Review
چكيده
در اين پژوهش تعداد 233 عنوان كتاب فارسي حوزه علوم اجتماعي داراي نمايه پاياني از نظر رعايت ملاكهاي كمّي استاندارد ايزو 999 با روش پيمايشي بررسي شده است. يافتههاي پژوهش نشان داد:
1. ميزان رعايت ملاكهاي ارزيابي ايزو در نمايههاي پاياني مورد بررسي 49/54% ميباشد.
2. درصد كتابهاي داراي نمايه پاياني 92/5% از كل كتابهاي منتشر شده در اين حوزه ميباشد.
3.تراكم نمايه22/3% ميباشد.
4. انواع نمايه از نظر نوع تهيه شامل50% نمايه بنيادي و50% نمايه ترجمه و از نظر شيوه چاپ و ساختار مدخل شامل نمايه ساده با 55/77% و نمايه برون بافتي با 81/15% و نمايه درون بافتي با63/6% ميباشد.
5. در بين رشتههاي مختلف از نظر ميزان رعايت ملاكهاي ارزيابي ايزو تفاوتي معنادار وجود دارد.
6. از نظر رعايت ملاكهاي ارزيابي ايزو در بين ناشران دولتي و خصوصي و همچنين در نمايه بنيادي و ترجمه تفاوتي معنادار وجود ندارد.
كليد واژهها: نمايه پايان كتاب، استاندارد ايزو 999، كتابهاي فارسي، علوم اجتماعي.
مقدمه
با بروز انقلاب صنعتي و پيدايش و تكوين فناوريهاي نوين، حجم مواد انتشاراتي افزايش يافت. افزايش حجم انتشارات، دستيابي به مدارك منتشر شده در حوزههاي مختلف موضوعي، تشخيص منابع مرتبط و مفيد را از ميان انبوه اطلاعات انتشاريافته دشوار كرد. محقق ديگر نميتوانست براي دستيابي به مدارك، از ارتباطهاي شخصي استفاده كند، زيرا كثرت محققان در يك حوزه موضوعي و تخصصي شدن رشتهها و افزايش اطلاعات موضوعي، اتكا به چنين ابزاري را براي تبادل اطلاعات مورد سؤال قرار داد. در قرن نوزدهم، با افزايش بيش از پيش اطلاعات و ارتباطات بين رشتههاي علوم و افزايش اطلاعات تخصصي، كتابداري سنتي توان پاسخگويي به نيازهاي اطلاعاتي محققان را نداشت. از دهه 1950 به بعد، نمايه(به مفهوم نوين آن) همچون راه حلي براي تسهيل دسترسي به نيازهاي اطلاعاتي محققان، پا به عرصه ظهور نهاد (گيلوري، 1375).
امروزه در كنار رشد سريع منابع اطلاعاتي، جامعه بيش از پيش به كاهش اتلاف وقت و افزايش استفاده از آن گرايش دارد و پرهيز از زيادهگويي و خواندنيهاي غيرضروري، تمايل به تندخواني، ساده و مختصرگويي، استفاده از حداقل واژگان روشن و بيابهام، از خصوصيات ذهني فراگير دنياي معاصر است(آذرنگ، 1378). در اين ميان، علم كتابداري و اطلاعرساني با توجه به ماهيت و رسالتش، نمايه را راهكاري جهت دسترسي به حداكثر اطلاعات مرتبط و ممكن موجود در كتاب در كمترين زمان قرار داده است.
نمايه كتاب، در واقع مخزن اطلاعات فشرده، بسته بندي شده و رديف شده كتاب است كه اگر براساس اصول و روشهاي منظم و فني نمايهسازي تدوين شده باشد، مجموعه اطلاعات موجود در كتاب را به خوبي نشان ميدهد. اما با وجود اهميت نمايهسازي در بازنمودن محتواي اطلاعاتي كتاب و فرايند آمادهسازي و توليد فني آن، در آثار فارسي جز يكي دو مورد پژوهش و چند نوشته كوتاه، مطلب چنداني در باره نمايهسازي كتاب وجود ندارد. بر اين اساس، از وضع نمايه پايان كتاب در ايران بويژه در حوزه علوم اجتماعي تصوير روشني در دست نيست. بنابراين، لازم است به اين مسئله پرداخته شود كه در عصر اطلاعات كه هر آنچه به اطلاع مربوط است و از جمله كتاب، دستخوش تحولات سريع است، آن بخش از كتاب كه ماهيتي اطلاعاتيتر از ساير بخشها دارد، چه وضع و چشماندازي دارد.
پيشينة پژوهش
مزيناني (1373) نمايههاي كتابهاي علوم پزشكي منتشر شده در سالهاي 1368-1372 و شريفيان(1376) نمايههاي انتهاي كتابهاي زبان و ادب فارسي انتشار يافته بين سالهاي 1370- 1374 را بررسي كردهاند. اين پژوهشها نشان داد حدود 10% از كتابهاي مورد بررسي داراي نمايه پاياني بوده و كمتر از 4% از اين نمايهها بيش از 75% از معيارهاي مورد نظر را رعايت كردهاند. كريمي (1378) در پژوهشي ميزان رعايت استانداردهاي بين المللي ايزو(999:1996)در نمايههاي پاياني تعداد 584 عنوان كتاب منتشر شده در سالهاي 1373-1377 در حوزه تاريخ معاصر ايران را مورد بررسي قرار داد. وي دريافت كه بيش از نيمي از كتابهاي فارسي تاريخ معاصر ايران فاقد نمايه پاياني كتاب بوده و بيش از50% ، استانداردهاي ايزو را بطور كامل رعايت نكردهاند. آبادطلب (1378) نيز وضعيت نمايههاي كتابهاي فارسي علوم فني و مهندسي انتشار يافته طي سالهاي 1367- 1376 را بررسي كرد و نتيجه گرفت كه 5/7% از كتابهاي مورد بررسي داراي نمايه بوده است.
