتمندي مشتريان سازمان است كه اثربخشي سازمان را به همراه دارد (زينالي صومعه، 1383). در تحقيقي ديگر، رابطة عدالت سازماني با رفتار مدني كاركنان در يك سازمان صنعتي در شهر اهواز بررسي شد. نتايج اين پژوهش نشان داد بين عدالت سازماني و رفتار مدني كاركنان و همچنين بين ابعاد سهگانة عدالت سازماني و رفتار مدني كاركنان، رابطة مثبت وجود دارد (نعامي و شكر شكن، 1385). «ليو و همكارانش» در سال 1992 تعهد سازماني در بخش دولتي را بررسي كردند. اين مطالعه ماهيت چند بُعدي بودن انگيزهها و تعهد سازماني كاركنان بخش دولتي و همچنين اهميت تأثير تعهد سازماني كاركنان بر سازمانهاي دولتي را تأييد نمود (Liov & Nyhan, 1992). همچنين، نتايج تحقيق «بورلي»، حاكي از آن است كه تعهد سازماني مراكز آموزشي در سطح بالايي قرار دارد و اين امر موجب افزايش رضايت شغلي ميشود (Beverly et al., 2001). تحقيق ديگري در سازمانهاي خدماتي اسپانيا انجام گرفت. يافتههاي اين پژوهش حاكي از آن است كه بين تعهد سازماني و عملكرد سازماني، رابطة مثبت و معنادار وجود دارد (Vicente, 2007). با وجود توجه زياد به مطالعه دربارة موضوع تعهد سازماني در كشورهاي پيشرفته، در ايران كمتر به اين موضوع پرداخته شده است. در ادامه، به برخي از تحقيقات انجام شده اشاره خواهد شد. نتايج تحقيق ديگري دربارة تأثير يك سري از عوامل بر تعهد سازماني در سازمانهاي دولتي نشان داد بين ميزان تعهد سازماني در كاركنان رسمي و قراردادي تفاوت معناداري وجود دارد. همچنين، نتايج اين تحقيق نشان داد بين امنيت شغلي و تعهد سازماني كاركنان در سازمانهاي دولتي، همبستگي مثبت و معناداري وجود دارد (مرتضوي، 1372). پژوهش ديگري به منظور بررسي تعهد سازماني مديران و معلمان تربيت بدني مرد آموزشگاههاي استان خراسان انجام گرفت. نتايج اين پژوهش نشان داد سطح تعهد سازماني مديران، بالا و مطلوب بوده و از ميزان تعهد سازماني معلمان بيشتر است. همچنين، بين سن و تعهد سازمان جامعة مورد بررسي، ارتباط معناداري وجود نداشت و رابطة بين ميزان تحصيلات و تعهد سازمان مديران و معلمان، منفي بود (كوزهچيان و همكارانش، 1382). تحقيقي به منظور اندازهگيري سطح تعهد سازماني و عوامل مؤثر بر آن در بين كاركنان شركتهاي پالايش گاز فجر و بيدبلند انجام گرفت. نتايج اين مطالعه نشان داد عدالت سازماني يكي از عوامل تأثيرگذار بر تعهد سازماني است و تعهد سازماني كاركنان اين دو شركت در سطح مطلوبي قرار دارد، اما ميانگين ابعاد تعهد سازماني شركت «بيدبلند» بيشتر از شركت «فجر» است. همچنين، رابطه ميزان تحصيلات و تعهد عاطفي و رابطة سابقه خدمت با تعهد مستمر در شركت بيدبلند، معنادار بود (مدني و زاهدي، 1384). گفتني است، در داخل كشور تحقيقي كه به طور اخص رابطة بين رعايت عدالت سازماني و تعهد سازماني در بين كاركنان كتابخانهها را بررسي كرده باشد، مشاهده نشد. 3. روششناسي تحقيق 3-1. نوع تحقيق تحقيق حاضر از حيث هدف يك تحقيق كاربردي و از حيث نحوة گردآوري دادهها از نوع توصيفي (غير آزمايشي) و از شاخة ميداني به شمار ميرود. روش انجام تحقيق نيز به صورت پيمايشي بوده است. 3-2. جامعه و نمونه آماري جامعه آماري اين پژوهش را تمامي كاركنان كتابخانههاي دانشگاههاي دولتي و آزاد اسلامي شهر بندرعباس (از جمله دانشگاههاي هرمزگان، علوم پزشكي بندرعباس، پيام نور واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامي مركز بندرعباس) تشكيل ميدهد. با توجه به