تصوير1. (الف) نمونهاي از ساختار يك منوست كه در آن، آيتمهاي 4 و3 دو آيتم با بسامد استفادة بالا هستند. اين آيتمها مطابق با روشهاي انتخاب آيتمها با بسامد بالا مرتب شدهاند. بر اين اساس، (ب) نظمدهي مبتني بر بسامد، (پ) منوهاي دوبخشي (ت) منوهاي چند لايه را نشان ميدهد.
2. منوهاي دو بخشي (تقسيم شده يا جدا شده)
از ديگر روشها براي پشتيباني از گزينش آيتمهاي با بسامد انتخاب بالا، استفاده از منوهاي دو بخشي است. اين روش توسط «سيرز و اشنايدرمن» (Sears & Shneiderman ,1994) ايجاد شد. بر پاية اين روش، دو يا سه آيتم كه بسامد انتخاب بالاتري نسبت به بقية آيتمها دارند، در بالاي منو قرار ميگيرند و بقية آيتمها بر اساس نظم قبلي، در ادامه ميآيند. به بياني ديگر، در اين روش تعداد كمي از آيتمها با بسامد انتخاب بالا: در بالاي فهرست منو قرار ميگيرند و بقية آيتمها در ادامه ميآيند (تصوير1.پ). براي مثال، آيتمهاي 3 و 4 با بسامد استفاده بالا در بالاي منو قرار گرفتهاند كه در اين تصوير به وسيله خط از آيتمهاي با بسامد كمتر جدا شدهاند. اين نوع منوها به كاربران در انتخاب آيتمهايي كه به طور معمول استفاده ميشوند، كمك ميكنند. منوهاي دو بخشي در مقايسه با منوهاي نظم يافته بر اساس بسامد، در برابر تغييرات بسامد انتخاب، حساسيت كمتري دارند. در نتيجه، با قرار گرفتن آيتمهايي با بسامد انتخاب بالا در ابتداي فهرست منو و قرار گرفتن آيتمهاي با بسامد انتخاب پايين در پايين فهرست، در مواقعي كه نوسانهاي انتخاب جزئي است، آيتمها از موقعيت منسجمي برخوردارند (Lee & Yoon, 2003).
3. منوهاي چند لايه (تا شونده)
روش ديگر براي امكانپذير كردن يا پشتيباني از انتخاب آيتمهاي با بسامد انتخاب بالا، استفاده از منوهاي چند لايه است. در اين روش، آيتمها طي چند لايه ارائه ميشوند. در لاية اول تعداد كمتري ارائه ميشود و پس از پايين كشيدن منو، در لاية بعدي، كل فهرست براي كاربر نمايش داده ميشود. زيرا منو، آيتمهاي با بسامد انتخاب كمتر را تا ميزند و فقط هنگامي كه كاربر نياز دارد، آنها را ارائه ميدهد(تصوير 1.ت). اين روش از انتخاب آيتمهاي با بسامد بالا پشتيباني و يادگيري را براي كاربران تسهيل ميكند، زيرا كاربران ميتوانند آيتم مهمتر را از فهرست كوتاهتر انتخاب كنند. همچنين، به دليل بيثباتي موقعيت آيتمها در فهرستهاي خلاصه و كامل، اين شيوه باعث گيجي و سردرگمي كاربران ميشود. از سوي ديگر، حساسيت به تغييرات بسامد انتخاب در منوهاي چند لايه تقريباً برابر منوهاي دو بخشي است (Lee & Yoon, 2003).
4. منوهاي موقتي
منوهاي موقتي نوع ديگري از منوها هستند كه همانند ديگر منوهاي بيان شده، از آيتمهاي با بسامد انتخاب بالا پشتيباني ميكنند. اين روش نيز توسط «لي و يون» (2003 Lee & Yoon,) ارائه شد. در اين روش آيتمها در دو مرحله ارائه ميشوند: مرحلة جزئي و مرحلة كلي. هنگامي كه كاربر يك منوي موقتي را باز ميكند، مرحله جزئي در ابتدا مجموعهاي از آيتمهاي با بسامد بالا ارائه ميدهد، همانند منوهاي چند لايه. پس از اينكه مقداري زمان سپري شد، مرحلة كلي، بقيه آيتمهاي منو را در محل ثابت آنها ارائه ميدهد (مطابق تصوير2). به اين صورت، در هنگام كار كردن با يك منوي موقتي، كاربر در ابتدا تنها با آيتمهاي با بسامد بالا در طي مرحلة جزئي مواجه ميشود. از سوي ديگر، در اين روش، محل آيتمها در ميان منو هرگز تغيير نميكند. بنابراين، منوها از نبود حساسيت بالا نسبت به تغيير بسامد انتخاب برخوردارند. به دليل اين ثبات موقعيت، كاربران قادر خواهند بود محل هر آيتم را به خاطر بياورند. بنابراين، اين امر به بهبود عملكرد و رضايت كاربران منجر ميشود.