در خارج از كشور نيز مطالعات متعددي در عرصه نمايههاي پايان كتاب صورت گرفته كه در ادامه به برخي از مهمترين اين تحقيقات اشاره ميشود.
ديوداتو[4] (1991)و بيشاپ، ليدي و ستل[5](1991) در پژوهشهايي جداگانه، نمايههاي انتهايي كتابهاي حوزههاي هنر، علوم انساني، علوم و فناوري و علوم اجتماعي را مورد بررسي قرار دادند. پژوهش نشان داد حدود 84% از كتابهاي مورد بررسي داراي نمايه است و در حدود 80% از آنها نظام ارجاعها بهكار برده شده است.
ديوداتو و گانت[6] 1991)) در يك مطالعه اكتشافي[7] ويژگيهاي نمايههاي انتهاي كتاب را كه توسط دو گروه نويسنده و غيرنويسنده تهيه شده بود، مورد بررسي قرار دادند و دريافتند كه غير نويسندهها (كه احتمالاً نمايهساز حرفهاي بودند) نمايه را با تعداد صفحهها و معرفهاي بيشتري تهيه ميكنند.
وب[8] (1994) طي پژوهشي، با ارزيابي نمايههاي زندگينامههاي نوشته شده براي كودكان دريافت كه تنها حدود 40% از اين كتابها داراي نمايه بوده و در همه نمايهها از لغتهاي مناسب با سطح خوانايي كودكان استفاده شده بود. واينبرگ[9] (2000) نمايههاي پايان كتاب در فرانسه را بررسي و مشخص كرد كه اغلب كتابهاي فرانسوي معاصر فاقد نمايه است. رين و هنسلماير[10] (2000) و اولاسون[11] (2000) ميزان استفادهپذيري نمايههاي پايان كتابها را مورد مطالعه قرار دادند و نتيجه گرفتند كه متغيرهايي مانند شيوه مدخلآرايي، نظام هادي و سبك نمايهسازي، بر ميزان استفادهپذيري نمايهها مؤثرند. واندر ميج[12] (2002) تأثير سبك نمايه در جستجو را بررسي كرد و نتيجه گرفت كه سبك تراز شده در مقايسه با سبك تورفته و متوالي عملكرد بهتري دارد. بارنوم[13] و همكاران (2004) جستجو از طريق نمايه پايان كتاب و تمام متن را بررسي كردند و نتيجه گرفتند كه كاربران جستجوي تمام متن را به استفاده از نمايه ترجيح ميدهند، ولي هنگام استفاده از نمايه اطلاعات را سريعتر بازيابي ميكنند.
هدف پژوهش
هدف اصلي پژوهش حاضر، ارزيابي نمايههاي پاياني كتابهاي فارسي حوزه علوم اجتماعي منتشر شده در سال 1382 براساس معيارهاي كمّي استاندارد ايزو 999 و تعيين نقاط قوّت و ضعف آنهاست.
سؤالهاي تحقيق
سؤال اصلي
ميزان انطباق نمايههاي پايان كتاب جامعه مورد مطالعه با ملاكهاي ارزيابي استاندارد ايزو 999 چگونه است؟
سؤالهاي فرعي
1. چه ميزان از كتابهاي جامعه مورد مطالعه داراي نمايه پايان كتاب هستند؟
2. نسبت ميانگين صفحههاي نمايه به صفحههاي كتاب چقدر است؟
3. انواع نمايه از نظر نوع و وجود يادداشت مقدمه در جامعه مورد بررسي چگونه است؟
4. وضعيت نمايههاي پايان كتاب جامعه مورد مطالعه از نظر سطحبندي نمايه چگونه است؟
5. از نظر ميزان انطباق با ملاكهاي ارزيابي، چه تفاوتي ميان نمايههاي پايان كتاب رشتههاي مختلف وجود دارد؟
6. ميزان رعايت معيارهاي تهيه نمايه پاياني كتاب از سوي ناشران مختلف چگونه است؟
7. از نظر ميزان انطباق با ملاكهاي ارزيابي، چه تفاوتي ميان نمايههاي بنيادي و ترجمهاي (كتابهاي تأليفي و ترجمهاي) پايان كتاب وجود دارد؟
روش پژوهش، جامعه آماري و ابزار گردآوري دادهها
اين پژوهش از نوع كاربردي است و به روش پيمايشي انجام شده است. جامعه اين پژوهش شامل كليه كتابهاي فارسي حوزه علوم اجتماعي در رشتههاي كتابداري، روانشناسي، علوم اجتماعي، علوم سياسي، اقتصاد، حقوق، علوم تربيتي، مديريت و خدمات اداري، حسابداري و جغرافيا، منتشر شده در سال1382 است كه در كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و كتابخانه آستان قدس رضوي قابل دستيابي بوده و داراي چهار ويژگي ميباشند: به زبان فارسي تأليف يا ترجمه شده باشند؛ ويرايش اول باشند؛ كتاب مرجع نباشند و داراي نمايه پايان كتاب باشند.