فرمول تعيين حجم نمونة كوكران، حجم نمونة آماري در سطح خطاي 05/0 با دقت برآورد 05%، 36 نفر بهدست آمد. گفتني است، با وجود پراكندگي جامعة آماري، با توجه به اختلاف اندك بين حجم جامعه و نمونة آماري و با توجه به احتمال عدم برگشت برخي از پرسشنامهها، پرسشنامهها بين تمامي كاركنان كتابخانههاي تحت مطالعه كه در دسترس بودند، توزيع گرديد تا تعداد پرسشنامههاي جمعآوري شده، به سقف حجم نمونه آماري برسد. در نهايت، 38 پرسشنامه جمعآوري و 3 پرسشنامه به دليل نقص كنار گذاشته شد. بنابراين، 35 پرسشنامه قابل استفاده بهدست آمد كه مبناي تجزيه و تحليل دادهها قرار گرفتند. 3-3. ابزار جمعآوري دادهها و روايي و پايايي آن در اين پژوهش، براي جمعآوري دادهها از دو پرسشنامة پاسخ بسته زير استفاده شد: 1. پرسشنامه تعهد سازماني آلن و ميير (1990): مشتمل بر 24 سؤال در سه بُعد تعهد عاطفي، مستمر و تعهد تكليفي بوده و هر بُعد آن حاوي 8 سؤال است. 2. پرسشنامه عدالت سازماني نيهوف و مورمن (1993): مشتمل بر 19 سؤال و سه بُعد (عدالت توزيعي 5 سؤال، عدالت رويّهاي 5 سؤال و عدالت مراودهاي/ تعاملي 9 سؤال) ميباشد. با وجود استاندارد بودن پرسشنامههاي تعهد سازماني «آلن و ميير» (1990) و عدالت سازماني «نيهوف و مورمن» (1993)، بهمنظور تعيين روايي، پرسشنامهها در اختيار تعدادي از خبرگان قرار داده شد و نظرهاي اصلاحي آنان اعمال گرديد. براي سنجش پايايي پرسشنامهها، يك مرحله پيش آزمون انجام گرفت. بدين صورت، نخست تعداد 30 پرسشنامه در جامعه مورد نظر توزيع و جمعآوري، و پس از وارد كردن دادهها به نرمافزار SPSS 15.0، ضرايب آلفاي كرونباخ اين پرسشنامه عدالت سازماني و پرسشنامه تعهد سازماني بهترتيب برابر 865/0 و 807/0 به دست آمد كه نشاندهنده پايايي اين پرسشنامههاست. 3-4. مدل مفهومي و فرضيههاي پژوهش مدل مفهومي تحقيق (نمودار1) كه نشاندهندة تأثير عدالت سازماني بر ارتقاي تعهد سازماني ميباشد، بر اساس اديبات و هدفهاي تحقيق، طراحي شده است. بر اساس اين مدل فرضيههاي تحقيق تدوين شد. نمودار 1. مدل مفهومي تحقيق فرضية اعم: تأثير عدالت سازماني بر ارتقاي تعهد سازماني در بين كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس، مثبت و معنادار است. فرضية اخص 1. تأثير عدالت سازماني بر ارتقاي تعهد عاطفي كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس، مثبت و معنادار است. فرضية اخص 2. تأثير عدالت سازماني بر ارتقاي تعهد مستمر كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس مثبت و معنادار است. فرضية اخص 3. تأثير عدالت سازماني بر ارتقاي تعهد تكليفي كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس مثبت و معنادار است. فرضية اخص 4. تأثير عدالت توزيعي بر ارتقاي تعهد سازماني كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس مثبت و معنادار است. فرضية اخص 5. تأثير عدالت رويّهاي بر ارتقاي تعهد سازماني كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس مثبت و معنادار است. فرضية اخص 6. تأثير عدالت مروادهاي بر ارتقاي تعهد سازماني كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس مثبت و معنادار است. فرضية اخص 7. تأثير متغيرهاي «عدالت توزيعي، عدالت رويّهاي و عدالت مراودهاي» بر ارتقاي تعهد سازماني كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس مثبت و معنادار است. 3-5. روش تجزيه و تحليل دادهها در پژوهش حاضر، براي