تصوير2. نمونهاي از يك منوي موقتي
پرسشهاي پژوهش
با توجه به آنچه دربارة انواع دستهبندي آيتمها در چارچوب سازماندهي مقولههاي اطلاعاتي در محيطهاي الكترونيكي گفته شد، پژوهش حاضر در صدد پاسخ به اين پرسشهاست:
1. از ديدگاه كاربران، تا چه ميزان سازماندهي مقولههاي اطلاعاتي در وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي ايران از نظم منطقي و كافي برخوردار است؟
2. از ديدگاه كاربران، سازماندهي منطقي مقولههاي اطلاعاتي چگونه بايد باشد؟
مروري كوتاه بر پيشينة پژوهش
مرور متون نشان ميدهد مطالعه در زمينة سازماندهي اطلاعات وبسايتها هر چند به صورت كم و پراكنده، از نيمه دوم دهة 1990 مورد توجه بوده است. اين مطالعات در دو گروه قابل بررسي است. يافتههاي پژوهشي هر گروه به صورت خلاصه در جدول1 آورده شده است. همانگونه كه از مرور پيشينهها بر ميآيد، برخلاف گستره و روند پژوهشها در خارج از كشور، در ايران كمتر پژوهشي به سازماندهي اطلاعات وبسايتها پرداخته است. از اين رو، نياز به انجام پژوهشهاي بيشتر در اين زمينه كه بتواند طراحان و كتابداران را در سازماندهي و ارائة بهتر اطلاعات وبسايتها ياري كند، احساس ميشود.
جدول1. خلاصهاي از پيشينة پژوهش در خارج و ايران
در خارج كشور
|
|
موضوع اصلي پژوهش
|
يافتههاي پژوهش
|
صاحب نظران
|
سال بررسي
|
گروه اول
|
چگونگي سازماندهي اطلاعات وبسايتها
|
وي سازماندهي بر اساس تاريخ منابع و نيز بر اساس مناطق جغرافيايي (مثلاً كشورها يا قارهها) را از جمله شيوههاي ممكن براي سازماندهي محتواي اطلاعات وبسايتها برشمرده است.
|
Alastaire
|
1997
|
بررسي طرحهاي ردهبندي براي سازماندهي محتواي وبسايتها
|
اين افراد استفاده از طرحهاي ردهبندي را براي سازماندهي محتواي وبسايتها توصيه كردهاند.
|
.Koch et al
|
1997
|
گروه دوم
|
مطالعة سازماندهي اطلاعات در وبسايتها از ديدگاه كاربران
|
وي طراحي وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي را به شيوههايي كه بيشتر براي كاربران قابل استفاده باشد، مهم برشمرده است.
|
Raward
|
2002
|
بررسي شش روش متفاوت براي سازماندهي اطلاعات وبسايتها (سازماندهي بر اساس 1. نوع منبع 2. الفبايي عناوين 3. الفبايي موضوع 4. ناشر 5. ردهبندي كلي 6. حالت تصادفي).
|
نتايج بررسي آنها نشان داد به ترتيب «سازماندهي بر اساس نوع منبع» بيشترين كاربرد و «سازماندهي بر اساس روش تصادفي» كمترين كاربرد را در ميان انواع شيوههاي سازماندهي اطلاعات وبسايتها به خود اختصاص داده است.
|
Lee & Carlyle
|
2001
|
بررسي تأثير نوع سازماندهي اطلاعات بر «ميزان يادگيري»، «سرعت جستجو» و «ميزان بروز خطاهاي انتخاب».
|
نتايج اين پژوهش نشان داد سازماندهي بر اساس ارتباط معنايي[1] در مقايسه با سازماندهي الفبايي[2] مؤثرتر، سرعت يافتن اطلاعات بيشتر و ميزان بروز خطاهاي انتخاب كمتر است.
|
Mehlenbacher & Duffy & Palmer,
|
1989
|
در ايران
|
گروه اول
|
بررسي شيوههاي سازماندهي محتواي وبسايتكتابخانه دانشگاهي
|
نتايج اين پژوهش نشان داد كه در سازماندهي اطلاعات صفحه اول وبسايتها، بيشتر شيوه دستهبندي بر اساس «نوع خدمات» غالب است، در حالي كه براي سازماندهي ساير صفحات از شيوههاي نسبتاً متنوعي استفاده ميشود. همچنين «شيوه الفبايي عنوان و موضوع» بيشترين كاربرد و «شيوه راهنماي موضوعي» (موضوعي سلسله مراتبي) كمترين كاربرد را در ميان انواع شيوههاي مورد استفاده دارد.
|
فتاحي و حسنزاده
|
1383
|
گروه دوم
|
شناسايي ويژگيهاي عمده در طراحي وبسايت كتابخانههاي ملي جهان
|
نتايج پژوهش ارائه الگو براي طراحي وبسايت كتابخانه ملي ايران است كه در آن محتواي وبسايتها در سيزده خوشه موضوعي بدون توجه به ارتباط معنايي بين اقلام و نظريههاي موجود در زمينة سازماندهي اقلام آورده شده است.
|
عصاره و مرادمند
|
1384
|
مروري بر پژوهشهاي انجام گرفته بويژه در خارج از ايران، حاكي از آن است كه هر يك از اين پژوهشها سعي داشتهاند به شيوهاي خاص و از جنبهاي متفاوت، به موضوع سازماندهي اطلاعات در وبسايتها بپردازند بلكه از اين طريق بتوانند مسائل پيش روي سازماندهي اقلام در نظامهاي اطلاعاتي را به گونهاي مؤثرتر حل كنند. بر اين اساس، گروهي از پژوهشها (از جمله Raward,2002) بر ديدگاه كاربران تأكيد زيادي داشته و بر اين باور بوده است كه سازماندهي اقلام با توجه به ديدگاه اكثريت كاربران مسيريابي اطلاعات را راحتتر ميكند. گروهي ديگر (از جمله Alastaire, 1997; Koch et al. 1997; Lee & Carlyle, 2002) با تأكيد به بررسي انواع شيوههاي سازماندهي اطلاعات و مقايسه ميان آنها از نظر سرعت بازيابي اطلاعات، سعي داشتهاند بهترين روش را از ميان روشهاي موجود براي سازماندهي مؤثر اطلاعات شناسايي كنند. به اين ترتيب، پژوهش حاضر سعي دارد با استنتاج از يافتههاي ديگر پژوهشها و آگاهي از خلأهاي موجود، به بررسي مسئله مورد نظر از ديدگاهي متفاوت بپردازد و براساس آن الگويي مناسب براي بهبود سازماندهي اقلام در وبسايتها ارائه دهد.
