شما اینجا هستید: خانه مقالات برگرفته از پایان نامه بررسي امكان پياده سازي الگوي مفهومي ملزومات كاركردي پيشينه هاي كتابشناختي (الف.آر.بي.آر) در نرم افزارهاي كتابخانه اي ايران
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبيين امكان پيادهسازي الگوي مفهومي «ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي» در نرمافزارهاي كتابخانهاي ايران، انجام شده است.
روش: روش پژوهش، رويكرد تحليلي - سيستمي، و جامعة پژوهش شامل نرمافزارهاي سيمرغ، آذرخش، پيام مشرق و پاپيروس است. روش گردآوري اطلاعات، مشاهده مستقيم و ابزار آن، سياهة وارسي محقق ساخته است.
يافتهها: يافتههاي پژوهش حاكي از آن است كه نرمافزار سيمرغ، كاركردهاي «يافتن»، «شناسايي»، «انتخاب»، و «دسترسي» در سطح موجوديتهاي كتابشناختي (اثر، بيان، نمود، و مورد) را به ترتيب و در مجموع 35/61%، 28/41%، 18/26% و 95/32% پشتيباني ميكند. امتيازهاي نرمافزار آذرخش، براي كاركردهاي «يافتن» 15/99%، «شناسايي» 25/99%، «انتخاب» 15/99%، و «دسترسي» 85/99% بود. نرمافزار پياممشرق كاركردهاي چهارگانة مد نظر الگو «يافتن»، «شناسايي»، «انتخاب»، و «دسترسي» را در سطوح چهارگانه سلسله مراتب شيء به ترتيب 18/59%، 95/37%، 58/20% و 8/31% حمايت ميكند. نرمافزار پاپيروس توانست براي كاركرد «يافتن» 78/67%، «شناسايي» 18/50% و كاركردهاي «انتخاب» و «دسترسي» 45/54% و 3/68% از كلّ ارزشهاي در نظر گفته شده از سوي الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر را كسب كند.
نتيجهگيري: بر اساس امتيازهاي كسب شده، نرمافزارهاي آذرخش، پاپيروس، سيمرغ، و پيام مشرق به ترتيب رتبههاي اول تا چهارم را به دست آوردند.
كليدواژهها: الگوي مفهومي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي (اف.آر.بي.آر)، امكانسنجي، پيادهسازي، نرمافزارهاي كتابخانهاي ايران.
فدراسيون بينالمللي انجمنها و مؤسسات كتابداري (ايفلا) در تلاش براي رفع مشكلات متعدد فهرستهاي رايانهاي، اقدامهايي را آغاز نمود كه از مهمترين آنها، ارائه الگوي مفهومي «ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي»[1] است. به نظر ميرسد اين اقدام راه حل مناسبي براي رفع مشكلات سازماندهي اطلاعات و پاسخي براي كاستيهاي موجود است. گسترش الگوي مفهومي «ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي» ريشه در رويكردهاي كاربرمداري دارد كه از اواخر دهه 1970 تعميم يافت. بر مبناي اين رويكردها، فهرست كتابخانه بايد كاركردهاي مورد انتظار كاربران را پشتيباني كند. به عبارت ديگر، زماني كه كاربر با فهرست كتابخانه و پيشينههاي آن تعامل برقرار ميكند، قادر به كشف، شناسايي، انتخاب و دسترسي به اشياي محتوايي مورد نظر خود هست. كاركردهاي ياد شده به وسيلة عناصر (خصيصهها يا فيلدهاي) طرح فرادادهاي مورد استفاده در فهرست انجام ميگيرد. عناصر فرادادهاي با توصيف اشيا و برقراري ارتباط ميان آنها، كاركردهاي مختلفي را تأمين ميكند. جايگزين شدن استاندارد «توصيف و دسترسي به منبع (RDA)» - كه بر اساس الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر گسترش يافته است - با «قواعد فهرستنويسي انگلو - امريكن» نيز دستاوردي ديگر بهشمار ميرود؛ بدين معنا كه نگرش الگوي اف.آر.بي.آر علاوه بر سطح پيشينههاي فرادادهاي، بر سطح رهنمودهاي توصيف نيز تأثير گذاشته است (طاهري و نوشين فرد، 1390).
از سوي ديگر، نرمافزارهاي كتابخانهاي كه با هدف سازماندهي و مديريت اطلاعات ايجاد شدهاند، بايد قابليت انعطاف و تغيير مداوم[2]را داشته باشند و بتوانند همگام با تحولات حوزة فناوري اطلاعات، دگرگون شوند. «انعطافپذيري» يكي از مهمترين ويژگيها براي نرمافزارهاي كنوني كتابخانهاي شناخته شده است (طاهري، 1387). پيادهسازي الگوي مفهومي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي، نيازمند توسعة تمهيدات و قابليتهايي خاص در فهرست رايانهاي و نرمافزار كتابخانهاي است كه با انعطافپذيري ابزار ياد شده، رابطة مستقيم دارد. انتظار ميرود با پيادهسازي اين الگو، بخش قابل توجهي از چالشهاي كنوني سازماندهي برطرف شده، فهرستهاي رايانهاي و نرمافزارهاي كتابخانهاي به سوي توليد دانش گام بردارند. بديهي است، همگام بودن با پيشرفتهاي حوزه فناوري اطلاعات و پاسخگويي به انتظارها و نيازهاي جديد كاربران، پشتيباني از الگوي اف.آر.بي.آر را يكي از ملزومات نرمافزارهاي كتابخانهاي و فهرستهاي رايانهاي توليد شده به وسيلة آنها نموده است.
از زمان پيدايش نرمافزارهاي كتابخانهاي در ايران، بيش از دو دهه ميگذرد. در اين مدت، توسعهدهندگان اين نرمافزارها سعي نمودهاند با همفكري و همكاري متخصصان كتابداري و اطلاعرساني و موازي با تحولات حوزه مديريت اطلاعات گام بردارند و در جهت تأمين نيازهاي رو به رشد و جديد كاربران ايراني، حركت كنند. از سوي ديگر، برگزاري كارگاههاي آموزشي و همايشهاي مختلف از سوي توسعهدهندگان ياد شده در مورد الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر، نشاندهندة تمايل آنها به پيادهسازي اين الگوست. بديهي است، پيادهسازي الگوي ياد شده كه به توليد دانش ميانجامد، براي نرمافزارهاي كتابخانهاي ارزش افزوده را در پي خواهد داشت. اما تاكنون پژوهشي دربارة وضعيت موجود نرمافزارهاي كتابخانهاي از ديدگاه آمادگي براي پيادهسازي الگوي اف.آر.بي.آر صورت نگرفته است. بنابراين، سؤالي كه در اينجا مطرح ميشود، آن است كه نرمافزارهاي كتابخانهاي ايران از لحاظ قابليتها و ويژگيها به چه ميزان آمادگي پيادهسازي الگو را دارند؟ به عبارت ديگر، وضعيت كنوني اين نرمافزارها براي پشتيباني از ملزومات كاركردي مدنظر الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر چگونه است؟ پژوهش حاضر در راستاي پاسخگويي به اين پرسشها طرحريزي شده است. نتايج اين پژوهش به توسعهدهندگان نرمافزارهاي كتابخانهاي در ايران كمك خواهد كرد از نقاط قوّت و ضعف خود براي پيادهسازي الگو آگاه شوند.