تجزيه و تحليل دادهها، از آمار استنباطي شامل ضريب همبستگي پيرسون، تحليل رگرسيون چندگانه، آزمون T-Test و تحليل واريانس (ANOVA) به كمك نرمافزار SPSS 15.0 استفاده شده است. 4. يافتههاي پژوهش 4-1. آزمون فرضيه اهم پژوهش و فرضيههاي اخص (1)، (2) و (3) يافتههاي حاصل از آزمون فرضية اعم به كمك تحليل رگرسيون، حاكي از آن است كه بين عدالت سازماني و تعهد سازماني در سطح اطمينان 99% رابطة مثبت و معناداري (0.792= r و 0.01> P) وجود دارد و نشاندهندة تأييد فرضيه اعم (1) ميباشد (جدول 1). لذا ميتوان نتيجه گرفت كه عدالت سازماني بر تعهد سازماني تأثير قوي و چشمگيري داشته و پيشبينيكنندة مناسبي براي تعهد سازماني كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس است. جدول 1. بررسي تأثير عدالت سازماني بر ارتقاي تعهد سازماني در كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس فرضيهها متغير مستقل متغير وابسته R R Square β استاندارد آماره T آماره F سطح معناداري تصميمگيري فرضيه اهم عدالت سازماني تعهد سازماني 0.792 0627 0.792 7.442 55.385 0.000 تأييد فرضيه اخص (1) عدالت سازماني تعهد عاطفي 0.328 0.107 0.328 1.992 3.969 0.055 رد فرضيه اخص (2) عدالت سازماني تعهد مستمر 0.537 0.289 0.537 3.661 13.402 0.001 تأييد فرضيه اخص (3) عدالت سازماني تعهد تكليفي 0.837 0.701 0.837 8.792 77.306 0.000 تأييد فرضيه همچنين، يافتههاي حاصل از آزمون فرضيههاي اخص (1) و (2) و (3) با استفاده از تحليل رگرسيون جدول 1 مندرج شده است. همانگونه كه مشاهده ميشود، فرضيههاي (2) و (3) مورد تأييد قرار گرفتهاند. به بيان ديگر، نتايج حكايت از ارتباط مثبت و معنادار عدالت سازماني با تعهد مستمر و تعهد تكليفي داشته و افزايش عدالت سازماني، به ارتقاي اين دو بُعد از تعهد سازماني در بين كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس منجر ميشود. گفتني است، با وجود ارتباط بين عدالت سازماني و ابعاد سهگانة تعهد سازماني (تعهد عاطفي، تعهد مستمر و تعهد تكليفي)، رابطة بين عدالت سازماني و تعهد عاطفي، معنادار نيست (جدول 1). 4-2. آزمون فرضيههاي اخص (4)، (5) و (6) بهمنظور بررسي تأثير ابعاد سهگانة عدالت سازماني بر تعهد سازماني كاركنان كتابخانههاي تحت مطالعه، بايد فرضيههاي فرعي (4) تا (6) مورد آزمون قرار گيرند. نتايج حاصل از اين بررسي به كمك تحليل رگرسيون، در جدول 2 آمده است. جدول 2. بررسي تأثير ابعاد عدالت سازماني بر تعهد سازماني در كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس فرضيهها متغير مستقل متغير وابسته R R Square β استاندارد آماره T آماره F سطح معناداري تصميمگيري اخص (4) عدالت توزيعي تعهد سازماني 0.805 0.649 0.805 7.807 60.947 0.000 تأييد فرضيه اخص (5) عدالت رويّهاي تعهد سازماني 0.668 0.446 0.668 5.153 26.552 0.000 تأييد فرضيه اخص (6) عدالت مراودهاي تعهد سازماني 0.482 0.232 0482 3.162 9.996 0.003 تأييد فرضيه همانطور كه يافتههاي حاصل از اجراي تحليل رگرسيون نشان ميدهد، سطوح معناداري كمتر از 5% بوده و اين امر بيانگر تأثيرگذاري ابعاد سهگانة عدالت سازماني بر تعهد سازماني كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي است. بنابراين، فرضيههاي اخص (4)، (5) و (6) تأييد ميشوند (جدول 2). 