مشخصاًت كتابشناختي كتابهاي داراي نمايه با توجه به سه ناحيه[14] موضوع، سال نشر و نمايه كتاب از نسخه الكترونيكي كارنامه نشر[15] تهيه شد. تعداد عناوين كتابهاي فارسي منتشر شده داراي نمايه در سال 1382 در حوزه علوم اجتماعي 258 عنوان بود كه با حذف كتابهاي مرجع و كتابهاي ويرايش دوم و بعد كه 25 عنوان بود، تعداد 233 عنوان كتاب در 10رشته از حوزه علوم اجتماعي به عنوان جامعه پژوهش در نظر گرفته شد. طبق جدول مورگان تعداد نمونه لازم براي اين تحقيق 144عنوان كتاب بود، ولي براي 168 عنوان كتاب واجد شرايط تحقيق كه در كتابخانههاي دانشگاه فردوسي و كتابخانه مركزي آستان قدس رضوي در دسترس بود، سياهه ارزشيابي تكميل شد و نمونهگيري به عمل نيامد. با توجه به متغيرهاي مورد نظر در اين پژوهش و ملاكهاي ارزيابي نمايه پايان كتاب براساس ملاكهاي كمّي استاندارد ايزو999، فهرستي از ملاكهاي ارزيابي در قالب سياهه وارسي (چك ليست) حاوي 21 عامل تهيه شد. دادههاي مورد نياز پژوهش بر اين اساس و با مراجعه مستقيم به هر كتاب و مشاهده نمايه پاياني كتابها گردآوري شد.
يافتهها
سؤال اصلي پژوهش: ميزان انطباق نمايههاي پايان كتاب جامعه مورد مطالعه با ملاكهاي ارزيابي استاندارد ايزو999 چگونه است؟
از نظر بارنوم (2004) پيدايش استانداردها و دستورالعملهاي نمايهسازي نشانگر تلاش براي ايجاد نمايههاي مؤثرتر و كاراتر پايان كتاب ميباشد و پايبندي به استانداردها، ميزان رويارويي با نمايههاي معيوب و كاملا اشتباه را كاهش ميدهد.
ملاكهاي كمّي ارزيابي استاندارد ايزو 999- 1996 براي نمايههاي پاياني كتاب شامل 9 عامل ميباشد. نتايج بررسي اين ملاكها در جدول شماره1 ارائه شده است.
جدول شماره1. توزيع و درصد فراواني رعايت ملاكهاي ارزيابي استاندارد ايزو در نمايههاي پايان كتاب
168= N
رديف
|
ملاكهاي ارزيابي
|
فراواني
|
درصد فراواني
|
1
|
يادداشت مقدماتي
|
10
|
6%
|
2
|
ارجاعها
|
55
|
7/32%
|
3
|
يادداشت دامنه
|
1
|
6/0%
|
4
|
توضيحگر
|
115
|
5/68%
|
5
|
نقطهگذاري
|
رعايت شده
|
74
|
44%
|
تاحدودي
|
67
|
9/39%
|
6
|
نظم الفبايي
|
160
|
2/95%
|
7
|
تورفتگي
|
124
|
8/73%
|
8
|
حروف چاپي مناسب
|
55
|
7/32%
|
9
|
صفحه شمار
|
163
|
97%
|
-
|
جمع فراواني و ميانگين نسبتها
|
824
|
49/54%
|
-
|
X2
|
208
|
-
|
p
|
000/0
|
ميزان رعايت ملاكهاي ارزيابي در نمايههاي پاياني مورد بررسي براساس ميانگين نسبتها 49/54% ميباشد كه درصد نسبتاً متوسطي است. اگر نقطه 50% را مبنا قرار دهيم، ميزان رعايت ملاكهاي رعايت قواعد صفحهشمار، رعايت نظم الفبايي(فارسي)، رعايت قواعد نقطهگذاري، رعايت قواعد تورفتگي و استفاده از كلمه يا عبارات توضيحگر بيش از 50% ميباشد و ميتوان گفت در اين موارد نسبتاً متوسط عمل شده است و ميزان رعايت ملاكهاي: استفاده از حروف چاپي مناسب، استفاده از ارجاعها، وجود يادداشت مقدمه و يادداشت دامنه زير 50% ميباشد و ميتوان گفت در اين موارد ضعيف عمل شده است. همچنين، براساس مجذور كاي محاسبه شده با اطمينان 99% بين ميزان رعايت 9 ملاك ارزيابي تفاوتي معنادار وجود دارد.
سؤالهاي فرعي پژوهش
1. چه ميزان از كتابهاي جامعه مورد مطالعه داراي نمايه پايان كتاب هستند؟
كتاب بدون نمايه مانند شهر بدون راهنماست؛ همچنين نمايه پايان كتاب ابزار لازم و ضروري براي بازيابي اطلاعات مندرج در كتاب است كه داشتن آن صفت مشخصه يك كتاب خوب ميباشد(Olanlokun&Ojo,1998).
دادههاي به دست آمده حاكي از آن است كه رشته كتابداري با 12/21% داراي بيشترين و رشته علوم تربيتي با 89/1% داراي كمترين درصد كتابهاي داراي نمايه است. به طور كلي، در جامعه مورد بررسي، درصد كتابهاي داراي نمايه پاياني 92/5% از كل كتابهاي منتشر شده حوزه مورد مطالعه در سال 82 ميباشد. براساس مجذور كاي محاسبه شده، با اطمينان 99% بين ميزان كتابهاي داراي نمايه در رشتههاي مختلف از نظر آماري تفاوتي معنادار وجود دارد. با توجه به يافتههاي به دست آمده، ميتوان گفت كه رشتههاي كتابداري و علوم سياسي(29/20%)؛ و رشتههاي علوم اجتماعي(85/7%)، جغرافيا(14/7%)، حسابداري(06/6%)، حقوق(91/5%)، مديريت(48/5%) و اقتصاد(13/5%)؛ و رشتههاي روانشناسي(51/3%) و علوم تربيتي(89/1%) در قالب سه گروه در نمايهسازي كتابهاي خود مشابه عمل كردهاند. نتايج آزمون همبستگي پيرسون[16](28/0=p) نشان داد كه بين كتابهاي منتشر شده در هر رشته و كتابهاي داراي نمايه پاياني، رابطهاي معنادار وجود ندارد.