بدين منظور، امكان سنجي پيادهسازي الگوي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي در چهار نرمافزار كتابخانهاي توليد داخلي (سيمرغ، آذرخش، پيام مشرق، و پاپيروس)، و وضعيت كنوني قابليتها و امكانات آنها به منظور پشتيباني از كاركردهاي الگو، بررسي شده است. ميزان تطابق عناصر فرادادهاي (كتابشناختي) نرمافزارهاي مذكور با خصيصههاي[3] مطرح شده در الگوي اف.آر.بي.آر براي پشتيباني از كاركردهاي چهارگانه، وضعيت موجود آنها را تبيين خواهد نمود.
1. امكان پيادهسازي الگوي مفهومي «ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي» در هر يك از نرمافزارهاي كتابخانهاي سيمرغ، آذرخش، پيام مشرق و پاپيروس تا چه ميزان وجود دارد؟
2. در حال حاضر، كدام يك از اين نرمافزارها براي پيادهسازي الگوي مفهومي «ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي» مناسبترند؟
پيش از اين پژوهش، پژوهشهايي چند در حوزة الگوي مفهومي «ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي» با ديدگاهها و در بافتهاي اطلاعاتي متفاوت انجام گرفته بود. پژوهش حاضر، با تمركز بر روي بستر نرمافزاري به عنوان محيط عملياتي يا اعمال الگوي مفهومي اف. آر. بي. آر.، تا قالب يا پيشينههاي فرادادهاي خاص كه در نظامهاي مختلف پيادهسازي يا ارائه شدهاند، تلاش كرده تا جنبهاي نو را بررسي كند.
«ارسطوپور» (1389) همخواني ميان الگوهاي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي با فهرستهاي رايانهاي كنوني را از دو رويكرد نظامگرا و كاربرگرا بررسي كرده است. نتايج حاكي از آن است كه با توجه به موجوديتهاي الگو، و در پيوند با دستهبندي اعضاي خانواده كتابشناختي به صورت كلي، رويكرد كاربران بالقوه، از بالا به پايين است و آنها در مواجهه با اعضاي خانوادة كتابشناختي، ابتدا اثر اصلي، سپس بيانها، نمودها و در نهايت مدارك را شناسايي ميكنند. اين درحالي است كه در پيوند با يك نياز اطلاعاتي خاص، كاربران رويكردي پايين به بالا دارند و ابتدا مدرك مورد نظر، و سپس نمود مورد نظر از سوي آنها انتخاب ميشود و در صورت نبودِ آن، به بيانها و اثرهاي ديگر مراجعه ميكنند. از دستاوردهاي اين پژوهش، پيشنهاد دو درختواره براي دو خانوادة كتابشناختي شاهنامه و قرآن و نيز الگويي مفهومي در زمينه پيادهسازي دستاوردهاي اين پژوهش در فهرستهاي رايانهاي است.
«حاجي زينالعابديني» (1389)امكانسنجي پيادهسازي الگوي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي (اف.آر.بي.آر.) در محيط كتابخانهها و فهرستهاي رايانهاي ايران را بررسي كرده است. در اين پژوهش، به منظور تعيين ويژگيهاي الگوي مناسب براي اف.آر.بي.آر سازي در كشور، تعداد 18 طرحِ پيادهسازي اف.آر.بي.آر. در دنيا بررسي و تحليل شده است. نتايج حاصل نشان ميدهد برخي از ملزومات ذكر شده در الگوي اِف.آر.بي.آر. در پيشينههاي كتابشناختي فارسي موجود است و در برخي زمينهها به دلايلي مانند رعايت نكردن صحيح اصول فهرستنويسي، قواعد فهرستنويسي مورد استفاده (آنگلوامريكن)، ساختار نرمافزارهاي كتابخانهاي مورد استفاده و بيتوجهي به روابط و خانواده كتابشناختي در فهرستها، كاستيهايي وجود دارد. اين پژوهش مناسبترين روش براي پيادهسازي الگوي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي در ايران را روش تطبيقي معرفي ميكند. در بخش ديگري از پژوهش، 16 چالش مهم براي پيادهسازي الگو و در بخش ويژگيهاي الگو نيز، 8 ويژگي الگوي مناسب براي پيادهسازي اف.آر.بي.آر. در ايران شناسايي و معرفي شدهاند.
«اميري» (1389) پژوهش ديگري را انجام داده است كه در طي آن، تمامي فيلدها و عناصر دادهاي مارك ايران به روش تطبيقي با موجوديتها و ويژگيهاي گروه اول الگوي ذكر شده، بررسي قرار شده است. نتايج اين پژوهش نشان داد از بين ويژگيهاي مطرح شده براي هر موجوديت، ويژگي فرم اثر براي موجوديت اثر، ويژگي زبان بيان براي موجوديت بيان، ويژگي شناسگر نمود براي موجوديت نمود و همچنين ويژگي شناسگر نسخه براي موجوديت نسخه، بيشترين فراواني در ساختار مارك ايران را به خود اختصاص دادهاند و در مجموع 692 عنصر دادهاي (41/44%) بر ويژگي گروه اول اين الگو منطبق شدند.
«نيكنيا» (1389) پژوهش ديگري با عنوان «تطبيق عناصر دادهاي مارك ايران با وظايف كاربري الگوي اف.آر.بي.آر بر مبناي توانمنديهاي كاربران» انجام داده است. نتايج پژوهش نشان داد پشتيباني عناصر دادهاي مارك ايران از وظيفه كاربري «شناسايي» با 17/49% در رتبه اول، «دسترسي» با 59/36% در رتبه دوم، «انتخاب» با 26/24% در رتبه سوم و «يافتن» با 42/18% در رتبه چهارم قرار دارد. همچنين اين پژوهش نشان داد از ميان 1558 عنصر دادهاي موجود در مارك ايران، 697 عنصر قابليت انطباق بر موجوديتهاي اثر، بيان، نمود عيني و مورد را دارند. همچنين در اين پژوهش، ويژگيهاي «عنوان اثر»، «عنوان بيان»، «عنوان نمود»، «نام شخص» و «نام تنالگان» از ديدگاه تمامي كاربران و كتابداران، داراي ارزش زياد در پشتيباني از وظايف كاربري است.
«فردحسيني» (1390) روابط حاكم بر موجوديتهاي كتابشناختي (اثر، بيان، نمود و مورد) پيشينههاي كتابشناختي فارسي مبتني بر مارك ايران را با استفاده از الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر تبيين نموده است. نتايج اين پژوهش نشان داد 1144 نوع و گونة روابط كتابشناختي ميان موجوديتهاي پيشينههاي خانواده كتابشناختي «بوستان سعدي» مبتني بر مارك ايران وجود دارد. اين روابط در سطح اثر، شامل روابط اشتقاقي با 10/2%، رابطه توصيفي با 81/13%، رابطه كل و جزء با 08/23%، رابطه همراهي با 89/4%، رابطة توالي با 66/1% و در سطح بيان، رابطه اشتقاقي با 84/27%، رابطه توصيفي با 06/3%، رابطه كل/جزء 43/0% و رابطه همراهي با 09/2% بوده است. همچنين، در سطح نمود عيني، روابط مذكور شامل همارزي با 95/14% و كل/جزء با 85/3% و در سطح مورد، شامل رابطه همارزي 70/0% و رابطه همراهي 57/1% ميباشد. همچنين، نتايج پژوهش نشان داد از جهت مارك به اف.آر.بي.آر 70/47% از فيلدهاي ماركي، امكان انتقال رابطهاي را بر اساس تبيين روابط دارند، و از سوي اف.آر.بي.آر به مارك با بهكارگيري همه تلاش هوشمند و تشخيص رابطههاي ماركي، تنها 38/31% از روابط ميتوانند به وسيلة مارك پوشش داده شوند.
