شما اینجا هستید: خانه مقالات برگرفته از پایان نامه ارزيابي قابليت فهم پذيري محيط رابط پايگاه هاي اطلاعاتي و ميزان هدفمند بودن رفتار اطلاع جويي كاربران بر پايه الگوي اليس
مقدمه / هدف: پايگاههاي اطلاعات علمي مهمترين و پركاربردترين منابعي هستند كه اطلاعات موجود در آنها از طريق رابط كاربر قابل دسترسي است. يكي از راهكارها براي بر طرف ساختن چالشهاي موجود در محيط رابط كاربر، بررسي اين محيط بر پاية ديدگاه و رفتار اطلاعجويي كاربران است. هدف اين پژوهش، ارزيابي قابليت فهمپذيري محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي ابسكو، پروكوئست و ساينس دايركت و ميزان هدفمندبودن رفتار اطلاعجويي كاربران برپاية الگوي اليس ميباشد.
روششناسي: پژوهش حاضر از نوع كاربردي است كه با استفاده از روش پيمايشي و با رويكردي تركيبي (فايلهاي ثبت رخداد جستجو و بلندانديشي كاربران و سياهة وارسي) با تأكيد بر فهمپذيري عناصر محيط رابط و بر پاية مؤلفههاي رفتار اطلاع جويي كاربران انجام پذيرفته است. جامعة آن از ميان دانشجويان مقاطع تحصيلي كارشناسي ارشد و دكتري در حوزههاي علوم انساني/ اجتماعي و علوم پايه/فني- مهندسي دانشگاه فردوسي انتخاب شد. براي تجزيه و تحليل دادههاي كمّي، از آمار توصيفي و استنباطي به كمك نرم افزاز آماري SPSS 16 و دادههاي كيفي، از تحليل محتوا استفاده گرديد.
يافتهها: يافتههاي پژوهش نشان داد ميزان قابل فهم بودن عناصر محيط رابط در پايگاههاي مورد بررسي، ميانگيني متوسط به بالاتر دارد. يافتههاي ديگر نشان داد ميانگين بالاي پاسخها نشاندهندة وجود هدف در به كارگيري هر يك از عناصر محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي به وسيلة آزمودنيهاست. همچنين آزمون فرضيهها نشان داد تفاوتي در رفتار اطلاعجويي كاربران دو حوزة تحصيلي علوم انساني/ اجتماعي و علوم پايه/فني - مهندسي از نظر به كارگيري مؤلفههاي رفتار اطلاعجويي الگوي اليس(شروع، پيونديابي، مرور، تمايزيابي، ردگيري و برگيري) وجود ندارد.
كليدواژهها: پايگاههاي اطلاعاتي، رابط كاربر، الگوي رفتار اطلاعجويي، ديويد اليس.
مقدمه
رفتار اطلاعجويي و جستجوي اطلاعات از جمله موضوعهاي مهم در طراحي و بهينهسازي سامانههاي اطلاعاتي براي ارائه خدمات مفيد به كاربران به شمار ميروند. با توجه به رشد روزافزون پايگاههاي اطلاعاتي، لزوم بررسي فرايند اطلاعجويي كاربران در اين محيطها دو چندان ميباشد. يك نظام بهينه و سودمند، مستلزم شناخت كاربر و چگونگي تعامل وي با آن نظام است. چنانچه كاربر محيطي را كه با آن در تعامل است نفهمد، فرايند تصميمگيري براي اطلاعيابي وي مختل ميشود. نوع استفاده كاربران از اين محيطها و چگونگي راهبري فرايند اطلاعجويي توسط آنها، اهميت زيادي در طراحي رابط كاربر مناسب دارد. «ويلسون» (Wilson, 2000) رفتار اطلاعجويي را فعاليتي هدفمند ميداند كه فرد براي برآورده ساختن نيازهاي خود به كار ميگيرد. «مارچيونيني» (1998) ازآن به عنوان فرايندي يادگيرانه و هدفمند ياد ميكند. بنابراين، ارزيابي و تحليل فرايند اطلاعجويي دانشجويان و چگونگي درك آنها از قابليتهاي محيط رابط، با توجه به تنوع و گوناگوني پايگاههاي اطلاعاتي، لازم و ضروري است و ميتواند در ارائه خدمات مفيد و سودمند به آنها مؤثر واقع شود. بر اين اساس، مسئله اصلي پژوهش حاضر اين است كه مشخص نيست كاربران در فرايند اطلاعجويي خود به چه ميزان عناصر و ويژگيهاي محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي را درك كرده و چگونه فرايند اطلاعجويي خود را در اين محيطها راهبري ميكنند. گفتني است، با توجه به وجود الگوهاي رفتار اطلاعجويي متعدد و مناسب بودن الگوي اليس در ارزيابي محيطهاي الكترونيكي از جمله پايگاههاي اطلاعاتي، در انجام پژوهش حاضر الگوي رفتار اطلاعجويي اليس (1989) به عنوان بستر كار انتخاب شد. اين الگو داراي شش مؤلفه (شروع، پيونديابي، مرور، تمايزيابي، ردگيري و برگيري) است كه شرح آنها در بخش تحليل دادههاي كيفي آمده است.
هدفهاي پژوهش
هدف اصلي اين پژوهش، ارزيابي رفتار اطلاعجويي دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه فردوسي مشهد در محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي ابسكو ، پروكوئست و ساينس دايركت بر پايه الگوي اليس است. بر اين اساس، هدفهاي فرعي پژوهش شامل موارد زير است:
بررسي محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي مورد نظراز لحاظ ميزان قابل فهم بودن عناصر آن در پشتيباني از رفتار اطلاعجويي دانشجويان بر اساس الگوي اليس
بررسي ميزان هدفمند بودن رفتار اطلاعجويي دانشجويان در محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي بر اساس الگوي رفتار اطلاعجويي اليس
ارائه پيشنهادهايي براي ارتقاء و بهينهسازي و قابل فهمكردن عناصر محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي و تسهيل فرايند اطلاعجويي دانشجويان.