2. نسبت ميانگين صفحههاي نمايه به ميانگين صفحههاي كتاب چقدر است؟
با توجه به تفصيل و تنوع موضوعهاي مدرك، نمايه بايد به اندازه كافي به جزئيات بپردازد تا نيازهاي اطلاعاتي كاربران برآورده شود. طبق تخمين كلي شيوهنامه شيكاگو، با توجه به اندازه كوچكتر"حروف و پايه حروف" نمايه، و اينكه صفحههاي آن دو ستونه باشد، تعداد صفحههاي يك نمايه متوسط، حدود يك پنجاهم تا يك بيستم(يعني 2 تا 5%) متن است (محمديفر، 1381). حال اين سؤال در پي آن است كه نمايههاي پاياني كتاب چه حجمي از كتاب رادر برميگيرد. نتايج به دست آمده نشان داد كه بيشترين تراكم نمايه در رشته كتابداري(66/6% يا)و كمترين در رشته حسابداري(22/2% يا) است. تراكم نمايه در 168 عنوان كتاب بررسي شده براساس ميانگين نسبتها 22/3% يا ميباشد؛ يعني حجم نمايه در نمايههاي پاياني مورد بررسي در دامنه يك نمايه متوسط(يك پنجاهم تا يك بيستم متن) قرار دارد و از اين نظر خوب عمل شده است. براي بررسي تفاوت آماري ميانگين صفحههاي نمايه در رشتههاي مختلف، از آزمون تحليل واريانس[17] استفاده شد(جدول شماره2).
جدول شماره2. نتايج آزمون تحليل واريانس برروي ميانگين صفحههاي نمايه
منبع تغييرات
|
مجموع مجذورات
|
ميانگين مربعات
|
درجه آزادي
|
مقدار f
|
p
|
بين گروهي
|
129/3756
|
348/417
|
9
|
872/3
|
000/0
|
درون گروهي
|
151/17028
|
773/107
|
158
|
|
|
كل
|
280/20784
|
|
167
|
|
|
با توجه بهp محاسبه شده در آزمون تحليل واريانس برروي ميانگين صفحههاي نمايه، تفاوتي معنادار بين ميانگين صفحههاي نمايه در بين رشتههاي مختلف وجود دارد.
3. انواع نمايه از نظر نوع و وجود يادداشت مقدمه در جامعه مورد بررسي چگونه است؟ اين سؤال به طور كلي شامل دو بخش ميباشد: بخش اول انواع نمايه را از سه ديدگاه مورد بررسي قرار ميدهد: (3-1) انواع نمايه از نظر نوع تهيه،(3-2) انواع نمايه از نظر شيوه چاپ و ساختار مدخل،(3-3) انواع نمايه از نظر محتوا و پوشش؛ و بخش دوم شامل(3-4) وجود يادداشت مقدمه در نمايههاي پايان كتاب در جامعه مورد بررسي ميباشد. نتايج به دست آمده در مورد هر يك، به ترتيب زير ميباشد:
3-1. انواع نمايه از نظر نوع تهيه: شامل نمايه بنيادي، نمايه ترجمه و نماية اصل، با ارجاع به بدنه متن فارسي ميباشد. نتايج حاكي از آن است كه50% از نمايههاي پاياني حوزه مورد بررسي از نوع بنيادي و 50% از نوع ترجمه ميباشد. بيشترين فراواني در نمايههاي بنيادي(كتابهاي بنيادي) مربوط به رشته كتابداري(77/77%) و سپس رشته حقوق(47/76%) و كمترين فراواني مربوط به رشته علوم اجتماعي(95/30%) ميباشد. بيشترين فراواني در نمايههاي ترجمه (كتابهاي ترجمهاي) مربوط به رشته علوم اجتماعي(04/69%) و كمترين فراواني به رشتههاي حقوق(52/23%) و كتابداري(22/22%) مربوط ميباشد. نمايه اصل با ارجاع به بدنه متن فارسي، فقط در رشته مديريت (6/3%) وجود داشت.
3-2. انواع نمايه از نظر شيوه چاپ و ساختار مدخل: شامل نمايه ساده، نمايه درونبافتي و نمايه برون بافتي ميشود. نتايج حاكي از آن است كه بيشترين فراواني به ترتيب به نمايه ساده (55/77%) و سپس نمايه برون بافتي(81/15%) و نمايه درون بافتي(63/6% ) مربوط ميباشد. 28 عنوان از 168عنوان كتاب داراي نمايه پاياني، داراي دو نمايه پاياني(نمايه نامها و نمايه موضوعي) به تفكيك بودند كه اين دو نمايه در همه موارد ساختار واحدي نداشتند.
3-3. انواع نمايه از نظر محتوا و پوشش: به دو گروه تفكيكي و تركيبي تقسيم ميشود. نمايه تفكيكي نيز خود به دو گروه نماية نامها و نماية موضوعي تقسيم ميشود.
نتايج حاكي از آن است كه نمايه نامها (3/33%) بيشترين فراواني و نمايه موضوعي(2/29%) دومين فراواني و نمايه تركيبي(8/20% )سومين فراواني و هر دو نمايه نامها و موضوعي به تفكيك (7/16%) كمترين فراواني را داراست و در 28 عنوان كتاب، هر دو نمايه نامها و موضوعي به تفكيك وجود داشت. به طور كلي، در نمايههاي پاياني مورد بررسي 16/79% نمايه تفكيكي و 83/20% نمايه تركيبي وجود داشت.