روش پژوهش، جامعة مورد بررسي و ابزار گردآوري اطلاعات
روش پژوهش حاضر پيمايشي است كه با رويكردي تركيبي (كمّي و كيفي) و با استفاده از سه شيوة مكاشفهاي، مرتبسازي كارتها و مصاحبه نيمه ساختار يافته براي گردآوري اطلاعات، انجام شده است. جامعة مورد بررسي نيز شامل دو گروه، وبسايت كتابخانههاي دانشگاههاي برتر ايران و دانشجويان تحصيلات تكميلي غير رشته كتابداري (ارشد و دكتري) دانشگاه فردوسي مشهد ميباشد. براي گردآوري دادههاي مورد نياز نيز از دو ابزار مختلف، پرسشنامه محقق ساخته و كارتهاي حاوي اقلام اطلاعاتي، استفاده شده است. اعتبار ابزارهاي ياد شده (پرسشنامه و كارتهاي حاوي اقلام اطلاعاتي) نيز بر اساس روش اعتبار محتوايي و با استفاده از حقايق و مفاهيم مطرح شده در متون علمي و دريافت نظرهاي چهار نفر از استادان علوم كتابداري و اطلاعرساني دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه فردوسي مشهد و چهار نفر از دانشجويان دكتراي كتابداري به اضافه دو نفر از كتابداران شاغل و با تجربه در زمينة وبسايتها، تعيين شد. پايايي ابزار ياد شده نيز، بر اساس آزمون آلفاي كرونباخ (77/0) انجام شد. به اين منظور، پيشآزموني بر روي ده نفر از دانشجويان كارشناسي ارشد و دكتراي دانشگاه فردوسي مشهد انجام شد. از پرسشنامه محقق ساخته براي بررسي ديدگاه كاربران در زمينة قابليت فهم سازماندهي مقولههاي اطلاعاتي موجود در وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي، استفاده شد. بر پاية اين پرسشنامه، دو آيتم اطلاعاتي توسط پژوهشگر براي هر وبسايت ارائه و از شركتكنندگان خواسته شد پس از ورود به هر يك از وبسايتهاي مورد نظر (كه نشاني آنها نيز ارائه شده است) هر يك از آيتمها را پيدا كنند و به چهار سؤال كه براي هرآيتم ارائه شده است، پاسخ دهند. بر اين اساس، هر كاربر بايد روي هم رفته بيست آيتم درخواستي را از ده وبسايت معرفي شده بازيابي كند و به هشتاد سؤال پاسخ دهد. گفتني است، انتخاب آيتمها از هر وبسايت با استفاده از نمونهگيري تصادفي و به روش قرعهكشي، انجام گرفت .
به منظور تهية ابزار دوم پژوهش (كارتهاي حاوي اقلام اطلاعاتي) تمامي اقلام اطلاعاتي موجود در ده وبسايت كتابخانههاي مركزي دانشگاههاي برتر ايران توسط پژوهشگر استخراج و پس از حذف موارد تكراري، جداگانه بر روي كارتهاي كاغذي ثبت شدند. همچنين، مقولههاي اطلاعاتي موجود در هر يك از وبسايتهاي مربوط پس از حذف موارد تكراري بر روي كارتهاي كاغذي به صورت مجزا به عنوان دستههاي اطلاعاتي ثبت شدند (نكتة قابل توضيح در اين باره اينكه، براي اقلام از كارتهاي سفيد رنگ و براي دستههاي اطلاعاتي از كارتهاي صورتي رنگ استفاده شد). بر اين اساس، ابزار دوم پژوهش با 54 عدد كارت حاوي اقلام اطلاعاتي و 9 عدد كارت حاوي دستههاي اطلاعاتي تهيه شد. تعداد اين مقولههاي اطلاعاتي با توجه به مباحث نظري با مجذور تعداد كل اقلام اطلاعاتي موجود در وبسايت برابر است. به بيان ديگر، پس از فهرست كردن اقلام اطلاعاتي موجود در وبسايتهاي مربوط و حذف موارد تكراري، تعداد اقلام موجود به 54 مورد رسيد كه مجذور آن به طور تقريبي برابر با هشت بود. در اين پژوهش، با توجه به مباحث نظري و تعداد متوسط دستههاي اطلاعاتي موجود در وبسايت كتابخانههاي مربوط، 9 دستة اطلاعاتي به عنوان مقولههاي اطلاعاتي براي دستهبندي كارتها انتخاب شد.
تجزيه و تحليل دادهها و ارائه نتايج
پرسش اول: از ديدگاه كاربران، تا چه ميزان سازماندهي مقولههاي اطلاعاتي در وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي ايران از نظم منطقي و كافي برخوردار است؟
به منظور پاسخگويي به اين پرسش،20 آيتم اطلاعاتي به صورت تصادفي از وبسايتهاي مورد نظر انتخاب شد (از هر وبسايت دو آيتم) و در قالب پرسشنامه در اختيار شركتكنندگان قرار گرفت. به اين ترتيب، هر يك از شركتكنندگان بايد پس از ورود به وبسايت مورد نظر، آيتمهاي خواسته شده را پيدا كنند و به سؤالهاي پرسشنامه دربارة محل قرارگيري هر يك از آنها، در قالب مقياس ليكرت از «خيليكم» تا «خيلي زياد» پاسخ دهند. چون اين سؤالها به صورت رتبهاي تنظيم شده بود، نمرههاي يك تا پنج (1، 2، 3، 4، 5)، به آنها داده شد. از اين رو، حاصل جمع اين امتيازها عددي بين 20 تا 100 است كه نقطة برش آن 60 ميباشد؛ به اين معنا كه امتياز كمتر از20 به معناي «خيليكم»، بين 20 تا40 «كم»، بين 40 تا 60 «متوسط»، بين 60 تا 80 «زياد» و بيشتر از 80 «خيليزياد» است.