سؤالهاي پژوهش
1. دانشجويان تحصيلات تكميلي استفادهكننده از پايگاههاي اطلاعاتي تا چه ميزان عناصر محيط رابط را در انجام فرايند اطلاعجويي خود قابل فهم ميدانند؟
2. دانشجويان تحصيلات تكميلي استفاده كننده از پايگاههاي اطلاعاتي تا چه ميزان فرايند اطلاعجويي خود را در محيط رابط به شيوهاي هدفمند انجام ميدهند؟
فرضية پژوهش
1. ميان رفتار اطلاعجويي دانشجويان تحصيلات تكميلي در دو حوزه موضوعي علوم انساني/اجتماعي و علوم پايه/فني- مهندسي در محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي مورد بررسي، تفاوت وجود ندارد.
پيشينة پژوهش
عمدهترين پژوهشهاي انجام شده در حوزة رفتار اطلاعاتي، بر رويكرد شناختي تمركز دارند. اين رويكرد ويژگيها و توانائيهاي شناختي فردي افراد را ارزيابي ميكند (Pettigrew, Fidel and Bruce, 2001). در پژوهش حاضر، الگوهاي رفتار اطلاعجويي كه با محوريت شناختي ارائه شدهاند، مورد توجه قرار گرفته است و ساير رويكردها مدّنظر نيست. در حوزة شناختي، الگوهاي رفتار اطلاعجويي متعددي توسط پژوهشگران مختلف ارائه شده است (Taylor, 1986; Belkin, 1982a, 1982b; Bates, 1989; Ellis, 1989, 1993, 1997; Marchionini, 1995; Wilson, 1999; Kuhlthau, 1999 ).
پژوهشهاي زيادي در كشورهاي پيشرفته بر مبناي الگوي اليس انجام شده است. از جملة اين پژوهشها ميتوان به پژوهش «چو، دلتور و ترنبال» (Choo, Deltor and Turnbull, 2000 ; Meho and Tibbo, 2003; Makri, Blandford, and Cox 2008) اشاره كرد. در اين پژوهشها كاربردپذيري الگوي اليس در ميان گروههاي مختلف بررسي شده است.
ارزيابي رفتار اطلاعجويي وكلاي حقوقي، پژوهش ديگري بود كه توسط «ماكري، بلندفورد و كوكس» (Makri, Blandford, and Cox 2008) انجام پذيرفت. در اين پژوهش، تلاش شد تا رفتار اطلاعجويي آزمودنيها با استفاده از فايلهاي ثبت رخداد ، پروتكل شفاهي بلندانديشي و مصاحبه بر مبناي الگوي رفتار اطلاعجويي اليس، ارزيابي و تحليل شود. يافتههاي اين پژوهش افزون بر اينكه تمامي شش مؤلفه الگوي اليس را در رفتار اطلاعجويي وكلا شناسايي كرد، هفت مؤلفه الگوي رفتار اطلاعجويي را كه مختص جامعة مورد بررسي بودند، ارائه نمود.
در ايران معدود پژوهشهايي به كاربرد پذيري اين الگو در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي پرداختهاند. در پژوهشي كه توسط «اعظمي و فتاحي» (1388) انجام شد، محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي ابسكو، ارمرالد ، پركوئست و ساينس دايركت بر مبناي الگوي رفتار اطلاعجويي اليس ارزيابي شد. يافتهها نشان داد وضعيت رابط كاربر اين پايگاهها از حيث به كارگيري مؤلفههاي رفتار اطلاعجويي اليس مطلوب نيست. همچنين، در پژوهش جداگانة ديگر، «اعظمي، فتاحي و پريرخ» (2011) محيط رابط كاربر كتابخانههاي ديجيتال گرين استون (Greenstone)، گنيشا (Ganisha) و فدورا (Fedora) را با استفاده از الگوي اليس و الگوي معنابخشي دروين بر مبناي روش ارزيابي مكاشفهاي بررسي كردند. نتايج نشان داد امكان به كارگيري مؤلفههاي دو الگوي اليس و دروين در محيط رابط كتابخانههاي ديجيتال مورد بررسي، وجود دارد.
در يك جمعبندي كلي از مرور پيشينة پژوهش، چنين استنباط ميشود كه خلأ پژوهشهاي كاربردي در زمينة ارزيابي رفتار اطلاعجويي كاربران در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي، در متون اين حوزه ديده ميشود. همچنين، مشخص شد بيشتر پژوهشها از روش پيمايشي و با رويكرد تركيبي براي گردآوري اطلاعات استفاده كردهاند.
روش پژوهش و شيوة گردآوري دادهها
روش اين پژوهش، تركيبي و يا آميخته (كمّي و كيفي) است. جامعة اين پژوهش را 30 نفر از دانشجويان تحصيلات تكميلي (كارشناسي ارشد و دكتري) دو حوزه موضوعي علوم انساني/ اجتماعي و علوم پايه/فني - مهندسي در دانشگاه فردوسي مشهد تشكيل ميدهد. ابزار گردآوري دادهها فايلهاي ثبت رخداد جستجو و بلندانديشي كاربران و سياهة وارسي است. دادههاي كمّي با استفاده از سياهة وارسي گردآوري و از طريق آزمونهاي آماري مناسب تجزيه تحليل گرديد. سياهة وارسي بر اساس يك طيف سه قسمتي از خيلي زياد تا خيلي كم، طرح گرديد. به هر يك از اين گزينهها نمره 0تا 2 تعلق گرفت؛ يعني امتياز 0 براي هيچ، 1 براي متوسط و2 براي زياد. همچنين، براي تشخيص نحوة جستجوي اطلاعات دانشجويان در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي، از الگوي رفتار اطلاعجويي اليس(شروع، پيونديابي، مرور، تمايز،ردگيري و برگيري) به عنوان بستركار استفاده شد.