و آخرين پژوهش مرتبط انجام شده در اين زمينه در داخل كشور، پژوهش محمدي (1390)، با عنوان «بررسي و تحليل روابط كتابشناختي كتابهاي منتشرة فارسي حوزة علوم پزشكي در فاصلة سالهاي 1385-1389 بر اساس الگوي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي» است. نتيجه اين پژوهش نشان داد هرچند الگوي اف.آر.بي.آر. در حال حاضر در سازماندهي دانش بسيار مورد تأكيد است، به دليل تفاوت ماهوي علوم پزشكي با ساير علوم بويژه علوم انساني (مانند: ادبيات، و هنر) و ماهيت تجربي بودن آن و مبتني بودن بر روششناسي علمي (آزمايش، مشاهده و اثبات فرضيه و نظريه)، ميزان روابط كتابشناختي اثر به اثر، به عنوان پايههاي اف.آر.بي.آر. در آن بسيار كم است.
در خارج از ايران: گزارش نهايي ايفلا (1997)، مهمترين پژوهش و محور تمامي فعاليتهاي پژوهشي و اجرايي در مورد الگو از زمان انتشار تا كنون بوده و ويرايش نهايي اين گزارش در سال 2009 منتشر شده است.
«برگ»[4] (2004) در پاياننامه كارشناسي ارشد خود با عنوان «پيادهسازي اف.آر.بي.آر: مقايسه دو الگوي رابطهاي الگوي اف.آر.بي.آرِ ايفلا و الگوي اولويت - بيان[5] تانيگوچي»، اين دو الگوي دادهاي- رابطهاي را پيادهسازي و مقايسه كرده است. تواناييهاي هر دو الگو براي مديريت اشياي محتوايي كه از اجزاي مختلف تشكيل شدهاند، بررسي شده است. نتايج نشان ميدهد الگوي «اولويت - بيان» ميتواند تكاملي از الگوي اف.آر.بي.آر باشد. اين الگو پايگاه دادة كوچكتر با افزونگي كمتر را ارائه ميدهد، با وجود اين ميتواند جنبههاي يكساني از مدرك را مانند الگوي اف.آر.بي.آر منعكس كند.
«چن[6] و چن»[7] (2004) يك مطالعه موردي در خصوص امكان سنجي بهكارگيري الگوي اف.آر.بي.آر در موزة ملي تايپه انجام دادهاند. در اين پژوهش، سعي در يافتن فوايد بهكارگيري الگوي يادشده در كتابخانهها و مراكز اطلاعرساني ديجيتالي شده است. نتايج بررسي نشان ميدهد اين الگو به عنوان ابزاري مفهومي براي بيان عناصر فرادادهاي و روابط ميان آنها، بسيار مفيد است. همچنين، استفاده از آن ميتواند رضايت مراجعهكنندگان را تا حد زيادي تأمين كند.
«آلبرتسن و نويس»[8] (2005) گزارشي از طرح پژوهشي پارادايم[9] در كتابخانه ملي نروژ[10] ارائه كردهاند. اين طرح پس از بررسي مقدماتي و آزمايشي الگوي ملزومات كاركردي در سال 2001 به منظور پيادهسازي گسترشهايي براي الگوي اف.آر.بي.آر طراحي و انجام شد و هدف از آن سازماندهي مجموعه اسناد ديجيتالي اين كتابخانه با كمك اين الگو بود.
پژوهشهاي مركز كتابخانه پيوسته رايانهاي[11] (2007) كه در اواخر سال 2001 آغاز و تا سال 2007 ادامه داشت، از مهمترين پژوهشها در زمينة الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر به شمار ميروند. اين پژوهش به دنبال يافتن شيوههاي پيادهسازي الگوي يادشده و رسيدن به مشكلات بر سر راه كاربردي كردن آن و ايجاد يك پايگاه پيشالگو بودند. پژوهشگران «اُ.سي.ال.سي» معتقدند در صورت پيادهسازي اين الگو به طور كامل، بزرگترين تغيير قرن در فهرستنويسي رخ خواهد داد.
«منگوئينهاس[12] و ديگران» (2010)، در پژوهشي با عنوان «اف.آر.بي.آر سازي پيشينههاي مارك در فهرستهاي گوناگون» ارائه شده در دهمين كنفرانس سالانه ACM، با اشاره به مشكلات استفاده از الگوي اف.آر.بي.آر براي پشتيباني از نمايش نتايج، الگوريتم جديدي را براي تبديل پيشينههاي موجود بر اساس مارك به الگوي اف.آر.بي.آر معرفي ميكنند. براي ارزيابي نتايج اف.آر.بي.آر سازي از ديد كاربران، يك رابط وبي به نام «اپك اف.آر.بي.آر» ايجاد شد كه مانند اپك سنتي كار ميكرد و به كاربران امكان جستجو در فهرست با استفاده از كليدواژهها را ميداد، ولي به جاي نمايش ليستي، نتايج را بر اساس الگو دستهبندي ميكرد. نتايج نظرسنجي نشان داد بيشتر كاربران اين خوشهبندي را مفيد ميدانند و قابليتهاي الگوي اف.آر.بي.آر براي دستهبندي دادههاي موجود، عملي بوده و نتايج اين كار براي كاربران كتابخانههاي اروپايي و درگاههاي[13] مشابه مفيد است.
بررسي تحليلي پژوهشهاي انجام شده بر روي الگوي مفهومي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي نشان ميدهد تمركز اين پژوهشها بر روي سه حوزة موضوعي كلي بوده است: نخست، پيادهسازي الگو در فهرستهاي رايانهاي؛ ديگر، ديدگاه كاربران نهايي نسبت به ملزوماتي كه الگو براي فهرستهاي رايانهاي توصيه مينمايد؛ و سوم، مقايسه الگوي اف. آر. بي. آر. با ديگر الگوهاي مفهومي. پژوهشهايي كه با رويكرد حوزه موضوعي نخست صورت گرفته است، بيشتر به ميزان تطابق پيشينهها و نظامهاي فرادادهاي به عنوان بستر مخاطب الگو، و نمايش معنادار پيشينههاي بازيابي شده، پرداختهاند. پژوهشهاي «چن و چن» (2004)، «آلبرتسن و نويس» (2005)، «زينالعابديني» (1389)، «اميري» (1389)، «نيكنيا» (1389)، و بخشي از پژوهش «ارسطوپور» (1389) ويژگيهاي مطرح در الگوي مفهومي اف. آر. بي. آر. را با عناصر پيشينهها و طرحهاي فرادادهاي مورد استفاده در فهرستهاي رايانهاي جامعة پژوهش مطابقت دادهاند. پشتيباني از الگوي مفهومي توسط پيشينهها و نظامهاي فرادادهاي، علاوه بر وجود ويژگيهاي (عناصري) ويژه، به كشف و برقراري ارتباط ميان پيشينهها نيز وابسته است. به عبارت ديگر، وجود ويژگيها و ارتباطهاي ميان پيشينهها، كاركردهاي مد نظر الگو را فراهم مينمايد. بررسي ارتباطهاي ميان پيشينهها و نظامهاي فرادادهاي كه در گروه پژوهشهاي نخست قرار ميگيرند، موضوع پژوهش «فردحسيني» (1390) و «محمدي» (1390) بود. پژوهشهاي مركز كتابخانة پيوسته رايانهاي (2001-2007) نيز از پژوهشهاي مبتني بر رويكرد نخست است كه بر روي هر دو جنبة خصايص و روابط صورت گرفت. گروه دوم پژوهشها، نمايش معنادار و ساختارمند پيشينههاي فرادادهاي فهرستهاي رايانهاي را از ديدگاه كاربران نهايي مبناي مطالعه و بررسي قرار دادند. پژوهشهاي اين گروه كه جديدترين گرايش را پژوهشهاي مرتبط با الگوي مفهومي اف. آر. بي. آر. نشان ميدهند، ناشي از تحولات محيطهاي اطلاعاتي و انتظارهاي كاربران نهايي از فهرستهاي رايانهاي بود. بخش اصلي پژوهش «ارسطوپور» (1389) و پژوهش «منگوئينهاس» (2010) به بررسي بازخوردها و ديدگاههاي كاربران نهايي نسبت به كاركردهاي فهرست و نمايش پيشينههاي بازيابي شده پرداختند. و در پايان، پژوهش «برگ» (2004) بود كه الگوي مفهومي «اولويت - بيان تانيگوچي» را با الگوي اف. آر. بي. آر. مقايسه نمود.