خيلي زياد
|
زياد
|
متوسط
|
كم
|
خيلي كم
|
5
|
4
|
3
|
2
|
1
|
يافتههاي حاصل از اين بخش در قالب جدول 2 به شرح زير آورده شده است:
جدول2. ميزان منطقي بودن مقولههاي اطلاعاتي وبسايتهاي مورد نظر از ديدگاه كاربران بر حسب درصد (30n=)
ميانگين
|
نما
|
انحراف استاندارد
|
كمترين
|
بيشترين
|
تعداد
|
67
|
56
|
69/9
|
52
|
86
|
23 پاسخ داده
|
7 پاسخ نداده
|
يافتههاي به دست آمده از مصاحبه با هشت نفر از شركتكنندگان مرحله اول پژوهش در اين باره، درستي يافتههاي به دست آمده از پرسشنامه را تأييد ميكند؛ به طوري كه مصاحبهشوندگان، منطقي نبودن محل قرارگيري برخي از اقلام را تأييد كردند و در پاسخ به اين سؤال كه چرا محل قرارگيري اين آيتمها را منطقي نميدانند، يك نفر از شركتكنندگان بيان داشت:
بايد آن دسته از اقلامي كه به آموزش، راهنمايي چگونگي استفاده از پايگاههاي اطلاعاتي، آموزش جستجوي منابع كتابخانه و .... ميپردازد، «تحت مقوله «آموزش استفادهكننده» قرار بگيرد. از اين رو، قرار گرفتن آيتم مدارك مورد نياز براي تسويه حساب تحت مقولة آموزش استفادهكننده را منطقي نميدانم».
ديگر شركتكنندگان حاضر در جلسه ضمن تأييد اين گفته بيان داشتند كه، قرارگيري «مدارك مورد نياز براي تسويه حساب» تحت مقوله «تحويل مدرك» منطقيتر است، زيرا استنباط آنها از تحويل مدرك، آن دسته از مداركي است كه بايد براي ثبت نام و تسويه حساب، كاربران به كتابخانه تحويل دهند.
شركتكنندگان همچنين محل قرارگيري آيتم «Theses» تحت منوي «Online Catalog» را منطقي ندانستند. از نظر آنها، برچسب به كار رفته براي اين مقوله به اندازة كافي روشن و گويا نيست. وجود دو مقوله Online Catalog و E-Resources در كنار يكديگر، كاربران را در انتخاب مقوله براي پيدا كردن آيتم Theses دچار ترديد ميكند. از نظر آنها، بين اين دو مقوله همپوشاني وجود دارد و آنها قادر نيستند به راحتي بين آن دو تمايز قايل شوند.
بر اين اساس، ميتوان چنين بيان داشت كه برخي از آيتمها به اشتباه زيرمجموعة مقولههاي ديگر دستهبندي شدهاند. هر چند در اين زمينة مطالعه مستقلي صورت نگرفته است، با توجه به نتايج پژوهشهاي «فرودي» (1380)، «مك گيل و تامس» (2001،Mc Gills & Toms) ميتوان دليل اين امر را در اعمال سليقه شخصي طراحان در دستهبندي اقلام وبسايتها دانست. اعمال سليقة شخصي طراحان در سازماندهي اقلام و بيتوجهي به معيارها و اصول موجود در اين زمينه، باعث ميشود با وجود قابل درك بودن برخي از برچسبهاي بهكار رفته براي توصيف و نمايش اقلام، كاربران در عمل نتوانند محل آيتم مورد نظرشان را در وبسايت پيدا كنند و در انتخاب مقوله در صفحه اصلي وبسايت با مشكل مواجه شوند.
پرسش دوم: از ديدگاه كاربران، محل منطقي و مطلوب اقلام اطلاعاتي در وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي كجاست؟
به منظور پاسخگويي به اين پرسش، در ادامة جلسه مكاشفهاي، از شركتكنندگان (30نفر) خواسته شد بر اساس منطق خود، 54 عدد كارت حاوي اقلام اطلاعاتي را درون 9 مقوله (دسته)هاي از پيش طراحي شده دستهبندي كنند تا از اين طريق، آراي آنها در زمينة اين دستهبندي كسب گردد.
لازم به توضيح است، با توجه به حجم بسيار زياد جدولهاي بسط يافته مرتبط با توزيع تك تك آيتمها (54 آيتم) در دستههاي مختلف، در ادامه تحليلهاي مرتبط با هر دسته همراه با درصد فراواني هر آيتم، در يك جدول كلي (جدول 4) آورده ميشود. درصد فراواني آورده شده مقابل هر آيتم نشان ميدهد از ميان دستههاي انتخاب شده از سوي كاربران براي قرارگرفتن اين آيتم، چند درصد از شركتكنندگان اين مقوله را براي اين آيتم مناسب دانستهاند. به عبارت بهتر، اين ارقام نشان ميدهد چند درصد شركتكنندگان معتقد بودهاند اين آيتم بايد در اين مقوله قرار گيرد. نكته مهم در پيوند با هم گروه شدن اين اقلام، آن است كه با كنار هم قرار دادن آنها توسط كاربران، ميتوان دريافت كه شركتكنندگان انتظار دارند چه اقلامي را در يك مقولة خاص بيابند. به عنوان نمونه، دستهبندي كردن اقلامي مانند فهرست مجلههاي كتابخانه و فهرست مدارك ديجيتال در مقولة منابع الكترونيكي، ميتوان دريافت كه شركتكنندگان اين اقلام را جزئي از منابع الكترونيكي در نظر ميگيرند. از اينرو، انتظار دارند آنها را در يك مقولة مشخص و در كنار هم در وب سايت بيابند.