4-2. آزمون فرضية اخص (7) همچنين، براي اينكه بتوان در حضور ساير متغيرها (ابعاد سهگانة عدالت سازماني) اثر هر بُعد را بر تعهد سازماني مشاهده نمود، فرضية اخص (7) با استفاده از روش رگرسيون چندگانه مورد آزمون قرار ميگيرد. همانطور كه يافتههاي حاصل در جدول 3 نشان ميدهد، هر كدام از ابعاد عدالت سازماني (عدالت توزيعي، عدالت رويّهاي و عدالت مراودهاي) در حضور ساير ابعاد، با تعهد سازماني ارتباط مثبت و معناداري دارد. اين امر بدين مفهوم است كه اين ابعاد ميتوانند زمينه ارتقاي سطح تعهد سازماني در بين كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس را فراهم نمايند. جدول 3. بررسي اثر كلي ابعاد عدالت سازماني بر تعهد سازماني در كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس فرضيه متغير مستقل متغير وابسته R R Square β استاندارد آماره T آماره F سطح معناداري تصميمگيري اخص (7) عدالت توزيعي عدالت رويّهاي عدالت مراودهاي تعهد سازماني 0924 0855 0668 0.472 0003 9.247 5.334 0.037 60.696 0.000 تأييد فرضيه از اينرو، مسئولان و دستاندركاران اين كتابخانهها و مراكز دانشگاهي ميتوانند با پرورش و سرمايهگذاري، در ايجاد و توسعة هر چه بيشتر ابعاد عدالت سازماني، بستر مناسبي براي ارتقاي تعهد سازماني در بخشهاي مختلف كتابخانههاي دانشگاهي فراهم كنند. بحث و نتيجهگيري با توجه به چالشهايي كه سازمانهاي خدماتي از جمله دانشگاهها و مؤسسههاي آموزش عالي امروزه با آن مواجه هستند، رعايت عدالت سازماني و ارتقاي تعهد سازماني، از جمله نيازهاي راهبردي براي خدمترساني، موفقيت و بقا در بلند مدت است. با دستيابي به شناخت مناسب از نحوة تأثيرگذاري عدالت سازماني بر تعهد سازماني و نيز شناسايي عوامل و مؤلفههاي مؤثر بر تعهد سازماني، مديران و مسئولان اين امكان را مييابند كه اقدامهاي مناسبتري در جهت ارتقاي تعهد سازماني در سازمان، برنامهريزي و مديريت نمايند. بنابراين، پژوهش حاضر به بررسي اين مهم در كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس پرداخته است. نتايج پژوهش حاضر نشان داد رعايت عدالت سازماني و ابعاد آن، بر افزايش تعهد سازماني كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس تأثير مثبت و معناداري دارد. همچنين، نتايج حكايت از ارتباط مثبت و معنادار عدالت سازماني با تعهد مستمر و تعهد تكليفي داشته و افزايش عدالت سازماني منجر به ارتقاي اين دو بعد از تعهد سازماني در بين كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس ميشود. گفتني است، با وجود ارتباط بين عدالت سازماني و ابعاد سهگانة تعهد سازماني (تعهد عاطفي، تعهد مستمر و تعهد تكليفي)، رابطة بين عدالت سازماني و تعهد عاطفي معنادار نيست. يافتهها نيز نشان ميدهد هر يك از ابعاد عدالت سازماني (عدالت توزيعي، عدالت رويّهاي و عدالت مراودهاي) در حضور ساير ابعاد، با تعهد سازماني ارتباط مثبت و معناداري دارد. اين امر بدين مفهوم است كه اين ابعاد ميتوانند زمينة ارتقاي سطح تعهد سازماني در بين كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس را فراهم كنند. در اين راستا، براي ارتقاي تعهد سازماني كاركنان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس، پيشنهادهاي زير ارائه ميگردد: - توصيه ميشود براي ارتقاي سطح تعهد سازماني كاركنان، به اخلاق حرفهاي، اخلاق مديريتي، بهبود تخصص و مهارتها و شايستگي و دانش كاركنان و ... توجه ويژهاي شود. - با بهكارگيري سازوكارهايي همچون نظام ارزشيابي بر اساس عملكرد، نظام مديريت مشاركتي، نبود تبعيض و رعايت عدالت