گروههاي سه گانة پژوهشهاي مرتبط با الگوي مفهومي اف. آر. بي. آر. به جنبههاي مهمي از الگو براي دستيابي به رهنمودها و ملزومات توصيه شده پرداختهاند. وجود چنين پژوهشهايي براي تحقق هدف پيشگفته، مناسب و لازم ارزيابي ميشود. جنبة ديگري كه بايد در پژوهش اين حوزه مد نظر قرار گيرد، بررسي امكان پيادهسازي الگو بر روي نرمافزار مديريت اطلاعات است كه محيط عملياتي الگو شمرده ميشود. نتايج اين بررسي براي پيادهسازي الگو بسيار كاربردي خواهد بود. خلأ پژوهشي مرتبط با اين جنبه، بويژه در ايران، انگيزة انجام پژوهش حاضر بود.
روششناسي پژوهش
جامعه پژوهش را چهار نرمافزار «سيمرغ» (محصول شركت نوسا)، «آذرخش» (به عنوان كاملترين محصول شركت پارسآذرخش)، «پيام مشرق» (محصول شركت پيام مشرق)، و «پاپيروس» (محصول شركت لاوين) تشكيل ميدهند. اين نرمافزارها به علت توجه جامعه كتابخانهاي و كتابداري، بسامد استفاده از آنها توسط كتابخانهها و مراكز اطلاعاتي كشور، پيشنهاد صاحب نظران، و رويكردشان نسبت به استفاده از استانداردهاي حوزه مديريت اطلاعات، مناسبتر از بقيه نرمافزارهاي توليد شده در داخل كشور، تشخيص داده شد و به عنوان جامعه پژوهش در نظر گرفته شدند.
پژوهش حاضر از نوع كاربردي است و با رويكرد تحليلي - سيستمي انجام شده است. به منظور انجام پژوهش، ملزومات كاركردي ارائه شده از سوي الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر. مد نظر قرار گرفت. براي پشتيباني از كاركردهاي چهارگانه (يافتن، شناسايي، انتخاب، دسترسي)، ويژگيها (عناصر) و روابطي از سوي الگو پيشنهاد شدهاند. بنابراين، در اين پژوهش ابتدا ويژگيها و روابط اعلام شده از سوي الگو مبنا قرار گرفت. اما بررسيهاي عميق و گسترده پژوهشگر و مشاوره با صاحب نظران نشان داد، بررسي روابط به دليل گستردگي آنها، و مهمتر از آن، تعيين نشدن عناصر پيونددهنده[14] از سوي سازمانهاي گسترشدهنده الگو، و نياز به پژوهشي گسترده براي تعيين آنها (به دليل برخي محدوديتها از جمله سازگاري نه چندان مطلوب الگو با فهرستهاي رايانهاي نوين)، ميسر نيست، زيرا بايد علاوه بر بررسي ويژگيهاي اعلام شده، ويژگيهايي ديگر (از ميان ويژگيهاي قبلي) و يا ويژگيهاي جديد كه نقش ارتباط دهنده ميان پيشينهها را دارند، تعيين ميشد. اين مهم به نوبة خود يكي از عمدهترين محدوديتهاي پژوهش بهشمار ميرفت. از اينرو، پژوهش به بررسي وجود ويژگيهاي ارائه شده از سوي الگو در نرمافزارهاي جامعه پژوهش اكتفا نمود. بدين منظور، جدولهاي ارائه شده در فصل ششم الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر، كه هم شامل ويژگيها و كاركردهايي كه هر كدام در سطوح موجوديتهاي چهارگانه داشتند، و هم ارزش هر كدام در سه سطح (عالي، متوسط و ضعيف) ميشدند، اساس طراحي سياهه وارسي گرديد. در ادامه، به علت كلي بودن ويژگيهاي اعلام شده از سوي اف.آر.بي.آر، هر يك از ويژگيها به وسيلة عناصر آر.دي.اي در ستوني ديگر بسط داده شد. از آنجا كه اين استاندارد بر پايه الگوي اف.آر.بي.آر گسترش يافته و عناصر خود را بسيار سازگار با محيط رايانهاي (فهرستهاي رايانهاي) انتخاب كرده است، بسيار عملياتي و كاربردي ارزيابي شد. اين عناصر از جدول تطبيقي الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر و استاندارد آر.دي.اي كه به صورت رسمي بر روي وب سايت آر.دي.اي منتشر شده است[15]، استخراج گرديد و به منظور يكدستي، با استفاده از «واژهنامه انگليسي - فارسي استاندارد توصيف و دسترسي به منبع (RDA)» منتشر شده بر روي وب سايت شاخة ايراني ايسكو[16] ترجمه گرديد. روايي سياهة وارسي با بهرهگيري از نظرهاي متخصصان تأييد گرديد. در ادامه، براي فرايند بررسي، تمامي عناصر فرادادهاي استفاده شده در نرمافزارهاي ياد شده براي توصيف انواع اشياي محتوايي (منابع اطلاعاتي) شناسايي و با سياهة وارسي تطبيق داده شد.
با توجه به ماهيت پژوهش، براي تجزيه و تحليل اطلاعات (دادهها) از روش آمار توصيفي و از نرمافزار اس. پي. اس. اس بهره گرفته شد.[17] براي تحليل دادهها و طراحي نمودارها استفاده شد. در سياهة وارسي تهيه شده، از دو مقياس بود و نبود (بلي و خير) استفاده شد، و امتيازهاي در نظر گرفته شده براي «خير» = 0 (صفر) و براي «بلي» با توجه به ارزشگذاري كه خود الگو براي هر يك از ويژگيها انجام دادهاست، به ترتيب عالي = 3، متوسط = 2، ضعيف = 1 در نظر گرفته شد[18]. بر اساس ارزشگذاري انجام شده از سوي الگوي مفهومي مبنا، وجود يا نبود ويژگيها در هر يك از نرمافزارهاي عضو جامعه پژوهش بررسي شد، و امتياز مناسب اختصاص يافت (از 0 تا 3). سپس امتيازهاي مربوط به هر وظيفة كاربري در هر سطح از سطوح چهارگانه موجوديتهاي كتابشناختي با يكديگر جمع شد. در پايان، ميانگين مجموع امتيازهاي تمامي وظايف كاربري در هر يك از سطوح براي هر نرمافزار به عنوان امتياز نهايي نرمافزار مورد بررسي، تعيين گرديد.