جدول 4. تحليلهاي مرتبط با هر دسته همراه با درصد فراواني مربوط به هر آيتم
مقولهها
|
شمارة كارتها
|
نام هرآيتم همراه با درصد فراواني آن
|
مقولة اول
(پيوندهاي مفيد)
|
43،41،3
|
سايتهاي متفرقه (7/66%)، ثبت اختراعات (30%)، فهرست ناشران بينالمللي (53%)
|
مقولة دوم
(پايگاههاي اطلاعاتي)
|
55، 53، 52، 48، 46، 45، 44، 42، 38
|
E-Journals (7/56%)، فهرست مجلههاي كتابخانه (50%)، E-Books (52%)، پايگاههاي تعيين ميزان همپوشاني مقالههاي علمي (3/43%)، منابع الكترونيكي موقت (70%)، پايگاههاي فارسي (7/56%)، مجلههاي الكترونيكي تمام متن (70%)، منابع رايگان (40%)، فهرست مدارك ديجيتالي (3/33%)
|
مقولة سوم
(اخبار و تازهها)
|
2، 37
|
اخبار كتابخانه (80%)، تازههاي مدارك (60%)
|
مقولة چهارم
(خدمات كتابخانه)
|
10، 16، 17، 18، 20، 23،25، 26،27، 29،31،32،35،39،41،49
|
تمديد منابع كتابخانه (60%)، بخش امانت (40%)، خدمات تحويل مدرك (3/83%)، عضويت در كتابخانه (3/53%)، پيشنهاد خريد كتاب (60%)، فهرست مدارك كتابخانه (7/26%)، بخش مرجع (20%)، بخش نابينايان (7/46%)، بخش نشريات (7/26%)، بخش نسخ خطي (7/36%)، انتشارات كتابخانه (3/33%)، زيراكس (7/96%)، ويرايش اطلاعات شخصي (50%)، امانت بين كتابخانهاي (7/66%)، ثبت اختراعات (30%)، فرمها (7/67%)
|
مقولة پنجم
(راهنماي آموزشي)
|
4، 5،6، 8، 36، 54
|
راهنماي نحوة درخواست كتاب (70%)، راهنماي نحوة محل نگهداري كتابها (3/63%)، راهنماي شيوههاي جستجو در پايگاههاي اطلاعاتي (3/73%)، تور آموزشي (7/36%)، راهنماي برنامه (3/83%)، راهنماي ثبت پاياننامهها (7/76%)
|
مقولة ششم
(جستجوي منابع كتابخانه)
|
21، 33، 34، 38، 40، 47،
|
جستجوي سايت (7/46%)، جستجوي بين كتابخانهاي (7/76%)، سرعنوانهاي موضوعي (60%)، فهرست مدارك ديجيتال (30%)، جستجوي ساده و پيشرفته (7/86%)، فهرست پاياننامهها (3/43%)
|
مقولههفتم
(درباره كتابخانه)
|
8، 11، 12، 13، 14، 15،22
|
آلبوم تصاوير (60%)، معرفي كاركنان كتابخانه (3/93%)، تاريخچة كتابخانه (90%)، مقررات كتابخانه (7/86%)، ساعت كاري كتابخانه (80%)، بخش اداري كتابخانه (7/56%)، نقشه سايت (60%)
|
مقولة هشتم
(اطلاعرساني)
|
1، 28، 30
|
كنفرانسها و سمينارها (5/35%)، پرسش از كتابدار (7/56%)، كارگاههاي آموزشي كتابخانه (3/33%)
|
مقولة نهم
(اطلاعات تماس)
|
19، 24
|
تماس با كتابخانه (7/76%)، پست الكترونيك (60%)
|
يافتههاي حاصل از مرتبسازي كارتها (دادههاي حاصل از جدول 4) نشان ميدهد بر خلاف آنچه در وبسايتها وجود دارد، شركتكنندگان برخي از اقلام اطلاعاتي را در جاهاي ديگر غير از مقولة فعلي دستهبندي كردهاند؛ به اين معنا كه هر چند در برخي موارد از نظر قرارگيري آيتمها در مكان فعلي از قبيل، «تاريخچة كتابخانه»، «ساعات كار كتابخانه» تحت مقوله «درباره كتابخانه»، و قرارگيري آيتمهايي همچون «پايگاههاي فارسي»، «مجلههاي الكترونيكي» تحت مقولة «منابع الكترونيكي كتابخانه»، ميان بيشتر شركتكنندگان هماهنگي وجود دارد، يعني كاربران بالقوه وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي در مواجهه با دستهبندي اقلام، اين اقلام را در همان مقولههايي قرار ميدهند كه پيشتر توسط طراحان وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي نيز قرار گرفته است؛ اما وجود تفاوت در محل قرارگيري برخي از اقلام نيز گوياي اين نكته است كه بين دو ديدگاه از نظر محل قرارگيري اقلام تفاوت ماهوي نيز وجود دارد. اين امر نشاندهندة وجود گرايشهاي متفاوت بين شركتكنندگان و طراحان وبسايت در پيوند با دستهبندي اقلام اطلاعاتي است.