3-4. وجود يادداشت مقدمه در نمايههاي پايان كتاب: بيشترين درصد نمايههاي داراي يادداشت مقدمه مربوط به رشته حقوق(41/29%) و كمترين درصد مربوط به رشته علوم سياسي(33/3%) ميباشد. نمايههاي پايان كتاب در رشتههاي كتابداري، اقتصاد، علوم تربيتي و مديريت، اساساً فاقد يادداشت مقدمه بودند و براساس مجذور كاي محاسبه شده با اطمينان 99% بين ميزان وجود يادداشت مقدمه در بين رشتههاي مختلف از نظر آماري تفاوتي معنادار وجود دارد. به طور كلي، براساس ميانگين نسبتها، در 95/5% نمايهها يادداشت مقدمه وجود دارد و نمايههاي مورد بررسي از اين نظر وضعيت خوبي ندارند. به عبارت ديگر، تهية يادداشت مقدمه به عنوان راهنماي نمايه، مورد كمتوجهي نمايهسازان كتابها قرار گرفته است.
4. وضعيت نمايههاي پايان كتاب جامعه مورد مطالعه از نظر سطحبندي نمايه چگونه است؟
ساختار[18] مدخل ممكن است به يكي از چند حالت زير باشد:
1. مدخل و جاينما(يك سطحي)
2. مدخل و مدخل فرعي و جاينما (دو سطحي)
3. مدخل، مدخل فرعي و زير مدخل فرعي(سه سطحي)
4. مدخل، مدخل فرعي و زير مدخل فرعي و زير ـ زير مدخل فرعي(چهار سطحي). معمولاً نمايه حداكثر داراي سه سطح است، اما در صورت نياز، نمايه را تا هر چند سطح كه لازم باشد، ميتوان گسترش داد. گرچه سطحبندي نمايه اصولاً براي راحتي خواننده انجام ميشود، با اين حال، در اغلب موارد نمايهسازي دو سطحي كافي و مرجح است(محمديفر، 1381). در تحقيق حاضر نيز نمايههاي پاياني بر اين اساس مورد بررسي قرار گرفت. نتايج حاكي از آن است كه بيشترين نوع سطحبندي نمايه از نوع يك سطحي(55/77%) و كمترين از نوع چهار سطحي(02/1%) ميباشد. ساختار يك سطحي و دو سطحي در مجموع با 44/97% تشكيل دهنده ساختار نمايهسازي بخش اعظمي از نمايههاي پايان كتاب در جامعة مورد بررسي ميباشد.
5- از نظر ميزان انطباق با ملاكهاي ارزيابي، چه تفاوتي ميان نمايههاي پايان كتاب رشتههاي مختلف وجود دارد؟
در جدول شماره 3، توزيع و درصد فراواني رعايت هر يك از اين ملاكها به تفكيك رشته ارائه شده است.
جدول شماره3. ميزان رعايت ملاكهاي ارزيابي استاندارد
ايزو در نمايههاي پايان كتاب به تفكيك هر رشته
168= N
نتايج حاكي از آن است كه بيشترين انطباق نمايهها با ملاكهاي استاندارد در نمايههاي پايان كتاب به قواعد صفحه شمار (02/97%) و كمترين انطباق به يادداشت مقدمه (59/0%) مربوط ميباشد. با توجه به مجذور كاي محاسبه شده با اطمينان 99% فقط از نظر وجود يادداشت دامنه در بين نمايههاي پاياني رشتههاي مختلف تفاوت معناداري وجود ندارد و از نظر رعايت 8 ملاك ارزيابي ديگر در بين رشتههاي مختلف تفاوتي معنادار وجود دارد. همچنين، بيشترين درصد رعايت ملاكهاي ارزيابي استاندارد ايزو در رشته كتابداري(43/65% ) و كمترين در رشته علوم تربيتي(47/47%) ميباشد كه با توجه به مجذور كاي محاسبه شده با اطمينان 99% در بين رشتههاي مختلف از نظر ميزان رعايت ملاكهاي ارزيابي تفاوتي معنادار وجود دارد.
6. ميزان رعايت ملاكهاي ارزيابي نمايه پاياني كتاب از سوي ناشران مختلف چگونه است؟
كتابهايي كه نمايه پاياني آنها مورد ارزيابي قرار گرفت مربوط به 87 ناشر بود كه براساس فهرست ناشران فعال سال 82 [19] از بانك اطلاعاتي ناشران خانه كتاب، ناشران به دو گروه ناشران دولتي و خصوصي تقسيم شدند. از مجموع 87 ناشر كتابهاي داراي نمايه، تعداد26 ناشر دولتي و 61 ناشر خصوصي بودند، به طوري كه 26 ناشر دولتي، 59 كتاب داراي نمايه و 61 ناشر خصوصي، 109 كتاب داراي نماية مورد ارزيابي در اين پژوهشرا منتشر كرده بودند. سپس نمايههاي مورد بررسي براساس نوع ناشر(دولتي و خصوصي) به دو دسته تفكيك و ميزان فراواني و درصد رعايت ملاكهاي ارزيابي در دو گروه نمايههاي پاياني كتابها استخراج شد كه نتايج آن در جدول شماره4 ارائه شده است.