يافتههاي پژوهش
دادههاي به دست آمده از تجزيه و تحليل اطلاعات جمعيت شناختي 30 آزمودني شركت كننده در پژوهش نشان داد 3/43 % آزمودنيها دانشجوي كارشناسي ارشد و 7/56 % دانشجوي دكتري بودهاند. تعداد دانشجويان كارشناسي ارشد نسبت به دانشجويان دكتري كمتر است. دليل آن اين است دانشجويان دكتري به واسطة نياز نسبت به دانشجويان كارشناسي ارشد، بيشتر در كار با پايگاههاي اطلاعاتي آشنا بودند و از اين پايگاهها استفاده كرده بودند. اين امر باعث شد تعداد بيشتري از دانشجويان مقطع دكتري به طور داوطلبانه به منظور گرفتن پاسخهاي مورد نياز در پژوهش شركت كنند. متغير مورد بررسي بعدي، حوزه تحصيلي آزمودنيهاست. بر اساس دادههاي به دست آمده 3/43 % از آزمودنيها از حوزة علوم انساني/اجتماعي و 7/56 % از حوزة علوم پايه/فني- مهندسي بوده است. اين دادهها نشان ميدهد تعداد دانشجويان رشتههاي علوم پايه/فني - مهندسي بيشتر از دانشجويان علوم انساني/اجتماعي است. دليل آن، حذف دانشجويان دانشكده الهيات (به عنوان يكي از دانشكدههاي علوم انساني/اجتماعي) از جامعة پژوهش است، زيرا دانشجويان تحصيلات تكميلي اين دانشكده به دليل متكيبودن به منابع غير انگليسي (عمدتاً فارسي و عربي)، از پايگاههاي اطلاعاتي مورد بررسي در اين پژوهش استفاده نميكنند و با آنها نيز آشنايي ندارند.
پاسخ به پرسش اول پژوهش: دانشجويان تحصيلات تكميلي و حوزههاي موضوعي تا چه ميزان عناصر محيط رابط را در فرايند اطلاعجويي خود قابل فهم ميدانند؟
براي پاسخ به اين سؤال، ابتدا از هر يك از كاربران خواسته شد به طور جداگانه وارد پايگاههاي اطلاعاتي شوند و بر اساس شناختي كه از عناصر محيط رابط دارند، به جستجوي كليدواژههاي مورد نظر (آلايندههاي هوا - سلامتي افراد - ايران) بپردازند. پس از پايان جستجو، از طريق سياهه وارسي ميزان قابل فهم بودن عناصر محيط رابط توسط دانشجويان اندازهگيري گرديد. منظور از قابل فهم بودن عناصر محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي، دركي است كه كاربران بر اساس الگوي رفتار اطلاعجويي اليس درحين جستجو از عناصر محيط رابط پيدا كردهاند. اين عناصر در تحقيقي جداگانه (Aazami and Fattahi, 2010) بر اساس الگوي اليس در محيط رابط شناسايي شدهاند.
براساس دادههاي جدول 2، مشخص ميشود براي تمامي عناصر رفتار اطلاعجويي مورد بررسي، ميزان قابل فهم بودن ميانگيني متوسط به بالاتر دارد. در همين راستا، يافتههاي به دست آمده نشان داد ميزان فهم كاربران نسبت به عناصر رفتار اطلاعجويي شروع، پيونديابي، مرور، تمايزيابي و برگيري، از سطح متوسط بالاتر و براي مؤلفة ردگيري از متوسط پايينتر است.
جدول 1. ميزان قابل فهم بودن مؤلفههاي رفتار اطلاعجويي بر اساس جستجوهاي كاربران
ميزان قابل فهم بودن
|
مؤلفههاي الگوي اليس
|
گويهها
|
ميانگين
|
انحراف معيار
|
||||
هيچ
|
متوسط
|
زياد
|
جمع
|
|||||
شروع
|
فراواني
|
0
|
0
|
30
|
30
|
2
|
0
|
|
درصد
|
0
|
0
|
100
|
100
|
||||
پيونديابي
|
فراواني
|
2
|
6
|
22
|
30
|
67/1
|
606/0
|
|
درصد
|
7/6
|
20
|
3/73
|
100
|
||||
مرور
|
فراواني
|
2
|
3
|
25
|
30
|
77/1
|
568/0
|
|
درصد
|
7/6
|
10
|
3/83
|
100
|
||||
تمايزيابي
|
فراواني
|
0
|
3
|
27
|
30
|
9/1
|
305/0
|
|
درصد
|
0
|
10
|
90
|
100
|
||||
ردگيري
|
فراواني
|
10
|
7
|
11
|
30
|
97/.
|
881/0
|
|
درصد
|
4/.