از ديگر نكاتي كه به كمك دستهبندي اقلام اطلاعاتي توسط كاربران بهدست آمد، ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
نخست، مشخص شد از نظر كاربران بين برخي از مقولهها همپوشاني مفهومي وجود دارد؛ به عنوان مثال، بين دو مقولة «اخبار و تازهها» و «اطلاعرساني». وجود همپوشاني بين مقولهها باعث ترديد كاربران در انتخاب مقوله براي قرار دادن آيتم در آن ميشود. اين امر همچنين در هنگام پيدا كردن آيتم خاص، به مرور مقولههاي بيشتر ميانجامد.
دوم، با دستهبندي اقلام درون مقولهها، مشخص شد برخي از اقلام ويژگي خاصي دارند، به طوري كه از نظر محل قرارگيري ميتوانند در بيش از يك مقوله قرار گيرند. اقلامي از قبيل «عضويت» كه هم ميتواند در مقولة «دربارة كتابخانه» و هم در مقولة «خدمات» دستهبندي شود، از اين موارد است. اين امر تأييدكنندة يافتههاي «لودويگ ويتگنشتاين» در سال 1953 (نقل شده در: تيلور، 1381) است. وي نشان داد برخي از اقلام داراي مرزهاي ثابت نيستند و نميتوانند در يك مقولة خاص جاي گيرند. اين امر يعني روشن نبودن مرز بين مقولهها نيز ميتواند كاربران را در هنگام دستهبندي اقلام درون مقولهها، دچار ترديد كند؛ چيزي كه در هنگام دستهبندي اقلام براي بيشتر شركتكنندگان رخ داد.
از سوي ديگر، برخلاف موارد بالا، برخي از اقلام نيز وجود دارند كه در هيچ يك از دستههاي موجود نميگنجند و يا ارتباط كمي با اقلام زيرمجموعة آن مقوله دارند. اين امر نيز ميتواند كاربران را در پيشبينيپذيري محل آن آيتم دچار مشكل كند. براي رفع اين مشكل، ميتوان از برچسب خاص براي توصيف آيتم و از برچسب عامتر براي توصيف مقوله استفاده كرد. به اين ترتيب، احتمال اينكه اقلام بيشتري تحت آن مقوله قرار گيرد، افزايش مييابد.
سوم، با دستهبندي اقلام درون مقولهها مشخص شد از نظر كاربران بين برخي از اقلام ارتباط معنايي وجود دارد. به عنوان نمونه، كاربران اقلامي مانند «فهرست مجلات كتابخانه»، «ليست مدارك ديجيتالي و ...» را جزء منابع الكترونيكي كتابخانه ميدانند و با قرار دادن آنها تحت مقولة منابع الكترونيكي، انتظار دارند اقلام را در كنار هم بيابند.
چهارم، دستهبندي اقلام درون مقوله نشان داد كاربران رويكرد كلينگر به دستهبندي اقلام اطلاعاتي دارند. اين نكته، يعني توجه نكردن شركتكنندگان به جزئيات دستهبندي، با قرار دادن اقلامي از قبيل بخشهاي مختلف كتابخانه درون مقولههاي متفاوت، مشخص شد.
در نهايت، بر پاية يافتههاي حاصل از دستهبندي اقلام مشخص شد مجموعهاي از گرايشهاي مشترك نيز بين برخي از شركتكنندگان در پيوند با دستهبندي اقلام اطلاعاتي وجود دارد؛ به اين معنا كه هر چه بين برچسب بهكار رفته براي اقلام و مقولة اطلاعاتي شباهت بيشتري وجود داشته باشد، احتمال اينكه كاربران آيتم مورد نظر خود را در آن مقوله قرار دهند، بيشتر است. خواه بين اين دو (آيتم و مقولة اطلاعاتي) از نظر محتوايي و معنايي هماهنگي وجود داشته باشد و يا نداشته باشد. اين امر نشاندهندة اين نكته است كه برچسب بهكار رفته براي اقلام اطلاعاتي، از نظر كاربران نقش تعيينكنندهاي در محل قرارگيري آن در ميان مقولههاي اطلاعاتي دارد.
در نهايت، بر پاية آنچه گفته شد، پاسخ پرسش دوم پژوهش در قالب الگو (تصوير3) ارائه شده است. بر پاية اين الگو، صفحة اصلي وبسايت شامل 8 مقولة اصلي است كه هر يك داراي زيرمجموعههاي جداگانه هستند. در تصوير 4، هر مقوله همراه با آيتمهاي زير پوشش آن نشان داده شده است. نكتة مهم در پيوند با اين الگو اينكه تمامي آيتمها در هر مقوله بر اساس ديدگاه و نظر شركتكنندگان در پژوهش دستهبندي شدهاند. همچنين، شيوة قرارگيري آيتمها در هر مقوله بر اساس بسامد استفادة كاربران از آن آيتمها مرتب شده است؛ يعني، آيتمهاي با بسامد استفادة زياد در ابتداي مقوله قرار گرفتهاند.