جدول شماره4. وضعيت رعايت ملاكهاي ارزيابي استاندارد ايزو
در نمايه پايان كتاب در ناشران دولتي و خصوصي
رديف
|
ناشران
ملاكها
|
دولتي
تعداد عناوين كتاب داراي نمايه=59
|
خصوصي
تعداد عناوين كتاب داراي نمايه=109
|
X2
|
P
|
فراواني
|
درصد
|
فراواني
|
درصد
|
1
|
مقدمه
|
4
|
77/6%
|
6
|
5/5%
|
07/0
|
78/0
|
2
|
نظام ارجاعها
|
29
|
15/49%
|
26
|
85/23%
|
56/8
|
003/0
|
3
|
يادداشت دامنه
|
1
|
69/1%
|
0
|
0
|
-
|
-
|
4
|
عبارت توضيحگر
|
45
|
27/76%
|
70
|
22/64%
|
02/1
|
31/0
|
5
|
نقطهگذاري
|
رعايت شده
|
25
|
37/42%
|
49
|
95/44%
|
1/0
|
74/0
|
تا حدودي
|
28
|
45/47%
|
39
|
77/35%
|
45/1
|
22/0
|
6
|
نظم الفبايي
|
59
|
100%
|
101
|
66/92%
|
25/0
|
61/0
|
7
|
تورفتگي
|
46
|
96/77%
|
78
|
55/71%
|
24/0
|
62/0
|
8
|
حروف چاپي
|
18
|
5/30%
|
37
|
94/33%
|
13/0
|
71/0
|
9
|
صفحهشمار
|
59
|
100%
|
104
|
41/95%
|
12/0
|
72/0
|
-
|
جمع كل
|
314
|
13/59%
|
510
|
98/51%
|
44/0
|
5/0
|
نتايج حاكي از آن است كه بيشترين درصد رعايت ملاكهاي ارزيابي استاندارد ايزو در ناشران دولتي مربوط به رعايت نظم الفبايي(100%) و صفحه شمار(100%) و در ناشران خصوصي مربوط به رعايت صفحه شمار(100%) ميباشد و كمترين درصد رعايت ملاكهاي ارزيابي استاندارد ايزو در ناشران دولتي و خصوصي مربوط به رعايت يادداشت دامنه است. همچنين، براساس مجذور كاي محاسبه شده، در بين ناشران دولتي و خصوصي از نظر استفاده از نظام ارجاعها با اطمينان 99% تفاوتي معنادار وجود دارد و به طور كلي از نظر رعايت ملاكهاي ارزيابي استاندارد ايزو با اطمينان 99% تفاوت معناداري وجود ندارد؛ يعني ناشران دولتي و خصوصي در رعايت ملاكهاي نمايهسازي پايان كتاب به شيوهاي تقريباً مشابه عمل كردهاند.
7. از نظر ميزان انطباق با ملاكهاي ارزيابي، چه تفاوتي ميان نمايههاي بنيادي و ترجمهاي(كتابهاي تأليفي و ترجمهاي) پايان كتاب وجود دارد؟
نمايههاي پايان كتاب مورد بررسي براساس اينكه كتاب تأليف يا ترجمه بود، به دو دسته نمايه بنيادي و ترجمهاي تفكيك گرديد. ميزان فراواني و درصد رعايت ملاكهاي ارزيابي در دو گروه نمايههاي پاياني تأليفي و ترجمه استخراج شد كه نتايج آن در جدول شماره5 ارائه شده است.
جدول شماره5. وضعيت رعايت ملاكهاي ارزيابي در نمايه بنيادي و ترجمهاي
168= N
رديف
|
نوع نمايه
ملاكهاي ارزيابي
|
بنيادي
تعداد=84
|
ترجمهاي
تعداد=84
|
X2
|
P
|
فراواني
|
درصد
|
فراواني
|
درصد
|
1
|
مقدمه
|
5
|
95/5%
|
5
|
95/5%
|
54/0
|
46/0
|
2
|
نظام ارجاعها
|
25
|
76/29%
|
30
|
71/35%
|
54/0
|
46/0
|
3
|
يادداشت دامنه
|
0
|
0
|
1
|
19/1%
|
-
|
-
|
4
|
عبارت توضيحگر
|
60
|
42/71%
|
55
|
47/65%
|
26/0
|
6/0
|
5
|
نقطهگذاري
|
رعايت شده
|
39
|
42/46%
|
35
|
66/41%
|
18/0
|
67/0
|
تا حدودي
|
36
|
85/42%
|
31
|
9/36%
|
45/0
|
5/0
|
6
|
نظم الفبايي
|
78
|
85/92%
|
82
|
61/97%
|
13/0
|
71/0
|
7
|
تورفتگي
|
52
|
9/61%
|
72
|
71/85%
|
25/4
|
03/0
|
8
|
حروف چاپي
|
24
|
57/28%
|
31
|
9/36%
|
75/0
|
38/0
|
9
|
صفحهشمار
|
79
|
04/94%
|
84
|
100%
|
18/0
|
66/0
|
-
|
جمع فراواني و ميانگين نسبتها
|
398
|
64/52%
|
426
|
34/56%
|
08/0
|
77/0
|
نتايج نشان ميدهد تعداد نمايه ترجمه 84 مورد و نمايه بنيادي نيز 84 مورد ميباشد كه بيشترين درصد رعايت ملاك ارزيابي در نمايه بنيادي و نمايه ترجمهاي، مربوط به صفحه شمار به ترتيب با 04/94% و100% است. براساس مجذور كاي محاسبه شده با اطمينان 99% فقط در مورد رعايت تورفتگي در بين نمايههاي بنيادي و ترجمه اختلاف معناداري وجود دارد و در ساير موارد اين تفاوت ديده نميشود.
بحث و نتيجهگيري
با توجه به يافتههاي پژوهش،ميتوان گفت وضعيت نمايهسازي كتابهاي فارسي حوزه علوم اجتماعي به قرار زير است:
ـ ميزان رعايت اصول استاندارد در نمايههاي پاياني كتابهاي فارسي وضعيت مطلوبي ندارد و نمايهسازان بيشتر به صورت سليقهاي عمل ميكنند تا اينكه از اصول استاندارد پيروي كنند.