|
3/23
|
7/37
|
100
|
||||
برگيري
|
فراواني
|
0
|
3
|
27
|
30
|
9/1
|
305/0
|
|
درصد
|
0
|
10
|
90
|
100
|
در بخش ديگر پاسخ به سؤال اول پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از آزمونهاي آماري مناسب، از رويكردي ديگر به بررسي سؤال مورد نظر پرداخته شود تا بتوان نظر صائبتري دربارة يافتههاي توصيفي ارائه داد. با توجه به اينكه متغير «ميزان قابل فهمبودن» عناصر محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي داراي توزيع نرمال است، از آزمون پارامتريt يك نمونهاي براي آزمون فرضيه استفاده خواهد شد. چون سطح معناداري برابر 000/0 است، لذا در سطح فرض صفر را رد و فرض مقابل را ميپذيريم؛ يعني ميزان قابل فهم بودن عناصر محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي نسبت به عناصر رفتار اطلاعجويي معنادار است. در واقع، ميانگين بالاي پاسخها نشان ميدهد ميزان فهم و درك آزمودنيها از عناصر محيط رابط بسيار بالا بوده است. كاربران در هنگام اطلاعجويي به برخي از عناصر محيط رابط بيشتر توجه كردهاند، زيرا فهم و درك بالا نشاندهندة نقش مهمتر برخي از عناصر و اجزاي محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي در دسترسي آنها به اطلاعات مورد نياز است. درك نكردن و يا فهم پايين كاربران از برخي اين عناصر محيط رابط باعث ميشود با وجود ارزشمندي و تأثيرگذاري آنها، كمتر مورد توجه واقع شوند.
پرسش دوم پژوهش: دانشجويان تحصيلات تكميلي استفادهكننده از پايگاههاي اطلاعاتي مورد بررسي تا چه ميزان فرايند اطلاعجويي خود را در محيط رابط به شيوهاي هدفمند انجام ميدهند؟
منظور از هدفمند بودن رفتار اطلاعجويي كاربران در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي مورد بررسي، پيروي كردن كاربران از الگوي مشخصي از رفتار اطلاعجويي به هنگام جستجو، بازيابي و بررسي نتايج است. در اين پژوهش، چنانچه رفتار اطلاعجويي كاربران در محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي با جزئيات الگوي اليس همخواني بيشتري داشته باشد، نشان ميدهد فرايند اطلاعجويي آنها هدفمند بوده است. به عبارتي، كاربر از روي قصد و نيت و بر اساس منطق و الگوي رفتار اطلاعجويي خاص به جستجوي اطلاعات در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي ميپردازد. به همين منظور، پژوهشگر فرايند جستجوي هر يك از كاربران را در محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي با مؤلفههاي الگوي اطلاعجويي اليس مطابقت داده و ميزان اين انطباق را بر اساس طيف ليكرت اندازه گيري است.
چنان كه جدول 2 نشان ميدهد، مؤلفههاي «شروع»، «پيونديابي»، «مرور»، «تمايز» و «برگيري» از ميانگين بالاترند، اما در خصوص عنصر رفتار اطلاعجويي «ردگيري» از ميانگين پايينتر است. دليل آن آشنا نبودن آزمودنيها با قابليتهاي محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي در ارتباط با عنصر رفتار اطلاعجويي ردگيري است. معرّف اين عنصر در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي مورد بررسي، وجود گزينههاي Alert و RSS است كه كمتر مورد توجه جامعة اين پژوهش قرار گرفته است.
جدول2. ميزان هدفمندبودن رفتار اطلاعجويي كاربران بر اساس مؤلفههاي الگوي اليس
ميزان هدفمند بودن
|
مؤلفههاي الگوي اليس
|
گويه ها
|
ميانگين
|
انحراف معيار
|
||||
هيچ
|
متوسط
|
زياد
|
جمع
|
|||||
شروع
|
فراواني
|
0
|
0
|
30
|
30
|
2
|
0
|
|
درصد
|
0
|
0
|
100
|
100
|
||||
پيونديابي
|
فراواني
|
0
|
13
|
17
|
30
|
57/1
|
504/0
|
|
درصد
|
0
|
3/43
|
7/56
|
100
|
||||
مرور
|
فراواني
|
0
|
17
|
13
|
30
|
43/1
|
504/0
|
|
درصد
|
0
|
7/56
|
3/43
|
100
|
||||
تمايزيابي
|
فراواني
|
0
|
0
|
30
|
30
|
2
|
0
|
|
درصد
|
0
|
0
|
100
|
100
|
||||
ردگيري
|
فراواني
|
13
|
15
|
2
|
30
|
63/0
|
615/0
|
|
درصد
|
3/43
|
50
|
7/6
|
100
|
||||
برگيري
|
فراواني
|
0
|
0
|
30
|
30
|
2
|
0
|
|
درصد
|
0
|
0
|
100
|
100
|
چنان كه در سؤال اول مطرح شد، درسؤال دوم نيز تلاش گرديد تا براي اطمينان بيشتر از يافتههاي پژوهش، از آزمون استنباطي مناسب استفاده شود. با توجه به اينكه متغير ميزان هدفمندبودن اطلاعجويي كاربران محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي داراي توزيع نرمال است، از آزمون پارامتري t يك نمونهاي براي پاسخ به سؤال استفاده خواهد شد.
چون سطح معناداري معادل 000/0 است، در سطح فرض صفر را رد و فرض مقابل را ميپذيريم. نتايج بيانگر اين است كه ميزان هدفمندبودن رفتار اطلاعجويي كاربران محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي معنادار است. يعني اكثركاربران به هنگام جستجو در محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي، عناصر محيط رابط را بهطور هدفمند به كار گرفتهاند. در واقع، ميانگين بالاي پاسخها نشان ميدهد ميزان هدفمندي رفتار آزمودنيها در استفاده و به كارگيري عناصر محيط رابط، از حد ميانگين بسيار بالاتر است.
فرضية پژوهش: ميان الگوي رفتار اطلاعجويي كاربران محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي مورد بررسي در دو حوزة موضوعي علوم انساني/اجتماعي و علم پايه/فني - مهندسي تفاوت معناداري وجود ندارد.