پرسش اول: تا چه ميزان امكان پيادهسازي الگوي مفهومي «ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي» در هر يك از نرمافزارهاي كتابخانهاي سيمرغ، آذرخش، پيام مشرق و پاپيروس وجود دارد؟
جدول 1. امتياز كسب شده توسط نرمافزار سيمرغ به تفكيك موجوديتها و وظايف كاربري و درصد پوشش هر يك از آنها توسط نرمافزار
وظايف كاربري |
موجوديتهاي
الگوي اف.آر.بي.آر |
نرمافزار سيمرغ |
درصد پوشش
|
سقف امتياز
|
يافتن
|
اثر
|
47
|
3/44
|
106
|
بيان
|
45
|
3/56
|
80
|
|
نمود
|
5/55
|
8/44
|
124
|
|
مورد
|
3
|
0/100
|
3
|
|
كل
|
63/37
|
35/61
|
25/78
|
|
شناسايي
|
اثر
|
52
|
9/41
|
124
|
بيان
|
81
|
6/42
|
190
|
|
نمود
|
5/100
|
1/35
|
286
|
|
مورد
|
5
|
5/45
|
11
|
|
كل
|
63/59
|
28/41
|
75/152
|
|
انتخاب
|
اثر
|
31
|
8/34
|
89
|
بيان
|
67
|
4/40
|
166
|
|
نمود
|
5/65
|
5/29
|
222
|
|
مورد
|
0
|
0
|
15
|
|
كل
|
88/40
|
18/26
|
123
|
|
دسترسي
|
اثر
|
_
|
_
|
_
|
بيان
|
_
|
_
|
_
|
|
نمود
|
5/93
|
6/32
|
287
|
|
مورد
|
3
|
3/33
|
9
|
|
كل
|
25/48
|
95/32
|
148
|
جدول 1 نشان ميدهد نرمافزار سيمرغ كاركردهاي «يافتن»، «شناسايي»، «انتخاب»، و «دسترسي» در سطح موجوديتهاي كتابشناختي (اثر، بيان، نمود، و مورد) را به ترتيب و در مجموع 35/61%، 28/41%، 18/26%، 95/32% پشتيباني ميكند. چنان كه از دادهها درك ميشود، نرمافزار سيمرغ كاركرد به «يافتن» را بيش از ديگر كاركردها اهميت داده و كاركرد «انتخاب» كمترين توجه را به خود معطوف داشته است.
جدول 2.امتياز كسب شده توسط نرمافزار آذرخش به تفكيك موجوديتها و وظايف كاربري و درصد پوشش هر يك از آنها توسط نرمافزار
وظايف كاربري
|
موجوديتهاي
الگوي اف.آر.بي.آر |
نرمافزار آذرخش |
درصد پوشش
|
سقف امتياز
|
يافتن
|
اثر
|
105
|
1/99
|
106
|
بيان
|
78
|
5/97
|
80
|
|
نمود
|
124
|
0/100
|
124
|
|
مورد
|
3
|
0/100
|
3
|
|
كل
|
50/77
|
15/99
|
25/78
|
|
شناسايي
|
اثر
|
122
|
4/98
|
124
|
بيان
|
188
|
9/98
|
190
|
|
نمود
|
285
|
7/99
|
286
|
|
مورد
|
11
|
0/100
|
11
|
|
كل
|
50/151
|
25/99
|
75/152
|
|
انتخاب
|
اثر
|
88
|
9/98
|
89
|
بيان
|
163
|
2/98
|
166
|
|
نمود
|
221
|
5/99
|
222
|
|
مورد
|
15
|
0/100
|
15
|
|
كل
|
75/121
|
15/99
|
00/123
|
|
دسترسي
|
اثر
|
-
|
-
|
-
|
بيان
|
-
|
-
|
-
|
|
نمود
|
286
|
7/99
|
287
|
|
مورد
|
9
|
0/100
|
9
|
|
كل
|
5/147
|
85/99
|
148
|
جدول 2 حاكي از آن است كه كاركرد «يافتن» در نرمافزار آذرخش، 15/99%، كاركرد «شناسايي» 25/99%، كاركرد «انتخاب»15/99%، و كاركرد «مورد» 58/99% از كلّ امتيازها را در سطح چهار موجوديت كتابشناختي به دست آوردند.
جدول 3.امتياز كسب شده توسط نرمافزار پيام مشرق به تفكيك موجوديتها و وظايف كاربري و درصد پوشش هر يك از آنها توسط نرمافزار
وظايف كاربري
|
موجوديتهاي الگوي اف.آر.بي.آر
|
نرمافزار پيام مشرق |
درصد پوشش
|
سقف امتياز
|
يافتن
|
اثر
|
44
|
5/41
|
106
|
بيان
|
42
|
5/52
|
80
|
|
نمود
|
53
|
7/42
|
124
|
|
مورد
|
3
|
0/100
|
3
|
|
كل
|
50/35
|
18/59
|
25/78
|
|
شناسايي
|
اثر
|
49
|
5/39
|
124
|
بيان
|
71
|
4/37
|
190
|
|
نمود
|
84
|
4/29
|
286
|
|
مورد
|
5
|
5/45
|
11
|
|
كل
|
25/52
|
95/37
|
75/152
|
|
انتخاب
|
اثر
|
28
|
5/31
|
89
|
بيان
|
47
|
3/28
|
166
|
|
نمود
|
50
|
5/22
|
222
|
|
مورد
|
0
|
0
|
15
|
|
كل
|
25/31
|
58/20
|
0/123
|
|
دسترسي
|
اثر
|
-
|
-
|
-
|
بيان
|
-
|
-
|
-
|
|
نمود
|
87
|
3/30
|
287
|
|
مورد
|
3
|
3/33
|
9
|
|
كل
|
45
|
8/31
|
148
|
دادههاي مندرج در جدول 3 نشان ميدهد نرمافزار پيام مشرق كاركردهاي چهارگانة مد نظر الگوي مفهومي اف.آر بي.آر. را در سطوح چهارگانه سلسله مراتب شيء اينگونه حمايت ميكند: كاركرد «يافتن»18/59%، كاركرد «شناسايي» 95/37%، و كاركردهاي «انتخاب» و «دسترسي» به ترتيب 58/20% و 8/31%.
جدول 4. امتياز كسب شده توسط نرمافزار پاپيروس به تفكيك موجوديتها و وظايف كاربري و درصد پوشش هر يك از آنها توسط نرمافزار
وظايف كاربري
|
موجوديتهاي
الگوي اف.آر.بي.آر |
نرمافزار پاپيروس |
درصد پوشش
|
سقف امتياز
|
يافتن
|
اثر
|
64
|
4/60
|
106
|
بيان
|
53
|
3/66
|
80
|
|
نمود
|
55
|
4/44
|
124
|
|
مورد
|
3
|
0/100
|
3
|
|
كل
|
75/43
|
78/67
|
25/78
|
|
شناسايي
|
اثر
|
67
|
0/54
|
124
|
بيان
|
86
|
3/45
|
190
|
|
نمود
|
108
|
8/37
|
286
|
|
مورد
|
7
|
6/63
|
11
|
|
كل
|
0/67
|
18/50
|
75/152
|
|
انتخاب
|
اثر
|
5/57
|
6/64
|
89
|
بيان
|
86
|
8/51
|
166
|
|
نمود
|
92
|
4/41
|
222
|
|
مورد
|
9
|
0/60
|
15
|
|
كل
|
13/61
|
45/54
|
0/123
|
|
دسترسي
|
اثر
|
_
|
_
|
_
|
بيان
|
_
|
_
|
_
|
|
نمود
|
105
|
6/36
|
287
|
|
مورد
|
9
|
0/100
|
9
|
|
كل
|
57
|
3/68
|
148
|
جدول 4 نشاندهندة وضعيت نرمافزار پاپيروس است. اين نرمافزار كاركرد «يافتن» را در مجموع (براي چهار موجوديت كتابشناختي) 78/67% پشتيباني ميكند. كاركرد «شناسايي» را 18/50%، و كاركردهاي «انتخاب» و «دسترسي» به ترتيب 45/54% و 3/68% از كل ارزشهاي در نظر گفته شده از سوي الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر را كسب نمودند.