ـ ميزان كتابهاي داراي نمايه 92/5% ميباشد كه از ميزان به دست آمده در پژوهشهاي قبلي در ايران كمتر است. اين غفلت احتمالاً ناشي از آگاهي نداشتن از اهميت نمايه پاياني نزد مؤلفان و مترجمان و ناشران اين حوزه است و يا شايد به دليل افزايش هزينههاي نشر كتاب نسبت به سالهاي قبل(كه پژوهشهاي مشابه در آن سالها انجام گرفته) و يا هزينة مالي اضافي كه تهية نمايه پاياني براي ناشر ايجاد ميكند كه در نهايت ناشران را نسبت به تهية نمايه پاياني كتاب بيتفاوت مينمايد.
ـ حجم نمايه در نمايههاي پاياني مورد بررسي، در دامنه يك نمايه متوسط(يك پنجاهم تا يك بيستم متن) قرار دارد. عواملي مانند ماهيت و هدف مدرك مورد نمايه و هدف نمايهسازي، از جمله عوامل مؤثر بر طول و حجم نمايه هستند(صديق بهزادي، 1381). حجم نمايه، نتيجة توافق بين نظر نمايهساز درباره يك نمايه آرماني و ملاحظات اقتصادي ناشراست. (Borko& Bernier,1978).
ـ احتمالاً ماهيت رشتهها و ميزان نفوذ تأليف يا ترجمه در نوع نمايه از نظر بنيادي و ترجمه مؤثر است.
ـ از آنجا كه فطرت انسان به سمت سهولت و آساني تمايل دارد، در نمايهسازي پايان كتاب در حوزه علوم اجتماعي بيشتر روش نمايهسازي ساده مورد استفاده قرار گرفته است.
ـ به نظر ميرسد نمايهسازان حوزه علوم اجتماعي بيشتر به تهيه نمايه تفكيكي تمايل داشتهاند. دليل اين امر ميتواند شايد سادهتر بودن تهية نمايه تفكيكي براي نمايهساز و يا نياز به تخصص كمتر جهت تهية نمايه تفكيكي باشد.
ـ بهنظر ميرسد تهيه نمايه يك سطحي آسانتر بوده و نسبت به تهيه نمايه چند سطحي به تخصص كمتري نياز دارد. از سوي ديگر، هر چه بر سطوح مدخلها افزوده شود، فهم آنها نيز دشوارتر ميشود، لذا احتمالاً نمايهسازان براي تسهيل فهم نمايهها از سوي كاربران، به نمايهسازي يك سطحي و دو سطحي اكتفا كردهاند.
ـ هر دو ارجاع «نگاه كنيد» و «نيز نگاه كنيد» در درصد نسبتاً پاييني از نمايهها استفاده شده است و ارجاع علامتي بيش از كلامي مورد استفاده قرار گرفته است. شايد دليل بيشتر بودن ارجاعهاي علامتي نسبت به كلامي اين باشد كه علامت فشردهتر از كلام ميتواند پيام را برساند و به توضيح اضافي نياز ندارد؛ همچنين يادداشت دامنة كمترين ميزان رعايت ملاكهاي استاندارد را دارد. اين نتايج نشانگر آن است كه نمايهسازان پايان كتاب به رفع ابهام از واژههاي نمايه توجه كردهاند. احتمالاً بتوان نتيجهگيري كرد كه تعداد زيادي از واژههاي نمايه در كتابهاي فارسي، به توضيح نياز دارند.
استفاده از نظام هادي داخلي نمايه، درصد نسبتاً پاييني را به خود اختصاص داده است. شايد اين نكته ناشي از اين باشد كه در شمارش مدخلها و تعيين دستمزد نمايهساز، استفاده از نظام هادي داخلي نمايه به شمار نميآيد و يا به دليل اينكه نظام هادي داخلي نمايه سبب افزايش حجم صفحههاي نمايه ميشود و برقراري اين نظام در نمايه به تخصص بالاي فرد نمايهساز نياز دارد.
ـ ميزان رعايت قواعد مدخلآرايي درصد بسيار خوبي ميباشدكه نشان ميدهد نمايهسازان به نظم بخشي و ارائه واضح مطالب در نمايه همّت گماردهاند.
ـ در رعايت ملاكهاي نمايهسازي، نويسندگان، مترجمان و چه بسا ناشران فعال در برخي رشتهها مثل كتابداري، بهتر از برخي ديگر عمل كردهاند.
ـ ناشران دولتي و خصوصي در رعايت ملاكهاي نمايهسازي پايان كتاب به شيوهاي تقريباً مشابه عمل كردهاند. شايد بتوان چنين نتيجهگيري كرد كه نوع ناشر در اين حوزه بر كيفيت نمايه تأثير گذار نبوده است. هرچند اغلب ناشران يك استاندارد يا دستورالعمل خاصي را به نمايهساز تحميل ميكنند، اما محتواي نمايه در اختيار نمايهساز است و تجربه و عينيگرايينمايهساز در خلق نمايه تا حد زيادي براي كاربران سودمند خواهد بود(Barnum. et .al, 2004).
پيشنهادها
با توجه به بررسيهاي انجام شده ، پيشنهادهاي زير ارائه ميشود:
ـ تدوين استانداردي واحد براي تهيه نمايه پاياني كتابهاي فارسي
ـ آگاه كردن نويسندگان و مترجمان و ناشران در حوزههاي مختلف از اهميت نمايه پايان كتاب در افزايش سرعت و دقت بازيابي اطلاعات با ارسال جزوه آموزشي يا بروشور
ـ ارائه واحد درسي آموزش نمايهسازي بويژه نمايهسازي پايان كتاب در مقطع كارشناسي رشته كتابداري و اطلاعرساني براي تربيت دانشآموختگان كارآمد در اين رشته
ـ بهكارگيري نمايهسازان حرفهاي در تهيه نمايه پايان كتاب توسط ناشران با همكاري نويسنده اثر
ـ تهيه و توزيع راهنماي استفاده از نمايه پايان كتاب بين كاربران
ـ اجباري كردن تهيه نمايه پايان كتاب براي كليه كتابها بويژه كتابهاي علمي جهت دريافت مجوز انتشار.