طرح اين فرضيه در اين پژوهش ميتواند كاربران حوزههاي مختلف را از حيث شيوههايي كه در جستجوي اطلاعات به كار ميبندند، شناسايي كند. چنان كه جدول 3 نشان ميدهد، ميانگين ميزان تفاوت در الگوي رفتار اطلاعجويي كاربران بر اساس مؤلفههاي «شروع»، «پيونديابي»، «مرور»، «تمايزيابي» و «برگيري» از متوسط بالاتر و در خصوص عنصر رفتار اطلاعجويي «ردگيري» اين ميزان از متوسط پايينتر است.
جدو3. ميزان تفاوت رفتار اطلاعجويي كاربران دو حوزه موضوعي علوم انساني/ اجتماعي و علوم پايه/ فني- مهندسي
حوزه موضوعي
|
علوم انساني / اجتماعي
N=13
|
علوم پايه/ فني - مهندسي
N=17
|
||
مؤلفههاي الگوي اليس
|
ميانگين
|
انحراف معيار
|
ميانگين
|
انحراف معيار
|
شروع
|
5
|
0
|
88/4
|
485%
|
پيونديابي
|
5/3
|
905%
|
18/4
|
015/1
|
مرور
|
62/3
|
961%
|
59/3
|
939%
|
تمايزيابي
|
5
|
0
|
5
|
0
|
ردگيري
|
08/2
|
038/1
|
65/2
|
786%
|
برگيري
|
5
|
0
|
5
|
0
|
با توجه به نرمال بودن متغير رفتار اطلاعجويي كاربران، قبل از انجام اين آزمون بايد فرض برابري واريانسها را در دو گروه علوم انساني/ اجتماعي و علومپايه - فنيمهندسي را با آزمون Leven Test مقايسه كنيم. چنانچه فرض برابري واريانسها رد شود، بايد از فرمولهاي ديگري براي انجام آزمون tي استودنت استفاده كرد. چون سطح معناداري معادل 869/0 ميباشد، در سطح فرض برابري واريانسها را ميپذيريم.
جدول 4. نتايج آزمون t استودنت براي متغير رفتار كاربران
آمارههاي آزمون
|
مقدار
|
آماره t
|
735/1-
|
درجه آزادي
|
28
|
سطح معناداري
|
094/0
|
با توجه به نتايج حاصل از جدول 4، چون سطح معناداري معادل 094/0 ميباشد، در سطح فرض صفر را رد نمي كنيم؛ يعني ميان رفتار اطلاعجويي كاربران در دو حوزه، تفاوت معناداري وجود نداشته است. در واقع، دانشجويان در فرايند جستجوي خود تمامي شش مؤلفه رفتار اطلاعجويي اليس را به كار گرفته و از آنها استفاده ميكنند. بنابراين، حوزة تحصيلي هيچگونه تأثيري بر رفتار اطلاعجويي آنها در ارتباط با مؤلفههاي رفتار اطلاعجويي اليس نگذاشته است. يافتههاي اين بخش از پژوهش با يافتههاي پژوهش «نارمنجي و نوكاريزي» (1389) نيز همخواني دارد. آنها در پژوهشي به بررسي رفتار اطلاعجويي دانشجويان تحصيلات تكميلي بر بستر الگوي رفتار اطلاعجويي كولثاو پرداختند. نتايج نشان داد در رفتار اطلاع جويي دانشجويان از حيث استفاده از الگوي مزبور، تفاوت معناداري وجود ندارد. پژوهش «حري و كشاورز» (1388) نيز مشخص ساخت به طوركلي تفاوت معناداري در رفتار اطلاع جويي دانشجويان بر اساس الگوي مارچيونيني (1995) وجود ندارد. دانشجويان مورد مطالعة اين پژوهش رفتارهاي بسيار مشابهي از خود نشان دادند تا آنجا كه در توقف و تردد و به كارگيري فرايند جستجوي اطلاعات، بسيار ساده و همگون و يكنواخت عمل كردند.
تحليل كيفي
دادههاي به دست آمده در اين قسمت از پژوهش با استفاده از ابزارهاي كيفي همچون فايلهاي جستجو (ثبت رخداد) و پروتكل شفاهي بلند فكر كردن به منظور پاسخگويي به سؤالهاي 1 و 2 و آزمون فرضية پژوهش گردآوري و با رويكرد تحليل محتوا، كدگذاري موضوعي شد. همچنين، تلاش شد الگوي رفتار اطلاعجويي دانشجويان از طريق انطباق دادن با الگوي اليس (شش مؤلفه آن) شناسايي گردد. اين شيوه كمككرد تا الگوي رفتار اطلاعجوي اليس (1989) در حوزههاي ديگر و در ميان گروههاي متفاوت با جامعه اولية آزمون و كاربردپذيري آن، مورد سنجش قرار گيرد:
1- شروع: به جستجوي اطلاعات در حوزهاي خاص و دربارة يك موضوع جديد، شروع گفته ميشود. در اين پژوهش از آزمودنيها خواسته شد تا بر اساس كليدواژههاي از پيش تعيين شده به جستجو در محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي بپردازند. انتخاب و نحوة استفاده از قابليتهاي جستجو در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي مورد بررسي، به عنوان فعاليت شروع در نظر گرفته شد. بيشتر آزمودنيها از هر دوگروه علوم انساني/اجتماعي و علوم پايه/ فني - مهندسي با «جستجوي پيشرفته» رفتار اطلاعجويي خود را آغاز ميكردند. در مصاحبههايي كه انجام گرفت، يكي از آزمودنيها در همين راستا چنين عنوان داشت: «من معمولاً سرچ خود را در خانة مربوط به سرچ پيشرفته آغاز ميكنم.» كاربري ديگر رفتار شروع را چنين توصيف نموده: «من جستجوي خود را با وارد كردن آلايندههاي هوا در خانه جستجو آغاز ميكنم و هر چند بار كه لازم باشد، اين كار را تكرار ميكنم.» كاربري ديگر نيز گفت: «اگر بخواهيم مقالههاي مرتبط در حوزه آلودگي هوا را به دست آوريم، بايد آنها را در باكس جستجو سرچ كنيم.» آزمودني ديگري نحوة شروع اطلاعجويي خود در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي را چنيين توصيف كرد: «من كليدواژههاي موردنظر و يا پيشنهادي را در خانة جستجو ميگذارم. براي مثال، ابتدا pollution air را وارد ميكنم، بعد جستجوي خود را با واژههاي عموميتر بسط ميدهم.»