تصوير4. مقولههاي پيشنهادي براي صفحة اصلي وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي بر اساس الگوي پژوهش
· درباره كتابخانه
ساعت كار كتابخانه
اطلاعات تماس
- تماس با كتابخانه
- پست الكترونيكي كتابخانه
- بخشهاي كتابخانه
- بخش مرجع
- امانت
- اداري
- خدمات فني
- ديداري و شنيداري
- نسخ خطي
- نقشه سايت
- تاريخچه كتابخانه
- آلبوم تصاوير
· منابع الكترونيكي كتابخانه
مجلههاي الكترونيكي (لاتين)
كتابهاي الكترونيكي (لاتين)
پايگاههاي فارسي
فهرست مدارك ديجيتالي
پايگاههاي تعيين ميزان همپوشاني مقالهها
· راهنماي كاربران
راهنماي نحوة درخواست كتاب
راهنماي شيوه جستجو در پايگاههاي اطلاعاتي
راهنماي نرم افزار كتابخانه
راهنماي ثبت پاياننامهها
راهنماي محل نگهداري كتاب
· خدمات كتابخانه
عضويت كتابخانه
- فرم عضويت
- ويرايش اطلاعات شخصي
- امانت بين كتابخانهاي
- فهرست مدارك كتابخانه
- پيشنهاد خريد كتاب
- خدمات زيراكس
· اطلاعرساني
اخبار و تازهها
كنفرانسها و سمينارها
پرسش و پاسخ از كتابدار
كارگاههاي آموزشي
· جستجوي منابع كتابخانه
تمديد منابع كتابخانه
جستجوي بين كتابخانهاي
سرعنوانهاي موضوعي
· پيوندهاي مفيد
سايتهاي متفرقه
ثبت اختراعات
فهرست ناشران بينالمللي
تصوير5. الگوي پيشنهادي پژوهش پيرامون سازماندهي منطقي اقلام اطلاعاتي و مرتبسازي آنها بر اساس بسامد استفاده (مراجعه) از ديدگاه كاربران
بحث و نتيجهگيري
در جامعة اطلاعاتي امروز، وبسايتها يكي از مهمترين بسترهاي دسترسي به اطلاعات به شمار ميآيند و از نقش و اهميت زيادي در امر اطلاعرساني و ارائه خدمات به كاربران برخوردار هستند. طراحي و ايجاد وبسايت براي كتابخانه، سبب تسهيل دسترسي كاربران به اطلاعات و خدمات مورد نياز، سادهسازي فرايندهاي ارتباطات و كاهش هزينهها ميشود. از اينرو، وبسايتها به منظور ايفاي اين نقش بايد ويژگيهاي خاصي را دارا باشند. يكي از مهمترين اين ويژگيها سازماندهي منطقي اقلام اطلاعاتي است. از اين رو، پژوهش حاضر با توجه به اين كاستي عمده كه بر اساس مرور مطالعات داخلي و خارجي بهدست آمده، صورت گرفته است. نتايج به دست آمده از روش مكاشفهاي و مرتب سازي كارتها، گوياي اين واقعيت است كه بين محل قرارگيري اقلام اطلاعاتي با انتظارهاي كاربران از آن محل، هماهنگي مطلوبي وجود ندارد (كمتر از حد متوسط است). همة اين موارد گوياي اين نكته است كه وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي از نظر سازماندهي اقلام اطلاعاتي در برخي موارد به بازنگري نياز دارد. ريشه اين امر (مطلوب نبودن سازماندهي مقولههاي اطلاعاتي از ديدگاه كاربران) حداقل از دو جنبه قابل بررسي است: نخست اينكه، وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي توسط افرادي خارج از حوزة كتابداري (متخصصان علوم رايانه) و بدون بهرهگيري از نظرهاي كتابداران طراحي شده است. در اين حالت، بديهي است كه اين افراد شناخت كافي از ويژگيهاي جامعة استفادهكننده ندارند. از اين رو، نظام طراحي شده توسط آنها با قابليت درك و نيازهاي كاربران همخوان نيست. براي رفع اين مشكل، ضروري است نظام در هر مرحله از طراحي، توسط كاربران ارزيابي شد. راه حل دوم، بهرهگيري از كتابداران متخصص در اين زمينه، به عنوان مشاوران اطلاعاتي است. دوم، وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي توسط كتابداران و يا متخصصان حوزه كتابداري طراحي شده است. با وجود اين، از سازماندهي منطقي برخوردار نيست. اگر چنين فرضي درست باشد، ريشة آن حداقل از دو جنبه قابل بررسي است:
1. كتابداران با ويژگيهاي جامعة استفادهكننده به خوبي آشنا نيستند و از نيازهاي آنها آگاهي كافي ندارند. اين امر ميتواند ناشي از ارتباط ضعيف كتابداران با جامعة استفادهكننده باشد.
2. با وجود آنكه سازماندهي اطلاعات يكي از تخصصهاي كتابداران است و پژوهشهاي زيادي در زمينة اهميت طراحي كاربرمدار و شيوههاي سازماندهي اطلاعات در بازيابي اطلاعات از نظام انجام شده است، همچنان وبسايت كتابخانهها به عنوان يك نظام اطلاعاتي، سازماندهي مطلوب ندارد. اين امر ميتواند به دليل نبود آگاهي و توجه كتابداران به نتايج پژوهشهاي انجام گرفته در اين زمينه باشد.
بنابراين، از آنجا كه اين پژوهش وضعيت سازماندهي اقلام را از رويكرد كاربران بررسي كرده است، ميتواند به بازنگري محل قرارگيري برخي از اقلام اطلاعاتي درون مقولهها براساس منطق كاربران بينجامد و به واسطة ارائه الگويي مناسب براي سازماندهي مقولههاي اطلاعاتي، به طراحي هر چه بهتر وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي به طراحان كمك كند. در ادامه، بر اساس آنچه گفته شد وبه منظور انجام پژوهشهاي بيشتر در اين زمينه، پيشنهادهاي كاربردي ارائه ميشود.