سازماني، طراحي نظام ترفيع و ارتقاي مناسب، حمايت سازماني و بهكارگيري سبك رهبري مؤثر ميتوان در جهت بهبود تعهد سازماني كاركنان گامهاي مؤثري بر داشت. - به مسئولان و مديران اين مراكز خدمترساني و با ارزش پيشنهاد ميشود زمينة ايجاد ثبات و امنيت شغلي براي كتابداران، بهبود كيفيت زندگيكاري، رضايت شغلي كاركنان، ايجاد فرصتهاي ارتقاي شغلي، برگزاري دورههاي آموزشي، چالشي بودن و طراحي مناسب مشاغل را فراهم كنند. - توصيه ميشود مديران و مسئولان كتابخانههاي دانشگاهي شهر بندرعباس به شرايط فيزيكي محيط كار، ايجاد محيط سازماني مطلوب و احترام به كاركنان را سرلوحة كار خويش قرار دهند. همچنين، نظر به اينكه «اعتبار و وجهة عمومي دانشگاه» تعهد سازماني كاركنان را ارتقا ميهد، توصيه ميشود مسئولان براي كسب و ارتقاي جايگاه دانشگاههاي شهر بندرعباس در سطح استان و كشور تلاش كنند. از جملة اين اقدامها ميتوان به افزايش سطح علمي دانشگاهها، پرورش نيروي و ارتباط سازنده و مؤثر با صنعت، اشاره نمود. منابع برهاني، فاطمه (1381). بررسي عوامل مؤثر بر تعهد سازماني كاركنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي. پاياننامه كارشناسي ارشد. دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات تهران. پور عزت، علي اصغر (1380). مديريت دولتي و عدالت اجتماعي. دانش مديريت، شماره 55. دولتآبادي فراهاني، رضا (1378). بررسي تعهد سازماني در سازمانهاي دولتي و رابطه آن با عمكرد شاغلين. پاياننامه كارشناسي ارشد. دانشگاه شهيد بهشتي، دانشكده علوم اداري. رضائيان، علي (1384). انتظار عدالت و عدالت در سازمان. انتشارات سمت. زينالي صومعه، پروانه (1383). بررسي تأثير رعايت سازماني در اثر بخشي سازمانهاي خدماتي براي جلب رضايت مشتريان. پاياننامه كارشناسي ارشد، رشته مديريت بازرگاني، به راهنمايي دكتر اصغر مشبكي، دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس. فلاحي، محمدعلي و وحيده احمدي (1385). ارزيابي كارايي هزينه شركتهاي توزيع برق در استان خراسان. فصلنامه پژوهشهاي اقتصادي ايران، سال هشتم، شماره 28، 137-123. كوزهچيان، هاشم؛ جواد زارعي و طالبپور (1382). بررسي ارتباط تعهد سازماني و رضايت شغلي مديران و معلمان مرد تربيت بدني آموزشگاههاي استان خراسان. فصلنامه المپيك، شماره 1 و2، 52-43. مدني، حسين و محمدجواد زاهدي (1384). تعيين اولويت عوامل مؤثر بر تعهد سازماني كاركنان (مطالعه موردي در شركتهاي پالايش گاز و بيدبلند). مجله جامعهشناسي ايران، دوره ششم، شماره 1، 33-3. مرتضوي، شهرناز (1372). بهرهوري نيروي انساني و بررسي رضايت شغلي،تعهد سازماني و امنيت شغلي. فصلنامه مطالعات مديريت، دانشكده حسابداري و مديريت دانشگاه علامه طباطبايي، شماره 1، دوره سوم. نعامي، عبدالزهرا و حسين شكركن (1383). بررسي رابطه ساده و چندگانه عدالت سازماني با خشنودي شغلي در كاركنان يك شركت صنعتي. مجله علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شهيد چمران اهواز، دوره سوم، شمارههاي 1 و 2، 70-57. نعامي، عبدالزهرا و حسين شكركن (1385). بررسي رابطة ساده و چندگانة عدالت سازماني با رفتار مدني سازماني در كاركنان يك سازمان صنعتي در شهر اهواز. مجله علوم تربيتي و روانشناسي، (13)1، 92-79. Beverly, R., Obrien T., Akeryd d. (2001). Predicting the Organizational Commitment of Marketing Education and Health Occupations Education Teachers by Work Related