منابع
ـ آبادطلب، حجت (1378). «بررسي وضعيت نمايههاي پايان كتابهاي علوم فني و مهندسي فارسي انتشاريافته در سالهاي 1367- 1376». پايان نامه كارشناسي ارشد كتابداري دانشكده علوم انساني، دانشگاه آزاد اسلامي.
ـ آذرنگ، عبدالحسين (1378). نمايههاي پايان كتاب . شمهاي از اطلاعات و ارتباطات. ترجمه و تأليف عبدالحسين آذرنگ. تهران : نشر كتابدار.
ـ شريفيان، داوود (1376). «بررسي وضعيت نمايه هاي انتهاي كتاب هاي زبان و ادب فارسي انتشار يافته بين سالهاي 1370-1374». پايان نامه كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاعرساني، دانشگاه آزاد اسلامي،واحد تهران شمال ، 1376.
ـ صديق بهزادي، ماندانا، و ديگران (1381). اصول نمايه سازي براساس استانداردهاي ايزو 999-1996. تهران: كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران.
ـ كريمي ، سكينه (1378). «مطالعه ميزان رعايت استانداردهاي بين المللي ايزو در نمايه هاي پاياني كتابهاي فارسي تاريخ معاصر ايران منتشر شده در سالهاي 1373-1377». پايان نامه كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاعرساني ، دانشگاه آزاد اسلامي ، واحد تهران شمال.
ـ گيلوري، عباس (1375). «نقش نمايه در نظامهاي بازيابي اطلاعات». اطلاعرساني. دوره يازدهم، شماره چهارم(تابستان 1375): 14-23.
ـ ليپز، بن آي (1373). «سودمندي نمايهها». ترجمه محسن نوكاريزي، پيام كتابخانه، دوره چهارم، شماره 3 و 4 (پاييز و زمستان 1373):117 -122.
ـ محمديفر، محمدرضا (1381). مباني نمايهسازي. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات.
ـ مزيناني، علي (1373). «بررسي نمايه هاي انتهاي كتابهاي علوم پزشكي فارسي منتشر شده در سالهاي 1368-1372» پايان نامه كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاعرساني، دانشكده مديريت و اطلاعرساني پزشكي ، دانشگاه علوم پزشكي ايران.
- Barnum, C.et al. (2004) "Index Versus Fulltext Search: A Usability Study of User Prefernce and Performance".Technical Communication. V 51, N 2, P 185- 206.
- Bishop, A.P; Liddy, E.D; Settle,B. (1991) "Index quality Study,Quantitative Description of back-of-book Indexes". Proceedings of the 22nd Annual Conference of the American Society of Indexers. Wheat Ridge, CO: American Society of Indexers. p 15-51.
- Borko, H; Bernier, C.L. (1978) "Indexing Concept and Methods". New york: Academic press.
- Diodato.V; Gandt.G. (1991) "Back of book Indexes and the Characteristics of Author and Nonauthor Indexing : Report of Exploratory study".
- Journal of American Society For Information science.42(5), p341-350.
- Diodato.V (1991). "Cross-refrences in back-of-the book indexing".The Indexer, p 34.
- Olanlokun, S.O; Ojo, J.A. 1998. "A Survey of the Effectiveness and Coverage of Indexing of Nigerian Publications from 1986-1996".African Journal of Library, Archives&Information Science. p97-104.
- Olason, S. (2000) "Lets Get Usable ! Usability Studies for Indexes". The Indexer. P 91-95.
- Ryan,C.N. & Henselmeier.S. (2000) "Usability Testing at Macmillan USA. Key Words. 8: 188,p199-202.
- Van der Meij, H (2002). " Styling the index: is it time for a change?".Journal of Information Science. 28(3), p 243-51.
- Webb, K.A (1994) ."A Study of the Description and Evaluation of Indexes in Biographies written for Children".Masters Theses, Kent State University.
- Weinberg, B.H (2000)."Book Indexes in France: Medieval Specimens and Modern Practices". The Indexer. 22 (1).
1. برگرفته از پاياننامه كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاع رساني، به راهنمايي دكتر محمدرضا داورپناه.
2. كارشناس ارشد كتابداري و اطلاع رساني دانشگاه فردوسي مشهد.
3. دانشيار گروه كتابداري و اطلاع رساني دانشگاه فردوسي مشهد.
2. Bishop, Liddy & Settle
1. ساختار نمايه پايان كتاب شامل اجزاي تشكيلدهنده آن ميباشد كه عبارتند از : سرعنوان(مدخل اصلي)، معرف(مدخل فرعي)، ارجاعهاي متقابل، سرعنوان داراي معرف ، سرعنوان داراي توضيحگر و جاينما.
مدخل نمايه، راه ورود خواننده به نمايه را فراهم ميسازد و حداقل شامل يك سرعنوان و يك يا چند جاينما ميباشد. سرعنوان داراي معرف، سرعنواني است كه حداقل يك معرف دارد. سرعنوان داراي توضيحگر، سرعنواني است كه توضيحگر دارد(Diodato&Gandt, 1991).
1. در سال 1382 در مجموع 3099 ناشر در كشور فعاليت داشتند كه 219 ناشر دولتي و 2880 ناشر متعلق به بخش خصوصي بودند(خانه كتاب، 1384).
فصلنامه كتابداري و اطلاع رساني (اين نشريه در www.isc.gov.ir نمايه مي شود) |
37 _ شماره اول، جلد 10 |