2- پيونديابي: به معناي دنبال كردن استنادها، پانويسها و منابع موجود در منبع اوليه است. براي شناسايي اين مؤلفه، به طور شفاهي از طريق تكنيك بلندانديشي از كاربران سؤال شد در حين اطلاعجويي، از رفرنسها، استنادها، پانويسها و منابع موجود در منبع اوليه استفاده ميكنند؟ پاسخ تمامي آزمودنيها از هر دوگروه آزمودني علوم انساني/اجتماعي و علوم پايه/ فني - مهندسي به اين سؤال پژوهشگر مثبت بود. آنها عنوان داشتند كه به منظور افزايش دانش خود در يك حوزه بويژه در مواردي كه حوزة مورد جستجو برايشان جديد باشد، به طور حتم منابع و مآخذ مقالههاي مرتبط را مطالعه ميكنند. يكي از آزمودنيها در اين خصوص چنين گفت: «وقتي مقالهاي را به دست ميآورم و احساس ميكنم مرتبط است، حتما منابع موجود در پانويس آن را جستجو ميكنم.» آزمودني ديگري عمل پيونديابي را در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي چنين توضيح داد: «اول مقاله را ميخوانم، پانويسها و رفرنسهاي داخل متن و منابع پاياني را بررسي و هركدام را كه با موضوع جستجويم مرتبط باشد، دوباره جستجو ميكنم.»
3- مرور: به بررسي محتواي منابع شناسايي شده از طريق بررسي فهرستها، عنوانها و چكيدهها و محتواي اطلاعاتي منابع مرتبط با موضوع مورد علاقه گفته ميشود. در اين پژوهش، فعاليت بررسي عنوانها، مطالعة چكيده، كليدواژهها و متن يك مقاله به عنوان رفتار «مرور» در نظر گرفته شده است. اين رفتار در فعاليتهاي اطلاعجويي يكي از كاربران چنين ظاهر شده است: «من معمولاً عنوانهاي مقالههاي به دست آمده را بررسي و در صورت مرتبط بودن، متن مقاله را مطاله ميكنم.» آزمودني ديگري مرور را به صورت فرايندي انجام ميدهد: «اول عنوانهاي مقالههاي به دست آمده را مرور ميكنم، بعد چكيدة مقالهها را بررسي و در مرحلة بعدي اصل مقاله را باز ميكنم تا نسبت به مرتبط بودن آن با نيازم مطمئن شوم.»
4- تمايزيابي: يعني انتخاب و ارزيابي منابع در مقايسه با ساير منابع، بر اساس جهتگيري و معيارهايي كه فرد در استفاده از آن مد نظرش است. در اين پژوهش، به هرنوع فعاليتي كه باعث شود كاربر جستجوي خود را از نظر نوع منبع، تاريخ نشر، نويسندگان، نوع منبع و... محدود كند، تمايز گفته ميشود. در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي، كاربر ميتواند با استفاده از قابليتهاي موجود در محيط رابط، جستجوي خود را با استفاده از شيوههاي مختلف از جمله محدود كردن در عنوان، متن، چكيده مقالهها، محدودة زماني و مكاني، خاص و محدود نمايد. يكي از آزمودنيها فعاليت تمايزيابي را چنين در محيط رابط بكار ميبندد: «من ابتدا جستجويم را به مقالهها محدود ميكنم. با اين عمل، كتابها از جستجوي من حذف ميشوند و در نهايت از رابط ميخواهم اين كليدواژهها را در ژورنالها برايم جستجو كند.»
5- ردگيري: كه طي آن فرد تلاش ميكند به واسطة دسترسي به اطلاعات جديد، دانش خود را به طور مرتب در حوزة مورد علاقه روزآمد نگه دارد. رفتار ردگيري در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي مورد بررسي به وسيلة آزمودنيها به كار گرفته نميشود. محيط رابط كاربر دو قابليت را تحت عنوان Alert و RSS در پيش فرض خود طراحي كرده است. هشدار (Alert) كه از طريق نشاني ايميل كاربر فعال ميشود. اين عنصر رفتار اطلاعجويي، جز در پايگاه ابسكو، در ساير پايگاههاي اطلاعاتي همانند پركوئست و الزوير مورد توجه واقع نشده است، اما بيشتر آزمودنيها از هر دوگروه علوم انساني/ اجتماعي و علوم پايه/ فني– مهندسي از قابليتها و وجود آن در محيط رابط بي اطلاع بودند. اين مسئله باعث شد پژوهشگر نتواند از طريق فايلهاي جستجوي ثبت رخداد، اين رفتار اطلاعجويي كاربران را مشاهده كند. بنابراين، به طور شفاهي از آنها سؤال شد آيا به منظور روزآمد نگه دانش خود از سرويسهاي Alert و RSS استفاده ميكنند؟ پاسخ تمامي آزمودنيها از هر دوگروه علوم انساني/اجتماعي و علوم پايه/ فني - مهندسي به اين سؤال پژوهشگر منفي بود. آنها عنوان داشتند كه با اين قابليت آشنايي ندارند و نميدانند چه خدماتي را ارائه ميدهد. به نظرمي رسد با توجه به ضعف محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي در معرفي اين قابليت به كاربران و آشنا نبودن آنها با اين فعاليت اطلاعجويي در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي، باعث شده است كاربران نتوانند آن را به كار گيرند.