Rewards. North Carolina state university. Brashear, Thomas G. (2002). Distributive and Procedural Justice in a Sales Force Context. Journal of Business Research. Derry. J.P., Iverson, R.D. (1998). Antecedents and Consequences of Dual and Unilateral Commitment: A Longitudinal Study. University of Melbourne. Working Paper in HRM & IR, 1, 11-20. Gautam, T., Van Dick, R., Wagner, U. (2004). Organizational identification and Organizational Commitment: Distinct aspects of two related concepts. Asian Journal of Social Psychology, 7, 301-15. Greenberg J. (1987). Taxonomy of Organizational Justice Theories. Academy of Management Review. 12(1). Groth, Markus, Stephen W. Gilliland. (2001). The Role of Procedural Justice in the Delivery of Services: A Study of Customers Reactions to Waiting. Journal of Quality Management. Jeffery G. Blodgett, Donna J. Hill, Stephen S. Tax. (1997). The Effects of Distributive, Procedural and Interactional Justice on Post complaint Behavior. Journal of Retailing, 73. Kray, Laura J., E. Allan Lind. (2002). The Injustice of Others: Social Reports and the Integration of Others Experiences in Organizational Justice Judgments, Organizational Behavior and Human Design Processes, 89(1). Lind E.A, T.R Tyler. (1988). The Social Psychology of Procedural Justice. New York. Liou, K. T., Nyhan, R. (1994). Dimension of Organizational Commitment in the Public Sector, Public Administration Quarterly, 18, 99-118. Mary A. Konovsky. (2000). Understanding Procedural Justice and its Impact on Business Organization. Journal of Management, 26(3). Mathieu, J.E., Zajac, D.M. (1990). A Review and Meta-Analysis of the Antecedents, Correlates and Consequences of Organizational Commitment. Psychological Bulletin, 2, 194-171. Maureen L. Ambrose. (2002). Contemporary Justice Research: A New Look at Familiar. Organizational Behavior and Human Decision, 89(1). 803- 812. Meyer JP, Stanley DJ, Herscovitch L. (2002). Affective continuance and normative commitment to the organization: A meta-analysis of antecedents, correlates, and consequences. Journal of Vocational Behavior, 61, 20-52. Meyer, John.P., & Allen Natalie.J., & Smith Catherine.A. (1993). Commitment to organization and occupation. Journal of Applied psychology, 78(4). Mowday, R.T. (2000).Chickens, Pigs, Breakfast and Commitment. The Organizational Behavior, 16. Orlando C. Richard. (2002). Procedural Voice and Distributive Justice. Journal of Business. 55(9). Robbins, Stephen p. (2005). Organizational behavior, Eleventh edition, Prentice- Hall of India. Rylander, D. H. (2003). Change in Organizational Commitment for Sales Force Newcomers: An Exploratory Look at early Employment Influences. Retrieved Form: Http://WWW.a-cme.org. Vicente R.P., V., Inmaculada B., Ana B. E., Carlos B. L. (2007). Organizational commitment to employees and organizational performance. Personnel Review, 36(6), 867-886.