پرسش دوم: در حال حاضر كدام يك از اين نرمافزارها براي پيادهسازي الگوي مفهومي «ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي» مناسبترند؟
جدول 5.توزيع فراواني و درصد پوشش هر يك نرمافزارهاي مورد بررسي به تفكيك موجوديتها و وظايف كاربري الگو
مؤلفهها
|
موجوديتهاي الگوي اف.آر.بي.آر
|
نرمافزار سيمرغ
|
درصد پوشش
|
نرمافزار آذرخش
|
درصد پوشش
|
نرمافزار پياممشرق
|
درصد پوشش
|
نرمافزار پاپيروس
|
درصد پوشش
|
سقف امتياز
|
يافتن
|
اثر
|
47 |
3/44 |
105 |
1/99 |
44 |
5/41 |
64 |
4/60 |
106 |
بيان
|
45 |
3/56 |
78 |
5/97 |
42 |
5/52 |
53 |
3/66 |
80 |
|
نمود
|
5/55 |
8/44 |
124 |
0/100 |
53 |
7/42 |
55 |
4/44 |
124 |
|
مورد
|
3 |
0/100 |
3 |
0/100 |
3 |
0/100 |
3 |
0/100 |
3 |
|
كل
|
625/37
|
35/61 |
5/77 |
15/99 |
5/35 |
175/59 |
75/43 |
775/67 |
25/78 |
|
شناسايي
|
اثر
|
52 |
9/41 |
122 |
4/98 |
49 |
5/39 |
67 |
0/54 |
124 |
بيان
|
81 |
6/42 |
188 |
9/98 |
71 |
4/37 |
86 |
3/45 |
190 |
|
نمود
|
5/100 |
1/35 |
285 |
7/99 |
84 |
4/29 |
108 |
8/37 |
286 |
|
مورد
|
5 |
5/45 |
11 |
0/100 |
5 |
5/45 |
7 |
6/63 |
11 |
|
كل
|
625/59
|
275/41 |
5/151 |
25/99 |
25/52 |
95/37 |
67 |
175/50 |
75/152 |
|
انتخاب
|
اثر
|
31 |
8/34 |
88 |
9/98 |
28 |
5/31 |
5/57 |
6/64 |
89 |
بيان
|
67 |
4/40 |
163 |
2/98 |
47 |
3/28 |
86 |
8/51 |
166 |
|
نمود
|
5/65 |
5/29 |
221 |
5/99 |
50 |
5/22 |
92 |
4/41 |
222 |
|
مورد
|
|
0/0 |
15 |
0/100 |
|
0/0 |
9 |
0/60 |
15 |
|
كل
|
875/40
|
175/26 |
75/121 |
15/99 |
25/31 |
575/20 |
125/61 |
45/54 |
123 |
|
دسترسي
|
اثر
|
_ |
_ |
_ |
_ |
_ |
_ |
_ |
_ |
_ |
بيان
|
_ |
_ |
_ |
_ |
_ |
_ |
_ |
_ |
_ |
|
نمود
|
5/93 |
6/32 |
286 |
7/99 |
87 |
3/30 |
105 |
6/36 |
287 |
|
مورد
|
3 |
3/33 |
9 |
0/100 |
3 |
3/33 |
9 |
0/100 |
9 |
|
كل
|
25/48
|
95/32 |
5/147 |
85/99 |
45 |
8/31 |
57 |
3/68 |
148 |
پاسخ به اين پرسش، در پاسخ به پرسشهاي پيشين نهفته است. بررسي جدول 5 نشان ميدهد، نرمافزار آذرخش به دليل استفاده از قالب فرادادهاي يوني مارك، كه مبناي گزينش ويژگيهاي الگوي مفهومي مورد مطالعه بوده، نسبت به ديگر نرمافزارها امتياز بالاتري را كسب نموده است. امتيازهاي به دست آمده توسط نرمافزار آذرخش، به امتياز كامل بسيار نزديك و بيانگر شرايط مناسب اين نرمافزار براي اعمال الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر. است. نرمافزار پاپيروس نيز كه از فيلدهاي يوني مارك به عنوان پالايشگر بهره جسته، در جايگاه دوم قرار گرفته است. نرمافزارهاي سيمرغ و پيام مشرق، به ترتيب جايگاههاي سوم و چهارم را كسب نمودند.
پژوهش حاضر با هدف تبيين امكان پيادهسازي الگوي مفهومي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي (اف.آر.بي.آر) در نرمافزارهاي كتابخانهاي ايران انجام شد. بدين منظور، ويژگيهاي الگو با عناصر (فيلدهاي) مبناي توصيف در نرمافزارهاي كتابخانهاي توليد شده در ايران مطابقت داده شد. بررسي تحليلي يافتهها نشان ميدهد، نرمافزارهاي آذرخش، پاپيروس، سيمرغ، و پيام مشرق به ترتيب بالاترين امتياز را بر اساس ارزشهاي در نظر گرفته شده از سوي الگو به منظور پشتيباني از كاركردهاي فهرست كسب نمودهاند.
نرمافزار سيمرغ كاركرد «يافتن» را بيش از ديگر كاركردها اهميت داده، و به كاركرد «انتخاب» كمترين توجه را معطوف داشته است. ميتوان گفت در فهرستهاي توليد شده در بستر نرمافزار سيمرغ، امكان بازيابي پيشينهها نسبتاً هموار است، اما كاربران در انتخاب آنها با مشكلاتي روبرو خواهند بود. بر اين اساس، وضعيت نرمافزار سيمرغ در امكان پيادهسازي الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر. چندان مطلوب ارزيابي نميشود. مهمترين دليل، سطح نه چندان مطلوب پشتيباني از ويژگيهاي مد نظر الگوي اف. آر. بي. آر. در نرمافزار سيمرغ، استفاده نكردن از طرحهاي فرادادهاي استاندارد و غني است. همچنين، بررسي فيلدها (ويژگيهاي) نرمافزار براي توصيف انواع اشياي محتوايي بيانگر آن است كه، فيلدها بر اساس استانداردهاي محتوايي مانند قواعد فهرستنويسي انگلو - امريكن و استاندارد بينالمللي توصيف كتابشناختي (ISBD) نيز طراحي نشدهاند. فيلدهاي موجود علاوه بر اين كه سازگاري مناسبي با ويژگيهاي مدنظر الگوي مفهومي مبنا ندارند، ساختارمندي و ويژگيهاي معناشناختي لازم را نيز دارا نيستند. به عنوان مثال، در اين نرمافزار تمامي انواع يادداشت - كه هم در استانداردهاي محتوايي و هم در استانداردهاي فرادادهاي كاملا تفكيك شدهاند - در يك فيلد تكرارپذير ذخيره ميشوند و برچسبي يكسان داشته، تفكيك نشدهاند. اين ويژگي با ديدگاه تفكيكي الگو چه در سطح موجوديتها، و چه در سطح ويژگيها تناقض دارد. از اين رو، نميتوان كاركردها را در سطوح سلسله مراتبي شيء (اثر، بيان، نمود عيني، و مورد) انتظار داشت. بديهي است، اين كاستيها در كشف و برقراري ارتباطات نيز ضعيف عمل خواهند نمود.