6- برگيري: به رفتاري گفته ميشود كه در آن فرد نهايت با تمركز بر يك منبع خاص تلاش ميكند اطلاعات مرتبط با زمينة مورد مطالعه را به دست آورد و يا ذخيره كند. در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي مورد بررسي كاربران پس از اطمينان از مرتبط بودن مدارك به دست آمده، اقدام به ذخيره، تهية كپي و پرينت مقاله ميكنند كه اين رفتار با عنوان رفتار اطلاعجويي برگيري در نظر گرفته شده است. اين رفتار اطلاعجويي در ميان كاربران از هر دوگروه آزمودني علوم انساني/اجتماعي و علوم پايه/ فني– مهندسي متداول بود و توسط آنها به كار گرفته شد. براي مثال، يكي از آزمودنيها فعاليت خود را چنين توصيف نمود: «وقتي مقاله را مرتبط ديدم، اصل آن را ذخيره و بعد آن را با حوصله مطالعه ميكنم.» كاربر ديگري فعاليت برگيري خود را چنين توصيف كرد: «معمولاً من اصل مقاله را ذخيره ميكنم، اول فايل آن را ايجاد و مقاله را در آن ذخيره ميكنم. برخي از پايگاهها اجازه ميدهند تا اصل مقاله را به آدرس ايميل خود ارسال كنم.» از جمله دلايلي كه ميتوان درمتداول بودن رفتار اطلاعجويي برگيري در ميان جامعه اين پژوهش ذكر كرد اين است كه هدف اكثر جستجوگران دسترسي به نتيجه است. اين نتيجه ميتواند از طريق دسترسي به اصل مدرك برآورده شود.
به طوركلي، يافتههاي به دست آمده از شيوههاي كمّي و كيفي اين پژوهش نشان داد الگوي رفتار اطلاعجويي اين گروهها نيز با مؤلفههاي الگوي اليس همخواني و مشابهت دارد. در واقع، اختلافي ميان رفتار اطلاعجويي حوزههاي مختلف دانشي مورد نظر پژوهش حاضر در استفاده و طي كردن فرايند اطلاعجويي بر اساس الگوي اليس وجود ندارد. علاوه بر اين، عناصر محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي، بر پاية الگوي رفتار اطلاعجويي اليس به صورت هدفمند به كار گرفته شد.
بحث و نتيجهگيري
مطالعة رفتار كاربران در فرايند اطلاعجويي و در تعامل با محيطهاي اطلاعاتي جديد، توجه بسياري از پژوهشگران را به خود جلب كرده است. نتايج يافتههاي به دست آمده از تحليل كمّي و كيفي اين پژوهش، وجود مؤلفههاي رفتار اطلاعجويي اليس را با ميزان بالا در رفتار دانشجويان تأييد ميكند. ميتوان گفت، ميان رفتار اطلاعجويي دانشجوياني كه در اين پژوهش شركت كردهاند، مشابهت بسيار بالايي وجود داشت تا آنجا كه در شروع، مرور، تمايز و بر گيري، بسيار همگون و يكدست عمل كردند. اين مشابهت ميتواند ناشي از شرايط و ويژگيهاي خاص محيطهاي الكترونيكي از جمله پايگاههاي اطلاعاتي باشد. همانطوركه نتايج اين پژوهش نشان داد، الگوي اليس براي ارزيابي رفتار اطلاعجويي دانشجويان در محيطهاي الكترونيكي همچون پايگاههاي اطلاعاتي، كاربرد پذير است.
در مقايسة يافتههاي پژوهش حاضر با ديگر پژوهشهاي انجام گرفته، يافتههاي اين بخش از پژوهش نشان داد الگوي رفتار اطلاعجويي اين گروهها نيز با مؤلفههاي الگوي اليس همخواني و مشابهت دارد. در واقع، اختلافي ميان رفتار اطلاعجويي حوزههاي مختلف دانشي در استفاده و طي كردن فرايند اطلاعجويي بر اساس الگوي اليس وجود ندارد. همچنين، الگوي رفتار اطلاعجويي كاربران فرايندي نيست، يعني لزوما، يكي پس از ديگري رخ نميدهد و ممكن است پس و پيش انجام شود. در اين رابطه، اليس (1989) اذعان داشته است كاربران در محيطهاي الكترونيكي همانند پايگاههاي اطلاعاتي از فرايندهاي متفاوتي پيروي نميكنند و شش مؤلفه الگوي رفتار اطلاعجويي در ميان تمامي گروهها مشترك ميباشند. علاوه بر اين، دليل بالا بودن ميزان فهم و هدفمند بودن رفتار اطلاعجويي كاربران در استفاده از عناصر محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي مورد بررسي ميتواند به سابقة نسبت طولاني و بهبود تدريجي محيطهاي رابط اين پايگاهها در طول سه دهة اخير مربوط باشد.
به طور كلي، يافتههاي پژوهش حاضر بيانگر آن است كه الگوي رفتار اطلاعجويي اليس در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي كاربرد دارد و كاربران به صورت هدفمند آن را دنبال ميكنند. همچنين، فهم كاربران از عناصر محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي مورد بررسي، در سطح مطلوبي است. دليل بالا بودن ميزان فهم و هدفمندبودن رفتار اطلاعجويي كاربران در استفاده از عناصر محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي مورد بررسي ميتواند به سابقة نسبتاً طولاني و بهبود تدريجي محيطهاي رابط اين پايگاهها در طول سه دهة اخير مربوط باشد.