پيشنهادهايي براي پژوهشهاي بيشتر
با توجه به اين نكته كه سازماندهي اقلام اطلاعاتي وبسايتهاي كتابخانهها بايد به گونهاي باشد كه براي همه كاربران در هر سطحي قابل فهم و استفاده باشد، پيشنهاد ميشود پژوهشي پيرامون ميزان منطقي بودن سازماندهي اقلام اطلاعاتي، قابليت درك و پيشبينيپذيري برچسب مقولهها از ديدگاه ديگر كاربران وبسايت كتابخانهها (نظير كارمندان، اعضاي هيئت علمي و ...) نيز انجام شود. يافتههاي اين پژوهش از آن جهت كه ميتواند دانش كافي براي دست يافتن به منطق كلي در رابطه با دستهبندي اقلام از ديدگاه كاربران فراهم آورد، اهميت دارد.
پيشنهاد ميشود با توجه به الگوي پيشنهادي، يك وبسايت كتابخانهاي طراحي شود و ديدگاه كاربران نسبت به آن از نظر ميزان منطقي بودن سازماندهي، قابليت درك برچسبها و پيشبينيپذير بودن برچسبهاي به كار رفته براي مقولههاي اطلاعاتي، در يك آزمون استفادهپذيري ، مورد مطالعه قرار گيرد و بر اساس آن ايرادهاي احتمالي الگو برطرف و در صورت نياز، مواردي به آن افزوده شود.
منابع
اصغريپوده، احمدرضا (1380). بررسي عناصر و ويژگيهاي مطرح در طراحي وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي. پاياننامه كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاعرساني، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي، دانشگاه فردوسي مشهد، مشهد.
تيلور، آرلين جي (1381). سازماندهي اطلاعات. (محمد حسين دياني، مترجم). مشهد: كتابخانه رايانهاي.
فتاحي، رحمتالله و محمد حسنزاده (1383). بررسي و ارزيابي شيوههاي سازماندهي اطلاعات در وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي، مجموعه مقالات سمينار سايتهاي وب كتابخانهها: طراحي و ارزشيابي، دي 24، (ص 203-177).
فتاحي، رحمتالله و محمد حسنزاده (1385). نظر سنجي از كتابداران متخصص پيرامون شيوههاي سازماندهي اطلاعات در وبسايت كتابخانههاي دانشگاهي، گزارشي از مرحله دوم يك طرح پژوهشي. فصلنامه كتابداري و اطلاعرساني، 9 (4).
فرودي، نوشين (1380). ارزيابي صفحات وب كتابخانههاي دانشگاهي ايران و ارائه الگوي پيشنهادي. پاياننامه كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاعرساني، دانشكده مديريت و اطلاعرساني پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني ايران، تهران.
Alastaire, S. G. (1997). Testingthe surf: Criteria for evaluating internet information resources. The Publice Access Computer Systems Review, (3). Retrived August 1, 2010, from
http://info.lib.Uh.edu/pr/v8/n3/smith8n3.html Card, S. (1982). User perceptual mechanisms in the search of computer command menus, CHI '82 proceedings of the 1982 conference on human factors in computing systems. Proceedings of the CHI Conference on Human Factors in Computing Systems, )pp. 190-196(. New York: Association for Computing Machinery.
Hochheiser, H., & Shneiderman, B. (2002). Performance benefits of simultaneous over sequental menu as task complexity increases. Information Journal of Human-Computer Interaction, 12 (2). 173-192.
Jeng, J. H. (2006). Usability of the digital library: An evaluation model. Unpublished doctoral dissertation, Rutgers University, New Brunswick, New Jersey. Retrieved 14, 2010, from
http://gradworks.umi.com/32/03/3203382.html Kuchi, T. (2006). Communicating mission: An analysis of academic library web sites. Journal of Academic Librarianship. 32 (2), 148-154.
Lee, D. & Yoon, W. (2003). Quantitative results assessing design issues of selection – supportive menus. International Journal of Industrial Ergonomics, 33, 41-52.
Kurtenbach, G., Fitzmaurice, G.W., Own, R. N., & Baudel, T. (1999). The hotbox: Efficient access to a large number of menu-items, CHI '82 proceedings of the 1982 conference on human factors in computing systems. Proceeeing of the CHI conference on human factors in computing systems May 15-20, (pp. 231-237). New York: ACM Press.
Lee, H. L., & Carlyle, A. (2002). Academic library gateways to online information: Taxonomy of organizational. In J. Maria , Huertas-Lopez, & J. Francisco (Eds.), in Challenges in Knowledge Representation and Organization for the 21st Century: Integration of Knowledge Across Boundaries. Proceedings of the 7th ISKO International Conference held in Granada, July 10-13, (pp. 155-164). Granda, Spain: Ergon Verlag.
McGillis, L., & Toms, E. G. (2001). Usability of the academic library web site: Implications for design. College & Research Libraries. 62 (4).
Mehlenbacher, B., Duffy, T., & Palmer, J. (1989). Finding information on menu: Linking menu organization to the users goals, Human- Computer Interaction, 4, 231-251.
Raward, R. (2002). Academic library web site design principle development of cheklist. AARL, 132 (2), 123-136. Retrieved September 15, 2010, from www. Alia. Org.av/ ections/ucrls/aael
Sears, A., & Shneiderman, B. (1994). Split Menus: Effectively using selection frequency to organize menus, ACM Transactions on Computer-Human Interaction (TOCHI), 1 (1), 27-51.
Somberg, B. L. (1987). A Comparison of rule-based and positionally constand arrangements of computer menu items. Proceedings of the SIGCHI/GT Conference on Human factors in Computing Systems and Graphics Interface, Toronto, Ont, Canada, April 5-9, (255-260). NewYork: ACM
فصلنامه كتابداري و اطلاع رساني (اين نشريه در www.isc.gov.ir نمايه مي شود) |
|
59 _ شماره سوم,جلد 15 |
.