دادههاي گردآوري شده در مورد نرمافزار آذرخش، نشاندهندة وضعيت مطلوب اين نرمافزار در پشتيباني از ويژگيهايالگوي اف. آر. بي. آر است. اين نرمافزار توانسته بالاترين مقدار امتيازها را به خود اختصاص دهد. اين تطابق بالا با الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر. از لحاظ شامل شدن ويژگيهاي لازم براي پشتيباني كاركردهاي چهارگانه فهرست را ميتوان به اين دلايل دانست: نخست، استفاده از طرحهاي فرادادهاي استاندارد و غني مانند مارك، رسيدن به سطح مطلوب سازگاري با الگوهاي مفهومي را در پي دارد. ديگر، الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر. در متن اصلي خود آشكارا بيان داشته مبناي انتخاب ويژگيهاي مورد نظر الگو، استاندارد بينالمللي توصيف كتابشناختي (ISBD) و استاندارد فرادادهاي يوني مارك بوده است (اف.آر.بي.آر.، 2009، ص. 32). بنابراين، اين نرمافزار توانسته هم از لحاظ تعداد و نوع عناصر، هم از لحاظ ساختارمندي آنها و هم از لحاظ جنبههاي كتابشناختي، تطابق مناسبي با الگوي مفهومي نشان دهد، و پذيرش نسبتاً كاملي براي پيادهسازي الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر. در محيط خود در سطح ويژگيها داشته باشد. ساختارمندي قالب يوني مارك حتي در مواردي از ويژگيهاي الگو، و ويژگيهاي بسطدهنده آن (آر.دي.اي.) نيز بيشتر بوده است. به عنوان مثال، يوني مارك براي ويژگي شكل (ژانر) اثر، معادلهاي متعددي ارائه ميدهد. روشن است، ساختارمندي بيشتر، بستر مناسبتري را براي كاركردپذيري پيشينههاي فرادادهاي و به دنبال آن فهرستهاي رايانهاي كتابخانه فراهم ميكند.
يافتههاي پژوهشهاي پيشين نيز مؤيد اين مطلب است. از جمله، پژوهش «ارسطوپور» (1389)، سازگاري بالاي مارك ايران را كه بر اساس يوني مارك گسترش يافته است، تأييد ميكند. همچنين، قالب مارك را بهترين قالب فرادادهاي براي پيادهسازي الگوي اف.آر.بي.آر. ميداند. پژوهش «اميري» (1389)، «نيكنيا» (1389)، و «فرد حسيني» (1390) نيز غناي عناصر مارك ايران را در سازگاري با الگوي مفهومي اف.آر. بي.آر. نشان ميدهند.
يافتههاي به دست آمده براي نرمافزارپيام مشرق بسيار به نرمافزار سيمرغ نزديك است. فيلدهاي موجود در نرمافزار نيز بسيار شبيه نرمافزار سيمرغ است، به نحوي كه چنين برداشت ميشود، نرمافزار پيام مشرق براي طراحي كاربرگههاي ورود اطلاعات خود براي انواع اشياي محتوايي، از نرمافزار سيمرغ الگوبرداري كرده است. دليل تفاوت ناچيز موجود ميان دادههاي گردآوري شده براي اين دو نرمافزار، نبود امكان توصيف برخي از انواع اشياي محتوايي در نرمافزار پيام مشرق است. اين نرمافزار نيز همانند نرمافزار سيمرغ، بيشترين سطح پشتيباني را براي كاركرد «يافتن» و كمترين سطح پشتيباني را براي كاركرد «انتخاب» دارد. نرمافزار پيام مشرق براي فراهم نمودن امكان پيادهسازي الگوي مفهومي مورد مطالعه، به تغييرات اساسي نياز دارد. حتي الگوبرداري انجام شده از نرمافزار سيمرغ نيز به طور مناسبي انجام نشده، و برخي فيلدها معناشناختي متفاوت و ناقصي نسبت به متناظرهاي خود در نرمافزار مورد الگو دارند.
نرمافزار پاپيروس كه فقط به توصيف و مديريت اشياي ديجيتالي اختصاص دارد، نسبت به نرمافزارهاي سيمرغ و پيام مشرق امتياز بالاتري را كسب نمود. اين نرمافزار در ظاهر شرايط نسبتاً مناسبي را براي پيادهسازي الگوي مفهومي مبنا نشان ميدهد. استاندارد فرادادهاي مبناي توصيف اشياي محتوايي در نرمافزار پاپيروس، استاندارد هسته دوبلين است. اين نرمافزار، عناصر هر دو سطح ساده (15 عنصر هسته)[19] و سطح ويژه (15 + 7 عنصر)[20] را پيادهسازي نموده است. بديهي است، اين تعداد عنصر (22 عنصر) نميتواند چنين امتياز بالايي را كسب كند. آنچه موجب تقويت نرمافزار و كسب امتياز بالاتر گرديده، استفاده از توضيحگرهاي[21] پيشنهادي استاندارد براي غناي فرايند توصيف بر پاية هسته دوبلين است. اين توضيحگرها به دو گروه: پالايشهاي عنصر[22] و طرحهاي كدگذاري عنصر[23] تقسيم ميشوند (فتاحي و طاهري، 1388). نرمافزار پاپيروس از گروه اول (پالايشهاي عنصر) كه عناصر را از لحاظ معناشناختي براي بهبود فرايند كشف اشياي محتوايي پالايش ميكند، استفاده نموده است. آنچه به عنوان توضيحگرهاي پالايشگر انتخاب شدهاند، تعدادي از فيلدهاي قالب فرادادهاي يوني مارك هستند؛ يعني براي هر عنصر از هسته دوبلين (البته 16 عنصر از 22 عنصر)، فيلد (هايي) از يوني مارك را به عنوان پالايشگر قرار داده است. از آنجا كه ويژگيهاي الگوي مفهومي «ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي» از استاندارد بينالمللي توصيف كتابشناختي و يوني مارك انتخاب شدهاند، نرمافزار پاپيروس نيز سطح بالايي از سازگاري را نشان ميدهد. با وجود اين، در خصوص انتخاب عناصر يوني مارك به عنوان پالايشگر، نكاتي به نظر ميرسد كه امتياز به دست آمده توسط پاپيروس را كمي غير واقعي نشان ميدهد:
- پالايشگرهايي كه هستة دوبلين معرفي و پيشنهاد ميكند و بر جنبة معناشناختي تأكيد دارند، محتواي (ارزشهاي) عناصر را مد نظر دارند نه خود عنصر (فيلد) را. به عنوان نمونه، براي پالايشگر محتواي عنصر توصيف، چكيده شيء پيشنهاد شده است.
- برخي از فيلدهاي انتخاب شده از يونيمارك متناظر با عنصري از هستة دوبلين كه به عنوان پالايشگرهاي آن ايفاي نقش ميكنند، نيستند.
- برخي از فيلدهاي يوني مارك، مرتبط با فيلدهاي انتخابي مغفول واقع شدهاند.
- ساختار و ارتباطهاي داخلي فيلدهاي انتخابي درون يوني مارك كه اهميت بسيار خاصي دارد، در رويكرد پاپيروس (استفاده از فيلدها به عنوان پالايشگر) از دست رفته است.
- پالايشگرهاي انتخاب شده بيشتر در فرايند تبديل پيشينههاي مبتني بر قالب يوني مارك و هسته دوبلين به يكديگر كاربرد خواهند داشت.
پيادهسازي استانداردهاي فرادادهاي غني، علاوه بر دستيابي به ارزشها و مزاياي اصلي آنها، و ميانكنشپذيري بيشتر با ديگر نظامهاي اطلاعاتي كتابخانهاي و استانداردهاي حوزة مديريت اطلاعات، اعمال الگوهاي مفهومي را كه گرايشهاي كاربرمدارانه دارند، تسهيل مينمايد. به عبارت ديگر، كاركردپذيري پيشينهها و فهرستهاي رايانهاي كتابخانه را افزايش داده، به كاربرپسندي منتهي ميشود.