پيشنهادها
• با توجه به اينكه حوزه تعامل انسان با رايانه، حوزهاي ميان رشتهاي است، پيشنهاد ميشود ديدگاه گروههاي ديگر از جمله متخصصان كتابداري و روانشناسان در پژوهشهاي مرتبط با ارزيابي و باز طراحي محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي بررسي شود.
• با توجه به اين نتايج، لزوم حضور ميانجيهاي انساني از جمله كتابداران در زمينة كمك به تسهيل رفتار اطلاعجويي كاربران در محيط رابط پايگاههاي اطلاعاتي و نيز كمك متخصصان كتابداري و اطلاعرساني به بازطراحي اين محيطها از طريق به كارگيري مؤلفههاي رفتار اطلاعجويي احساس ميشود.
• تمركز پژوهش حاضر بر حوزة مطالعات مربوط به رفتار اطلاعجويي كاربران در محيط رابط كاربر پايگاههاي اطلاعاتي است. اين حوزه زير مجموعه تعامل انسان با رايانه به شمار ميرود. بر اين اساس و با توجه به محدوديت اين پژوهش و به منظور كسب اطمينان در زمينه احتمال تعميم يافتهها، پيشنهاد ميشود پژوهشهاي مشابه ديگري با گروههاي مختلف كاربران در حوزههاي موضوعي و شرايط ديگر انجام گيرد.
• پيشنهاد ميشود پژوهشهاي مشابهي در رابط كاربر ساير محيطها و منابع الكترونيكي همانند: كتابخانههاي ديجيتال، وبسايتها، و ساير پايگاههاي اطلاعاتي ديگر انجام شود تا بتوان شباهتها و تفاوتهاي آنها را در زمينة فهمپذيري محيط رابط و نيز كاربرد الگوهاي رفتار اطلاعيابي، شناسايي كرد.
• پيشنهاد ميشود با استفاده از روشهاي پژوهش مشابه، محيط رابط كاربر پايگاههاي داخلي نيز بررسي شود تا ميزان فهمپذيري آنها در ارتباط با رفتار اطلاعيابي كاربران سنجيده شود.
منابع
اعظمي، محمد و رحمت الله فتاحي (1388). تطابق رابط گرافيكي كاربر پايگاههاي اطلاعاتي با مدل رفتار اطلاعجويي اليس. فصلنامه علوم و فناوري اطلاعات، دوره 25، شماره 2، صص. 347-264.
حري، عباس و حميد كشاورز (1383). بررسي فرايند اطلاعجويي پيوسته دانشجويان كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاعرساني دانشگاههاي دولتي شهر تهران. مجله كتابداري، 38(41): 1-42.
نارمنجي، مهدي و محسن نوكاريزي (1389). بررسي رفتار اطلاعيابي دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاههاي بيرجند و فردوسي بر اساس الگوي فراگرد جستجوي اطلاعات كولثاو. فصلنامه علوم و فناوري اطلاعات، دوره 26، شماره 1، صص.165-145.
Azami, Mohammad, Fattahi, Rahmatollaah and Parierokh, Mehri (2011). Matching the user interface in digital libraries with the user information seeking behaviour: A sense making approach, International Conference of Asian Special Libraries (ICoASL 2011) on building user trust: the key to special libraries renaissance in the digital area in association with Japan Special libraries Association(JSLA) organised by Special Libraries Association (SLA) – Asian Chapter, Tokyo, Japan.
Azami, Mohammad and Fattahi, Rahmatollah (2010). Match graphical databseses' user interface with Ellis's information seeking behavior model: a qualitative approach. QQML2010: International Conference on Qualitative and Quantitative Methods in Libraries, Chania, Crete, Greece, 25-28 May 2010.
Bates, M. J. (1989). The Design of browsing and berry picking techniques for the online search interface. Online Review, 13: 407-424.
Belkin, N. J. , Oddy, R. N and Brooks, H. M. (1982a). ASK for information retrieval: Part 1 Background and theory. Journal of Documentation, 38 (2): 61-71.
Belkin, N. J. , Oddy, R. N and Brooks, H. M. (1982b). ASK for information retrieval: Part 1 Background and theory. Journal of Documentation, 38(3): 145-164.
Choo, C. W. ; Detlor, B & Turnbull. D. (2000). Information seeking on the web: an integrated model of searching and browsing. Retrieved from: http://firstmonday.org/issues/issue5_2/choo/index.html
Ellis, D. (1989). A behavioral approach to information retrieval system design. Journal of Documentation, 45(3): l71-202.
Ellis, D.; Cox, D and Hall, K., (1993). A Comparison of information seeking patterns of researchers in the physical and social Sciences. Journal of Documentation,49, 356-360.
Ellis, D. and M. Haugan., (1997). Modeling information seeking patterns of engineers and research scientists an industrial environment. Journal of Documentation, 53(4): 384-403.
Kuhlthau, C.C.(1991).Inside the information search process: Information seeking from the user's perspective. Journal of the American Society for Information Science, 42, 361-371.
Makri, S. ; Blandford, A. & Cox, A. L. (2008). Investigating the information-seeking behaviour of academic lawyers: from Ellis’s model to design. Information Processing and Management, Vol.44, No.2, 613-634.
Marchionini, G. (1995). Information seeking in electronic environments. Cambridge, Uk: Cambridge University Press.
Marchionini, G. and Komolodi, A. (1995). Design of interface for information seeking. Annual Review of Information Science and Technology, 33 information today, 89-129.
Meho, L. I. and Tibbo, H.R. (2003) Modeling the information-seeking behavior of social scientists: Ellis’ study revisited”, Journal of the American Society for Information Science and Technology, 54 (6): 570-587.
Pettigrew, K. E., Fidel, R., and Bruce, H. (2001). Conceptual frameworks in information behavior. Annual Review of Information Science and Technology, 35, 43-78