انتخاب ويژگيهاي توصيه شده از سوي الگوي مفهومي مورد مطالعه در فهرستهاي رايانهاي بر اساس قالب فرادادهاي يوني مارك (و استاندارد بينالمللي توصيف كتابشناختي (آي.اس.بي.دي.))، يوني مارك را قالبي كاملاً سازگار با اف.آر.بي.آر معرفي ميكند. توجه به استانداردهاي فرادادهاي غني به ويژه قالبهاي مختلف مارك براي رسيدن به سطح مطلوب توصيه شده توسط الگوهاي مفهومي از سوي توليدكنندگان نرمافزارهاي كتابخانهاي در ايران ضروري است. نبايد چنين تصور شود كه توسعة طرحهاي فرادادهاي جديد (غيراستاندارد) توسط توليدكنندگان متناسب با ملزوماتي كه الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر پيشنهاد ميدهد، راهكار مناسبي است، زيرا اين رويكرد مانع دستيابي فهرستهاي رايانهاي كتابخانههاي ايران به تعامل بالا با ديگر نظامهاي كتابخانهاي، ديگر استانداردهاي حوزه مديريت اطلاعات، پشتيباني بلندمدت و بينالمللي، پيشينه و تجربيات طولاني و ارزشمند، و ساختارها و قابليتهاي معناشناختي توانمند خواهد شد. اگر هم ويژگيهاي بومي مد نظر باشد، استفاده از پروفايلهاي كاربردي[24] بهترين راه حل خواهد بود.
بديهي است، بررسي امكان پيادهسازي الگوي مفهومي اف. آر. بي. آر. بايد از جنبههاي مختلفي مد نظر قرار گيرد. در پژوهش حاضر، ويژگيها به عنوان يكي از دو ركن اساسي پشتيباني از كاركردهاي فهرست مطالعه شد، و ركن ديگر يعني روابط، به دليل محدوديتهايي كه پيشتر اشاره شد، بررسي نگرديد. اما اين به معناي نياز نداشتن به پژوهشي مرتبط با ركن روابط نيست. بررسي ميزان پشتيباني نرمافزارهاي كتابخانهاي ايران از كشف و ثبت روابط مطرح در الگوي مفهومي اف. آر. بي. آر. ميتواند موضوع پژوهشهاي آينده باشد. پيش از اين پژوهش و به منظور تسهيل و امكان انجام آن، تعيين عناصر پيونددهندة پيشينههاي كتابشناختي بر اساس روابط مطرح در الگوي اف. آر. بي. آر. در قالب پژوهشي مستقل پيشنهاد ميگردد. از آنجا كه در هر فهرست كتابخانهاي علاوه بر موجوديتهاي كتابشناختي، موجوديتهاي ديگري از جمله پديدآورندگان و موضوعات نيز وجود دارد، و در كنار يكديگر هدفهاي فهرست را محقق ميسازند، بررسي امكان پيادهسازي ديگر الگوهاي مفهومي مرتبط با الگوي اف. آر. بي. آر.، يعني «ملزومات كاركردي دادههاي (پيشينه هاي) كتابشناختي» و «الگوي مفهومي» ملزومات كاركردي دادههاي (پيشينههاي) «كتابشناختي مستند موضوعي» در نرمافزارهاي كتابخانهاي ايران، ضروري به نظر ميرسد.
- ارسطوپور، شعله (1389). «بررسي ميزان انطباق ساختار مارك ايران بر الگوي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي (FRBR) و نگاه كاربران فهرستهاي رايانهاي به موجوديتهاي مطرح در اين الگو». دانشگاه فردوسي مشهد، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي، پاياننامه دكتري رشته كتابداري و اطلاعرساني.
- اميري، ناهيد (1389). «بررسي ميزان انطباق عناصر دادهاي مارك ايران با موجوديتها و ويژگيهاي گروه اول الگوي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي (اف.آر.بي.آر)». دانشگاه علامه طباطبايي، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي. پاياننامه كارشناسي ارشد رشته كتابداري و اطلاعرساني.
- حاجيزينالعابديني، محسن (1389). «امكانسنجي بهكارگيري الگوي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي (اف.آر.بي.آر) ايفلا در پيشينههاي كتابشناختي فارسي». دانشگاه شهيد چمران اهواز، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي. پاياننامه دكتري رشته كتابداري و اطلاعرساني.
- طاهري، مهدي (1387). «طراحي يك كتابخانه ديجيتالي استاندارد». در مجموعه مقالات اولين همايش تخصصي كتابخانههاي ديجيتالي، تهران 1387؛ به كوشش شركت پارس آذرخش. تهران: سبزان.
- طاهري، مهدي و فاطمه نوشين فرد (1390). «بررسي تحليلي كاربردپذيري استاندارد آر. دي. اي. در محيط اطلاعاتي جديد: ضرورت بازتعريف روابط و كاركردهاي جديد». پژوهشنامه كتابداري و اطلاعرساني، 1 (2)، 99-118.
- طاهري، مهدي (1390). «واژهنامه انگليسي- فارسي استاندارد توصيف و دسترسي به منبع (RDA)». با ويراستاري رحمتالله فتاحي. [پيوسته]، دسترس پذير:
(20 آذر 1390) .
- فردحسيني، مهسا (1390). «تبيين روابط كتابشناختي حاكم بر پيشينههاي فهرستنويسي مبتني بر مارك ايران با استفاده از الگوي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي (اف. آر. بي. آر.)». دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال. پاياننامه كارشناسي ارشد، علوم كتابداري و اطلاعرساني.
- محمدي، مسعود (1390). «بررسي و تحليل روابط كتابشناختي كتابهاي منتشره فارسي حوزه علوم پزشكي در فاصله سالهاي 1385-1389 بر اساس الگوي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي». دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي و درماني تهران، دانشكده پيراپزشكي، پاياننامه كارشناسي ارشد علوم كتابداري و اطلاعرساني پزشكي.
- نيكنيا، معصومه (1389). « تطبيق عناصر دادهاي مارك ايران با وظايف كاربري الگوي مفهومي اف.آر.بي.آر. بر مبناي توانمنديهاي كاربران ». دانشگاه تربيت مدرس. پاياننامه كارشناسي ارشد، علوم كتابداري و اطلاعرساني.
- Albertsen, Ketil; Nuys, Carol Van (2005). "Paradigma: FRBR and Digital Documents". Cataloging & Classification Quarterly, 39(3/4). pp. 125-149.
- Berg, Einar Silset (2004). “Implementing FRBR: A Comparison of two relational models: IFLA’s FRBR model and Taniguchi’s expression-prioritized model” Master thesis at Oslo University College, Faculty of Journalism, Library and Information Science. Oslo, Norway 2004
- Chen, Y. N.; Chen, S. J. (2004). "A metadata practice of the IFLA FRBR model: A case study for the National Palace Museum in Taipei". Journal of Documentation, 60(2), pp. 128-143.
- FRBR-RDA Mapping (2008). [Online]. Available at:
http://www.rda-jsc.org/docs/5rda-frbrrdamapping.pdf . [22 Nov 2011]
- IFLA Study Group on the Functional Requirements on Bibliographic Records (FRBR) (2009). Functional Requirements on Bibliographic Records: Final Report. Available online:
http://www.ifla.org/files/cataloguing/frbr/frbr_2008.pdf. [11 March 2011]
- Manguinhas, H., Freire, N., & Borbinha, J. (2010). FRBRization of MARC records in multiple catalogs. Proceedings of the ACM International Conference on Digital Libraries, 225-234
- OCLC Research Activities and IFLA's Functional Requirements for Bibliographic Records (2007). [online]. Available at:
http://www.oclc.org/research/activities/past/orprojects/frbr/default.htm. [8 June 2011].